خاطره های آجری یادگار علی حاتمی
گذاری بر شهرک سینمایی؛
خاطره های آجری یادگار علی حاتمی
شهرک سینمایی یادگار علی حاتمی است. این بنا نه تنها به واسطه ساخت سریال های گوناگون؛ که به واسطه خاطرات گوناگون و نوستالژی های نهفته در آن حایز ارزش است. ازین رو در یادداشتی کوتاه به مشکلات این بنا می نگریم.
 
تاريخ : يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۳۰

هفته گذشته با اهالی ادبیات در برنامه ای تحت عنوان «نوستالژی و ادبیات» دیداری داشتیم از شهرک سینمایی غزالی؛ به همین بهانه اهالی فرهنگ از این یادگار ارزشمند و به تعبیر خودشان؛ نوستالژی همگانی دیدن کردند. در حاشیه این بازدید و در جمع بزرگانی هم چون محمود دولت آبادی و سیمین بهبهانی نگاهی کوتاه به آسیب های این مجموعه داشتیم؛ که بی ثمر نیست اگر آن را به این سبب به گوش مسولان این مجموعه برسانیم.

علی حاتمی؛ شاید سنگ بنای سینمای ایران را به شکلی که امروز می‌شناسیم بنا نهاده است. تمام کسانی که امروز از سینما به عنوان یک حرفه بهره می‌گیرند نام وی را از یاد نخواهند برد. مردی که سینمای نوستالژی ایران یادگار دستان اوست. سنگ بنای شهرک سینمایی به سال ۱۳۵۹ و در گرم‌ترین ماه سال یعنی مرداد توسط حاتمی گذاشته شد.
آن روزها علی حاتمی برای هزار دستانش به فکر احداث یک شهر نمای مناسب بود. حاتمی عکس ها و اسناد را در شهرک سینمایی «چینه چیتا» ایتالیا، با کمک نقاشی ایتالیایی اتود زد و تابلوهای کوچکی به وجود آورد. سپس با کمک یکی از بهترین دکوراتورهای ایتالیایی به نام جانی کورنتا و گروه بزرگ او نقشه شهرک را در مقیاس یک هزار برابر کوچکتر ترسیم کرد و با ساخت ماکتی از شهرک به ایران بازگشت. علی حاتمی پس از مدتی با بررسی زمین های کنار بزرگراه تهران کرج ، احداث شهرک سینمایی را در اسفند سال ۱۳۵۸ ، آغاز کرد.
علی حاتمی شاید از ارزش این آغاز آگاه بود. شاید هم تصویری از آینده بناهای دست ساخته عوامل سریالش نداشت. اما آنچه که هست این امر صادق است که خدمت او برای سالهاست محدودیت ایران را کاسته است. وقتی که در جای جای سینما شهر کوچک سینمایی قدیم ایران قدم برمی‌داریم. به خوبی این امر بر ما روشن می‌شود که این شهر اگر درست و به سامان بنا شده بود امروز گنجینه‌ای ارزشمند برای ما حاصل آمده بود. گرچه جای شکر است که همین نیز برایمان به جای است.
و اگر چه امروز زمزمه‌هایی از محدودیت در ساخت شهر و گسترش شهرک سنیمایی به گوش می‌رسد. کمی امیدوارترمان می‌کند که پس از این ساختمان‌ها واقعی ساخته شوند و به گنجینه بدل شوند.
البته یک تبصره بر این قاعده متصل شده و آن این است که کمبود بودجه مساوی با دکور زدن در بیابان‌های اطراف تهران است و نسل بعد را از استفاده دکورها محروم می‌کند.
اگر مشکلاتی همچون استفاده از مصالح غیر واقعی و خطر تخریب این مصالح توسط باد و باران را کناری بنهیم؛ بی‌توجهی عابران گاه به گاه این بناها را نمی‌توان به کناری نهاد. آدم‌هایی که عبور می‌کنند و بر دیوارهای این بنا زخم می‌زنند. نام‌های مختلفی که بر دیوار نگاشته شده‌اند و فارغ از نام غربی‌اش «وندالیسم»، به راستی می‌توان به فارسی نابودی زیبایی شهرک سینمایی می‌نامیم‌اش.
در کنار این آفت‌ها که امروز متوجه شهرک سینمایی هستند چند سئوال مطرح است.
اول این که آیا اردوهای دبستانی برای شهرک سینمایی منطقی به نظر می‌رسد؟
در حالی که شاید کودکانی که در این شهر به بازدید می‌پردازند خبر از هزینه‌های بسیار و پشت پرده سختی بازسازی این بناها ندارند. شاید گرفتن امتیاز بیشتر از آموزش و پرورش تهران به نابودی شهرک سینمایی نمی ارزد.
و یا شاید دانستن این نکته حایز اهمیت است؛ که استخدام محافظانی برای بناهای این شهر، از سوی مسئولان شهرک سینمایی بهایی کم تر از مرمت این بناها به همراه داشته باشد.
از مکان های سریال «هزار دستان» می توان به میدان توپخانه ، ساختمان شهرداری ، لاله زار، اکباتان ، گراند هتل ،جواهر فروشی قازاریان ، ساختمان شاه آباد، چاپخانه مظفر و کافه پارس تهران قدیم اشاره کرد.

گرچه گذار از میدان توپخانه سال۱۳۲۰ خالی از لطف نیست و نوستالژی آشنای همه ما به حساب می رود؛ اما تخریب و فرسودگی در گوشه و کنار این میدان لذت این نوستالژی را به غم از بین رفتن یادگار حاتمی بدل می کند.

میدان بهارستان تنها بخش از شهرک سینمایی است که بر مبنای اصول سینمایی ساخته شده است. این بخش از شهرک گرچه به اعتقاد بسیاری در اشل واقعی نیست و بسیاری از مغازه هایش در آن سال ها اصلاً وجود نداشته اند؛ اما تنها به این علت که می توان به ماندگاری آن دلگرم بود؛ جای توجه است.
وارد اورشلیم که می شوی؛ مائده بهشتی مریم و زبان گشودن عیسی را به یاد خواهی آورد. اما به یقین اندیشیدن به این موضوع که مخارج میلیاردی این دکور، حالا رو به تخریب است؛ تأسف را بر بیننده قالب می کند.
کوچه های کوفه شاید حال دیگری دارد؛ یاد گام های مولای متقیان از هر چیز دل انگیز تر است. این بخش از شهرک شاید به واسطه شکل ظاهری اش؛ کم تر تخریب های طبیعی و انسانی را نشان می دهد.
کوچه پس کوچه های خانی آباد بخشی است که برای همیشه در انتظار پایان یافتن کاربردش با دستان حاتمی ماند. این بخش برای تمام بازدید کنندگانش احساسی نوستالژی دارد.
و در انتها؛ آغاز تهران قدیم؛ و پایان این خاطره آجری. خیابان لاله زار مرکز تهران قدیم و متعلق به سال ۱۳۲۰ این یادگار ارزشمند؛ شاید بزرگ ترین خدمتی بود که حاتمی می توانست برای سینمای ایران به یادگار گذارد.

کد خبر: 38481
Share/Save/Bookmark