مهدی کریمی تهیه کننده سینما در گفتگو با خبرنگار سینمایی هنرنیوز اظهار داشت: به نظر من ساخت فیلمها و سریالهای فاخر در خصوص شخصیتهای علمی، فرهنگی و ملی کشور مان از ضروریات است و حوزه سینما و تلویزیون باید در این مورد دست به ساخت آثار جذابی بزنند تا بتوانند مخاطبان را نسبت به ایین دو حوزه جذب کند.
وی افزود: حفظ و نگه داری از مفاخر ملی و ارزشی در دوره های تاریخی مختلف متفاوت بوده و بیشتر در قالب شعر، رمان ، اعجاز، قصیده و ... این نگه داری انجام می شد و امروز این رسالت بر عهده سینما و تلویزیون گذاشته شده است چرا که این دو رسانه ابزار قدرتمند و موثری برای به تصویر کشیدن این گونه آثار هستند و تاثیرگذاری بیشتری نسبت به دیگر رسانه ها دارند. منتها نحوه ساخت این گونه آثار از اهمیت بالایی برخوردار است و معتقدم برخی از کارگردانان واقعا با ساخت فیلمهای فاخر باعث ماندگاری برخی از شخصیتها شدند و اما این کافی نیست چرا که برخی دیگر هم سوژه ها را فقط ار بین بردند و باعث فرار مخاطب شدند.
کریمی تصریح کرد: این روزها متاسفانه ساخت این گونه آثار به شدت مورد بی مهری قرار گرفته است و این دلایل مختلفی می تواند داشته باشد. نخشت آن که هزینه ساخت آثار فاخر بالا است و هر کسی نمی تواند مجموعه تلویزیونی فاخر بسازد و ساخت این آثار سواد و دانش کافی فیلمنامه نویس و کارگردان اثر را می طلبد . مورد بعدی اینکه این گونه آثار نیازمند پژوهش و تحقیقات مفصل و کافی و فراوانی است و معمولا در کشور ما بودجه کافی به این بخش اختصاص نمی یابد و درنهایت برخی سوءاستفاده ها در حین ساخت این گونه آثار باعث آسیب های جدی در این حوزه شده است.
وی ادامه داد: بزرگترین مشکل ما در حوزه ساخت فیلمها و سریالهای فاخر نگاه ناقص ما به ساخت این فیلمها و سریال ها است و اینجاست که بحث نیروهای متخصص، کامل و کارآمد به میان می آید که ما در این بخش واقعا نیروهای خبره و کار بلد کم نداریم و برخی ها مدام در خصوص ساخت فیلمها فاخر می گویند که فیلمنامه نویس حرفه ای کم داریم که به نظرم این اشتباه است. از طرفی برای ساخت این گونه آثار باید تهیه کننده و کارگردان اثر از نیروهای عاشق کار باشند تا اثر به سرانجام خوبی برسد.
تهیه کننده آژانس شیشه ای خاطرنشان کرد: باید تمایلات شخصی را در ساخت آثار فاخر و ارزشی کنار بگذاریم و به شکل ملی واقعا فکر کنیم. نکته دوم این که در ساخت اینگونه فیلمها نباید بدون تحقیق و پژوهش فیلمنامه نویس یا کارگردان وارد کار شد و چون نتیجه این می شود که مجموعه تلویزیونی و یا فیلمی که در این شرایط ساخته می شود گنگ، نامفهوم، شتابزده و مبهم خواهد بود و تاثیرگذاری درست و حسابی نخواهد داشت. بلکه بدتر اثرات منفی مثل به تمسخر گرفتن شخصیت ارزشی و فاخر از سوی مخاطب را به همراه خواهد داشت.
وی عنوان داشت: فیلمنامه نویسی که فیلنامه ای در مورد یک شخصیت علمی یا ملی را می نویسد باید به این نکته توجه داشته باشد که هر شخصیتی یک سری نقاط مثبت دارد و درمقابل نقاط منفی هم صد

درصد دارد واین گونه نباید باشد که ما فقط نقاط مثبت را ببینیم و فقط روی آنها زوم کنیم. چون این گونه متصور بودن شخصیت، نوشتن و ساختن آن این خطر را به همراه دارد که شخصیت تبدیل به انسانی تک بعدی شود که مخاطب نتواند با او ارتباط برقرار کند. چون مخاطب این سوال را از خود خواهد پرسید که آیا این نخبه، دانشمند و یا شخصیت ملی چرا همیشه مثبت است و نقاط منفی ندارد. پس شخصیت را فرا زمینی خواهد دید و به هیچ وجه با دیدن اثر تاثیر پذیر نخواهد بود.
کریمی با اشاره به اینکه نگاه تک بعدی باعث غلوآمیز شدن شخصیت می شود ابرازداشت: نگاه تک محور و تک بعدی در ساخت آثار سینمایی وتلویزیونی واقعا آسیب زننده است و تلویزیون به عنوان سفارش دهنده اثار فاخر در حوزه خود نباید نقاط حساس و احیانا منفی زندگی شخصیتهای فاخر را حذف کند. چرا که شخصیت تبدیل به آدمی غلو آمیز و بیش از حد مثبت خواهد شد و اثر بیش از اندازه اغراق آمیز خواهد شد. از طرفی تمام مفاخر ملی، علمی، ادبی و سیاسی و... همه متعلق به کشور خودمان هستند و مثل ما زندگی داشتند و با تلاش، کوشش و مجاهدت توانسته اند به درجات بالا برسند از بقیه مردم بالاتر قرار گیرند و ما اجازه نداریم که زندگی آنها سانسور کنیم.
وی یادآورشد: مدیران سیما باید فضای بازتری برای این گونه آثار برای هرچه بهتر شدن کیفیت آثار فراهم کنند ونگاه بسته، محافظه کارانه و محدودی نداشته باشند اجازه دهند تا فیلمساز با فراغ بال راحت تری بتواند اثر خود را خلق کند. اما در طول این سالها دیدم که مدیران نگرش محدودی به ساخت این گونه آثار داشتند وبیشتر از آن که دلشان به حال کیفیت فلان مجموعه تلویزیونی فاخر بسوزد به حال خودشان سوخته وآینده نگر ودور اندیشی کردند تا احیانا میزهای خود را از دست ندهند. ازطرفی با بی توجه ای که برخی از این مدیران دارند در این بخش از طرف خود آنها به بخش تحقیق و پژوهش هم کمتر اهمیت داده می شود. به عنوان مثال اگر کسی بخواهد در مورد انقلاب اسلامی سریالی بسازد باید به آرشیو فیلمهای مستند صدا و سیما دسترسی داشته باشد تا بتواند تحقیقات و پژوهش های خود را کامل کند. اما عملا ما می بینیم که مدیران اجازه استفاده از این گونه آرشیوها را نمی دهند. در بخش سیاسی که این مشکل چندین برابر است.
تهیه کننده فیلم پاداش تاکید کرد: من تهیه کننده اگر بخواهم به سمت ساخت آثار فاخر و ارزشی بروم به تنهایی نمی توانم و باید ارگانها و یا سایر جاهای مرتبط با من همکاری داشته باشند. اما در عمل متاسفانه این اتفاق نمی افتد و با من همکاری های لازم صورت نمی گیرد. آنقدر مرا درگیر کاغذ بازی های اداری می کنند و وقتم را می گیرند که خودم خسته می شوم دیگر انگیزه و شوقی برای پیگری ادامه ساخت مجموعه در من باقی نمی ماند خود به خود بی خیال ساخت اثر فاخر می شوم و ترجیح می دهم به جای وقت تلف کردن به سمت ساخت فیلمها و سریالهای سطحی بروم که به راحتی مجوز می گیرند. چون می دانم که دردسر کمتری نسبت به آثار فاخر دارند.
کریمی افزود: ما امروز در ساخت آثار تلویزیونی به یک نوع تکرار مکررات رسیدم و نیازمند نگاه جدید، جدی و تازه در این بخش هستیم. واقعا جای تاسف دارد که اکثر مجموعه های تلویزیونی ما به سمت نگاه تک بعدی، سطحی و آشفته رفته ایم و تمام فیلمهای ما عروسی، مهریه و طلاق شده است. پس این نشان دهنده این نکته است که ما نیازمند برنامه ریزی های بلند مدت و خوب در این خصوص هستیم و باید به نیروهای جدید هم فرصت تجربه داده شود . نباید اینگونه شود که که فقط یک سری آدمها کارکنند و مدام سریال و فیلم بسازند و بقیه خارج از گود و با حسرت نگاه کنند. پس اگر می خواهیم دردی را دوا کنیم باید به دنبال علتهای آن هم باشیم وتلاش کنیم تا فرصت اندکی که باقی مانند با ساخت آثار فاخر و ملی وارزشی زمینه های خوب جذب مخاطبان وطنی را فراهم کنیم.
این تهیه کننده سینما درپایان گفت: مدیران کوتاهی های خود را ببینند اینقدر توپ را در زمین تهیه کننده وکارگردان نیندازند.چون هیج تهیه کننده وکارگردانی دوست ندارند کار بد و سطحی بسازند و پرونده خودشان را زیر سوال ببرند.