درگیریهای پراکنده مرزی ایران و عراق در۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به ۱۰ فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها باعث شکل گیری جنگ تحمیلی عراق برعلیه کشورمان شد و در نهایت این جنگ تحمیلی پس از حدود ۸ سال در مرداد ۱۳۶۷ با قبول آتشبس از سوی دو طرف خاتمه یافت و بدین گونه بود سینمای دفاع مقدس از این جنگ تحمیلی زاده شد و به مرو فیلمسازان کشورمان با ساخت فیلم های سینمایی در خصوص این جنک و به نمایش گذاشتن روح سلحشوری و ایثار رزمندگان کشورمان باعث شدند که ژانر سینمای جنگ در تاریخ سینمای کشورمان مناندگار شود و به مرو و تا به امروز آثار بی شماری در این خصوص ساخته شده و هر فیلمسازی بنا برعلاقه و نگاه خود به هشت سال دفاع مقدس فیلم ساخته و برخی با دیده طنز و برخی دیگر از فیلمسازان با نگاهی کاملا جدی توانستند فیلم های درخور توجه ای را برای سینمای ایران و علاقه مندانش خلق کنند. در سال های ابتدایی شکل گیری ژانر سینمای دفاع مقدس عمده فیلم ها به درگیری نیروهای ایرانی با عراقی ها می پرداختند ودر اکثر این فیلم ها مانند: «عبور از میدان مین» ،«بازداشتگاه» ،«عقاب ها»،«گذرگاه» و «کانی مانگا» فضایی به شدت معنوی ترسیم می شد و رشادت های رزمندگان کشورمان در دفاع از خاک کشورمان به زبان سینما به تصویر کشیده می شد و جالب اینکه اکثر این فیلم با استقبال مخاطبان روبه رو شدند و تبدیل به آثار پرفروشی درتاریخ سینمای ایران شدند و به مرو فیلمسازانی مانند «ابراهیم حاتمی کیا» و «رسول ملاقلی پور» با ساخت فیلم هایی در خصوص دفاع مقدس وارد میدان سینما شدند و به موفقیت های بسیار در این زمینه دست یافته و آثار ماندگاری را خلق کردند . در واقع تا به امروز در سینمای جنگ و دفاع مقدس فیلم های ماندگاری مانند: «دیده بان» ،«پرواز در شب» ،«از کرخه تا راین»،«سفر به چزابه» ،«کیمیا» ،«مزرعه پدری» ،«هیوا»، «سرزمین خورشید»،«دوئل»، و این اواخر«روزهای زندگی» و «ملکه» ساخته شدند که عمده این آثار نگاه جدی به جنگ وآدم های بعد از آن داشتند. اما در سال هايی كه ساخت فيلم در فضای دفاع مقدس از اهميت ويژه برخوردار بود و بخش عمده ای از توليدات سينمای ايران را تشكيل می داد، اتفاقی تازه در اين زمينه افتاد و فيلمسازی به دنبال شوخی با شخصيتی رفت كه در موقعيت جبهه و جنگ قرار می گيرد و به همین دلیل سینمای ما شاید با فیلم «لیلی با من است» ساخته «کمال تبریزی» بود که با زبان طنز و کمدی به سینمای دفاع مقدس پرداخت با وجود مخالفت هایی که در زمان ساخت با این فیلم شد اما فیلم تولید واکران شد و به اثری پرفروش تبدیل شد و بعد ازاین تجربه فیلم سه گانه «اخراجی ها» ساخته «مسعود ده نمكی» از راه رسید که هر سه قسمت این فیلم نیز تبدیل به آثار پرفروشی در سینمای ایران شدند ودرادامه فیلم سینمایی «پيک نیک در ميدان جنگ» ساخته «سيدرحيم حسينی» نيز فيلمی در فضای كمدی دفاع مقدس ساخته شد که هيچ گاه نتوانست در ساختار و فروش به موفقيتی مانند ۴ اثر کمدی برسد. اما ششمین فیلم کمدی در خصوص سینمای جنگ با فیلم «ضدگلوله» بعد از فیلم سینمایی «بعد از ظهر سگی سگی» به عنوان دومین ساخته «مصطفی كيای» شکل گرفته که این فیلم این روزها در حال اکران در سینما هاست و توانسته نسبتا به وضعیت فروش سایر فیلم های سینمایی این روزها به فروش خوبی دست یابد.
فیلم «ضدگلوله» سال گذشته ساخته شده و داستان در اواسط دهه ۶۰ و اوج دوران جنگ می گذرد و روایت زندگی مردی حدود ۵۰ ساله است که در تهران مشغول قاچاق نوارهای لس آنجلسی و فيلم های ويدئويی است. او در اثر يک اتفاق درمی يابد كه توموری در سر دارد و تا ۲ ماه ديگر بيشتر زنده نخواهد ماند. زمانی كه او متوجه اين موضوع می شود به جبهه می رود و همه چيز دور از انتظار او پيش می رود، زمانی كه منتظر شهادت نيست همواره خود را در خطر می بيند و روزی كه انتظار شهادت را می كشد، اتفاق ديگری برای او رخ می دهد. در این فیلم «مهدی هاشمی» در نقش «سلیم» شخصيت اصلی داستان فيلم بازی دارد و با نوع بازی که انجام می دهد كاملا در خدمت داستان است و استيصال او در مواجهه با اتفاقاتی كه انتظارش را نمی كشد مخاطب را ناخواسته به خنده وامی دارد. در این فیلم مصطفی کیایی با دوری جستن از کلیشه های رایج ، بداهه گویی ، توهین نکردن به فضای معنوی جبههها و آدم های اش ، تقلید نکردن از آثار مشابه ، استفاده نکردن از کلمات رکیک می توان فیلم ساخت و به روایت نو و جدیدی از حضور یک شخصیت در جبهه ها پرداخت و مخاطب باهوش سینمای ایران را این روزها به سالن های تاریک سینما کشاند . در واقع اوج کار این کارگردان جوان را می توان در پایان فیلم به وضوح دید و تفاوت این فیلم را با نمونه های مشابه به لحاظ سفارشی بودن یا محافظه کاری دید. در واقع این فیلم با دوری جستن از محافظه کاری های خاص یعنی رستگاری شخصیت اصلی فیلم در دقایق آخر و رسیدن به سعادت در دقیقه ۹۰ پرهیز می کند و به قواعد این ژانر نیز کاملا وفادار می ماند.
شاید بتوان گفت برگ برنده کیایی کارگردان اثر درفیلم «ضد گلوله» انتخاب درست بازیگرانی است که سابقه تئاتری دارند و در سینمای ما هنوز به کلیشه تبدیل نشده اند و باشد در واقع بازی «مهدی هاشمی»،« مسعود کرامتی»،« سعید آقا خانی » و«ژاله صامتی » با بازی هایی درستی که انجام می دهند باعث ارتقای کیفی فیلم واستقبال منتقدین و مردم از این فیلم شده است و جا دارد بعد از این فیلمسازان ما در ساخت این گونه آثار جدی یا کمدی نگاه متفاوت و نویی به هشت سال دفاع مقدس داشته باشند تا مخاطب سینمای ایران را به دیدن این گونه آثار جذب کنند. چون دیگر نمی توان در سینمای جنگ با فیلم های سطحی ، ضعیف و کلیشه ای مخاطب را فریب داد به سالن های سینما کشاند . مخاطبی که نسبت به گذشته به شدت با هوش شده وبا هر فیلمی به سینما نمی رود. مگرآنکه فیلمی بتواند او را با ساختار، قصه و روایت نو و تازه جذب خود کند.