صادق تبریزی از هنرمندان نقاشی نوگرای ایران است. به سبب نگاه این هنرمند به نقاشی سنتی ایران، بر خلاف بسیاری از نقاشان دیگر، آثار او رنگی از هنر ایرانی در خود دارد. صادق تبریزی هنرمندیست که آثارش به تصویرسازی بیش از نقاشی شباهت دارد. آثار تبریزی به طور مستقیم می تواند راوی اسطوره ها و افسانه های میهنی باشد. چراکه در آثارش گونه ای آشنا از روایتگری را می توان دید. در مجموعه آثار او نوعی از تعلیق دیده می شود که در سنت های هنری ایرانی نظیرش را بارها دیده ایم.
این آثار شباهت بسیاری را با نقاشی های مذهبی به خصوص نقاشی قهوه خانه ای نشان می دهد. شباهت این نقاشی ها به نقاشی قهوه خانه ای ازین روست که این پیکره ها از یک فرم واقع گرا تبعیت نمی کنند. اسبها و انسان ها در ناکجا آبادی معلق اند و این خصوصیت نقاشی ها را متمایل به رویا می کند. فرم بدن اسب بیشتر حالت اسطورهای دارد.
تناسب اندام ها متفاوت از طبیعت است. اندازه گردن و دست ها و چهره به شکلی است که آن را به نقاشیهای مذهبی مانند کرده است. این هنرمند نقاش آثار خود را با رنگ هایی کدر و متمایل به خاکی اجرا می کند. در آثار او رنگ های شفاف اما با احتیاط نیز به کار رفته است.
همچنین برخورد تازه ای در آثار او می بینیم که بعد ها در نقاشی مدرن متداول می شود. این ابداع، گذاشتن خطوط در میانه تصاویر برای ایجاد بافت است. این بافت آثار را بیشتر به تصاویر مذهبی شبیه می سازد. از سوی دیگر این مجموعه از آثار تبریزی شباهت هایی به دوران گوتیک دارد. بدن های هندسی مردان و زنان و حالت های نیایشگر و احترام آمیز آن ها بی شباهت به نقاشی های موزائیکی کلیساهای گوتیک نیست. از سوی دیگر پیوندهای مناجات و معنویت نهفته در آثار او در برخی از تصاویر، حالت های پیکره های معراج پیامبر، اثر سلطان محمد را تدائی می کند.
در میان این نقوش مذهبی نشانه های سنتی و گاهاً نشانه های طلسم مانند را نیز می توان تشخیص داد. از المان های تصویری مذهبی دوران پس از اسلام نیز می توان نشانی در این تصاویر گرفت.
علاوه بر این رد پای یکی از سنت های بسیار اصیل تصویری را نیز می توان در آثار صادق تبریزی جست و جو کرد. نقش روی بشقاب های ری و کاشان در سده های پنجم و ششم و هفتم هجری را می توان در این آثار دید.
در این مجموعه آثار صحنه هایی از دوران صفویه را نیز می توان دید. چهره ها در برخی از تصاویر این تابلو ها کاملا به حالت های نرم و دو دلداده عصر صفویه شبیه است.
در هر روی آن چه در آثار صادق تبریزی می توان یافت اما در آثار مدرن دیگر نمی توان نظیری برایش جست؛ نگاه منحصر به فرد او در پس تمام سنت های هنری پیش از اوست. نکته ای که سال هاست هنرمندان جوان تر و نسل های بعدی هنر مدرن نقاشی آن را از یاد برده اند. در واقع به باور اساتید هنر، آن چه تمایز آشکار میان نقاشان نوگرا و نقاتشان نسل امروز هنر مدرن را آشکارا نشان می دهد؛ توجه نسل نو به هنر غرب است. این هنرمندان بی آن که توجهی به هنرهای سنتی خود داشته باشند، در تبادل عناصر تصویری با مدرنیته اروپایی بیشتر به مقلدان سطحی هنر غرب شبیه اند تا نسل آینده هنر ایران.