یادداشتی بر نمایشگاه عکاسی؛
زوال هنر در قاب
تاريخ : سه شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۳۱
نمایشگاه گروه عکاسی در خانه هنرمندان ایران ذز حال برگزاری است.
این نمایشگاه زمینه ساز بررسی مجدد فن عکاسی در این نوشتار کوتاه است. نگرشی هرچند خلاصه از آفت روزمرگی حاکم بر هنر ایران. بذل توجه به هنر معاصر ار آن جا اهم است که زمبنه ساز هنر آینده یک سرزمین محسوب می شود. عکاسی از متأخرترین هنرها و فنون به شمار می رود. این حرفه در مسیر نه چندان طولانی خود از بدو پیدایش تا کنون فراز و نشیب های فراوانی را به همراه داشته است. عکاسی به معنای ثبت بی واسطه و طبیعت گرایانه سالیان دراز است که از رونق اولیه خویش فاصله گرفته است. حتی از اولین روزهای اختراع دوربین عکاسی هنرمندان به دنبال جلوه هایی فراواقع از این هنر بوده اند.
فن عکاسی از دیدگاه بسیاری از اندیشمندان در این حوزه عکاسی نه ثبت واقعیت که باز نمودی از تمام زوایای پنهان یک پدیده است.این امر از آن جا محل اهمیت است که در بسیاری از نمایشگاه های عکاسی ثبت تصاویر معمول و واقع گرایانه به عنوان سوژه هنر عکاسی به نمایش در می آید.
با تمام این احوال ایراد دیگری نیز بر عکاسی امروز ایران وارد است و آن رکود اندیشه در این حوزه است. جایگاه ایده و بهای فراوانی که فلاسفه در طول تاریخ به ایده به عنوان جوهر اثر هنری هنری قائلند در عکاسی امروز ایران به سرعت راه زوال می پیماید و بیم آن می رود که امتداد این مسیر به بدنه هنر جامعه آسیب جدی وارد آورد.
اگر از جنبه اصول و مبانی به آثار معاصر بنگریم می توان بر آن ایراداتی وارد آورد . نخست آن که هنرمندان معاصر شناخت درست و کاملی از مبانی ندارند و این امر به وضوح در آثار تجسمی معاصر پیداست . این امر ریشه در تعالیم مدرسین هنرها ی تجسمی دارد . هنرستان ها و مراکز آموزش هنر در ایران کمتر به مبانی توجه دارند و به همین سبب هنر والا روبه افول و رواج هنر به صورت تصنعی اتفاق میافتد . این نکته زمینه های فراوانی را از هنر آموز و هنرمند دور می سازد و هنر هنرمند معاصر را حتی در صورت توانمندی و استعداد ذاتی و بالقوه از جذابیت و زیبایی دور می سازد . رویکرد حاکم بر مبانی هنر امروز ایران، چندان اصولی و بر مبنای استانداردهای تدریس بنا نشده و به همین سبب حاصل تلاش های هنرمند چیزی جز غوطه خوردن در بی هویتی نیست .
آن چه از تمام این نکات بر می آید این است که بنیان عکاسی در حوزه های نمایشگاهی در ایران از بذل توجه برخوردار نیست و این امر با وجود تأسیس خانه عکاسان ایران چندان موفق نبوده است .
گرچه این ایراد به عکاسی ایران وارد است که ، عکاسی در ایران هرگز صورت هنری به خود نگرفته و تنها به صورت یک فن وارداتی و در جایگاه معرفی و تبلیغلات قرار داشته است . با وجود این امر، از مسؤلیت هنرمند معاصر نمی کاهد و او را از وظایف خود در قبال این فن مبرا نمی سازد.
در نمایشگاه حاضر نکات مطرح شده به چشم می خورد. این امر که ضعف ایده واضح ترین ضعف نمایشگاه است شاید به دور از واقع نیست . مضمون عبادت در ادیان توحیدی جنبه ای بسیار گسترده است در تمامی ادیان به امور مختلفی از جمله صله رحم ، کمک به ایتام ، تفکر در آیات خدا و بسیاری از امور دیگر از عبادات موکد به شمار می آیند . حال آن که در این نمایشگاه تنها به قنوت به عنوان عبادت نگریسته شده آن هم از زاویه فراسو. می توان گفت در این نمایشگاه جایگاه عکاس چندان مطلوب واقع نشده و از اهمیت برخوردار نبوده است.
اصل دیگر کادر بندی و رعایت نکات کلیدی در ترکیب بندی است که به شناخت مبانی باز میگردد. توجه به این معضل تا بدان جاست که به نظر میرسد هنر عکاسی در گیر تکرار و روزمرگی شده است. این اشکال در کارهای از نمایشگاههای متداول امروز در تهران مشاهده می شود و می توان آن را آفتی بر هنر عکاسی و نزول آن تا به اندازه یک فن متعارف و پیش پا افتاده کم ارزش دانست . تمام این احوال ایراد دیگری نیز بر عکاسی امروز ایران وارد است و آن رکود اندیشه در این حوزه است . جایگاه ایده و بهای این جنبه از اندیشه تا بدان حد حائز اهمیت است که که فلاسفه در طول تاریخ به ایده به عنوان جوهر اثر هنری مینگرند و برای آن ارزش بسیار قائلند. عکاسی امروز ایران به سرعت راه زوال می پیماید و بیم آن میرود که امتداد این مسیر به بدنه هنر جامعه آسیب جدی وارد آورد .
از منظر ایده به آثار مجموعه های به نمایش در آمده نظر بیفکنیم در خواهیم یافت که عکاسی در ایران هرگز صورت هنری به خود نگرفته و تنها به صورت یک فن وارداتی و در جایگاه معرفی و تبلیغلات قرار داشته است . با این وجود این امر از رسالت هنرمند معاصر نمی کاهد و او را از خود در قبال این فن مبرا نمی سازد .
از تمام این نکات بر می آید این است که بنیان عکاسی در حوزه های نمایشگاهی در ایران از بذل توجه برخوردار نیست . اهمیت توجه به این معضل تا بدان جاست که به نظر میرسد هنر عکاسی درگیر تکرار و روزمرگی شده است. این اشکال بر بسیاری از نمایشگاه های متداول امروز در تهران مشاهده می شود و می توان آن را آفتی بر هنر عکاسی و نزول آن تا به اندازه یک فن متعارف و پیش پا افتاده کم ارزش دانست.
مینا عبدی