بازخوانی تصنیفها؛ ضعف و قوتطبیعی است که موسیقی هم مانند هر هنر دیگری تاریخچهای دارد و این تاریخچه سنت و نظام این هنر را قوام میدهد. هر تاریخی در هنر، آدمهایی دارد که پس از رفتن آنها، هنرمندان دیگر تلاش میکنند با چند انگیزه به سراغ بازخوانی یا اجرای دوباره کار آنها بروند. نخستین انگیزه شاید این باشد که میخواهند نام هنرمند و یاد او را دوباره زنده کنند، انگیزه بعدی شاید این باشد که میخواهند جامعه یکبار دیگر مفاخر هنری خود را به یاد بیاورد، انگیزه بعدی شاید برای هنرمند این باشد که میخواهد شانس خود را برای بازخوانی یا اجرای ودباره این اثر امتحان کند و توفیق خود را در میان مخاطبان بجوید. انگیزههای بسیار دیگری نیز وجود دارد که برای پرداختن به آنها باید نیت هنرمندان مورد بررسی قرار گیرد که این نوشتار قرار نیست به آن بپردازد.
در مورد چرایی و لزوم بازخوانی آثار گذشتگان هم میتوان گفت به طور کلی دو دلیل عمده وجود دارد. نخستین دلیل بازتاب روانی این گونه آثار در جامعه است. به این معنا که؛ نسلی با یک نوع موسیقی بزرگ شده و از آن خاطره دارند؛ طبیعی است که پس از مدتی این خاطرات کهنه شده و غبار بر آن مینشیند؛ در این شرایط وقتی کسی دوباره این هنر را بازآفرینی میکند، همراهان آن نسل با هنر مورد نظر همزاد چنداری کرده و به سراغ خاطراتشان میروند. این تاثیر روانی در همه دورهها و برای تمام نسلها تکرار شدنیست و به پایان هم نخواهد رسید.
دوم یادآوری دوباره این آثار و دلایل ماندگاری آنها تا نسلهای بعد است. به بیان دیگر وقتی کاری پس از سالها باز آفرینی میشود یعنی در خاطره نسلها مانده و بازآفرینی باعث میشود تذکراتی به هنرمندان معاصر درباره شیوه راه و تلاش برای خلق آثار جاودانه دهد.
برای مثال از گلهای رنگارنگ تا روزگاری که تولید میشد ۱۵۷ برنامه «گلهاي جاويدان»، ۵۸۱ «گلهاي رنگارنگ» (اين برنامه از شماره ۱۰۰ شروع شده و تعدادي از برنامه ها داراي شماره الف و ب هستند) ۳۱۲ برنامه «برگ سبز»، ۴۶۵ برنامه «یک شاخه گل»، ۶۲ برنامه «گلهاي صحرايي»، ۲۰۱ برنامه «گلهاي تازه» باقی مانده است که هنرمندانی چون گلپایگانی، بنان، عبدالوهاب شهیدی، محمود محمودی خوانساری، ایرج، اشرفالسادات مرتضائی، پوران، عبدالعلی وزیری، پروین، رویا، سیاوش و ... در آن اجرای آواز داشته و و آهنگسازان و اساتیدی چون: علینقی وزیری، جواد بدیع زاده، جواد معروفی، روحالله خالقی، پرویز یاحقی، حسین یاحقی، مرتضی محجوبی، همایون خرم، علی تجویدی، حبیبالله بدیعی، نصرالله زرین پنجه، محمد میرنقیبی در آن خلق اثر هنری داشتهاند. حتما از این آثار میتوان بسیاری دیگر را بازخوانی و اجرای مجدد کرد. نسل امروز هم میتواند اینگونه با فرهنگ غنی موسیقی ما که بخشی از بازتابش در این دوران بوده است آشنا شود. شاید بخشی از ناتوانی هنرمندان و مخاطبان ما در ارتباط گیری با هم گسستی است که ایجاد شده و ما چندان آثار پیش از خود را نمیشناسیم.
نقاط قوتی که این بازخوانیها دارد و در اجرای شب گذشته گروه موسیقی ملی «خرم» هم شاهد آن بودیم این است که گروه به سراغ تصنیفهای تکراری که توسط بسیاری از خوانندگان اجرا شده بود نرفته و تلاش داشتند آثاری را بازخوانی کنند که کمتر به گوش مخاطب عمومی موسیقی رسیده بود. پیش از این علیرضا قربانی، سالار عقیلی، علیرضا افتخاری، محمد اصفهانی، بهرام حصیری و ... آثاری را بازخوانی کرده بودند اما اغلب اینها برای مخاطب کاملا آشنا بود و پیش از اجرای این بزرگان هم مردم این تصنیفها را زمزمه میکردند.
گروه موسیقی خرم میتواند به نوبه خود تلاشی داشته باشد برای اجرای مجدد برخی از این بیش از ۱۰۰۰ برنامه گلها. و یادی کند از تمام رفتگان و بازماندگان موسیقی ایرانی که تنها کار هنری نمیکردند بلکه در اخلاق و آداب ساز و آواز هم سر آمد بوده و امروز هم از آنها به نیکی یاد میشود.
بالنده شدن این گروهها از منظر فرهنگی هم میتواند قابل تامل باشد. موسیقی ما در شرایطی به سر میبرد که بیفرهنگی در آن رخنه کرده است. موسیقی ما آدابی دارد که متاسفانه این آداب مدتی است به فراموشی سپرده شده است. تشکیل چنین گروههایی البته با توجه به هدفگذاری صحیح، میتواند نقطهای روشن در موسیقی باشد.
اما نوازندگان گروه موسیقی ملی «خرم» اجرای دیشب که در کنار کامران صفاری فر بودند عبارت از: امیرحسینی (ویلن) ، محمد قدیمی (ویلن) ، فرزاد دهپور،(ویلن) ، محسن باجلان (ویلن)، محمد محبی (ویلن) عطا آخرتی (سنتور) ، امیر خیری (تمبک) حمید پوراسدالله خان (تار) و محمد غلامی (ویلنسل). رضا مهدوی نیز به صورت میهمان در بخش دوم برنامه با همراهی تمبک دو نوازی داشت.
حاشیهها:اگرچه حاشیهها ارتباطی به هنرمندان و اثر هنریای که در یک نمایشگاه یا سالن به مخاطب عرضه میشود ندارد؛ اما از آن رو که ارتباط مستقیم با احساس مخاطب دارد به چند نکته اشاره میشود:
- لزومی نداشت شرکت «میهن» با دو نفر پرسنل برای بیش از ۵۰۰ نفر مهمان حاضر در سالن بستنی آماده و در ۱۵ دقیقه پخش کنند! جالب اینجاست که بستنیها پیش از خروج مخاطبان برای زمان استراحت بین اجرا آماده نشده بود و دقیقا همان زمان دو نفر پرسنل این شرکت بهوسیله قاشق، بستنیها را در لیوان ریخته و تقدیم میکردند!! حساب کنید در ۱۵ دقیقه چند لیوان بستنی میشد به ۵۰۰ نفر داد؛ آن هم در حالیکه همزمان میخواستند در لیوانهای مخصوص بریزند.
- نظم در ساعت برگزاری از مواردی است که باید در آن توجه ویژه شود. اگرچه در این اجرا تمام تلاش برای این کار شده بود اما باید مسوولان اجرایی برنامهریزی دقیقتری داشته باشند.
- در اجراهای این چنینی نیازی به مجری برای معرفی برنامهها نیست
عکس: سید وحید حسینی
یادداشت: صادق ساکت