نگاهی به بازار داغ جشنواره ها؛
میزهایی که مهم تر از فرهنگ هستند!
فرهنگ از مهمترین ارکان راهبردی مدیریت کشور است اما متاسفانه در جشنواره های ملی سینما و تئاتر به این موضوع که با فرهنگ می شود دردهای جامعه را درمان کرد اهمیتی داده نمی شود.
تاريخ : چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳۷
مدتی است که بازار جشنوارهها داغِ داغ است و در بخشهای مختلفی جشنوارههای گوناگونی نیز در حال برگزاری است. و یا عوامل اجرایی دیگر جشنواره ها مشغول برنامه ریزی هستند تا چندی دیگر در طی مراسمی آیین گشایشی برای کارشان را آغاز کنند.
در حوزه تئاتر جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان، جشنواره تئاتر خیابانی مریوان، اولین جشنواه تئاتر معلولین استان تهران، جشنواه تئاتر طلوع خورشید، جشنواره بین المللی تئاتر فجر جشنواره تئاتر شمسه، جشنواه تئاتر و... وجود دارد. در بخش سینما جشنواه بین المللی فیلم کوتاه تهران، جشنواه پروین اعتصامی، جشنواره سینما حقیقت، جشنواره فیلم های۱۰۰ ثانیهای، جشنواره بین المللی فیلم فجر و... از جمله جشنوارههایی درحوزه سینما هستند که یا در حال برگزاری میباشند و یا قرار است در آیندهای نه چندان دور برگزارشوند که باید در جهت فرهنگسازی گام بردارند.
ای کاش به شیوه برگزاری این جشنواره ها، میزان هزینههایی که صورت میگیرد و از همه مهمتر به اندازه خروجی که مد نظرمان است نگاهی میانداختیم تا بدون تعارف خروجی لازم را میدیدیم.
تاثیر گذاریهایی که در نظر داشتیم به ثمر نشسته است؟! جریانی که برای آن برنامه داشتیم توسط این جشنواه ها تا چه اندازهای درجامعه رسوخ پیداکرده است؟! آیا میزان هزینه و خروجی جشنواره با توجه به نیروی انسانی که به کار گرفته شده تناسب دارد؟! افراد برگزیده در این جشنواهها چه بر سرشان میآید؟! برایشان برنامه داریم؟! چه امکاناتی را برای ادامه راهشان در نظر گرفتهایم؟!
تاثیر گذاری فرهنگی در این شرایط بغرنج باید برایمان حائز اهمیت باشد آن هم درسالی که توسط مقام معظم رهبری بر فرهنگ و تلاش جهادی برای آن تاکید ویژه شده است. میزان تاثیر گذاری این چشنوارهها در برابر هزینههایی که به لحاظ مادی و انسانی میشود خیلی قابل پذیرش نیست. بیشتر شبیه این است که افرادی نوبتی برای آن کیسه دوختهاند تا برای خود جایگاهی را دست و پا کنند؟!
اعتبار این جشنوارهها بر اساس کدام ویژگیهایشان است؟! آیا اعتبار آنها به کارگاههای تخصصی است که همیشه صندلیهای آن خالی است؟! آیا این اعتبار به افراد صاحب نام و چهرههاییست که در ردیف جلو و جایگاه ویژه می نشینند؟!
برگزار کنندههای جشنواره در پایان بیشتر به دنبال آفرین و صد آفرین گرفتن از مدیرانشان هستند که مهر تایید آنها را دریافت کنند. به حق این همه جشنواره در حوزه فرهنگ برگزار میشود که تاثیر آن چنانی در پیشبرد آن نداشته است چرا که اگر این گونه بود رهبری با انتخاب شعار سال در ارتباط با حوزه فرهنگ بر آن تاکید نمیکردند. فقر فرهنگی در جامعه ما بیداد میکند. بارها پیش آمده است که مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ سازی به صورت واضح راهکار نشان دادهو خواستهشان را عنوان نموداند اما در سطوح پایینتر سهل انگاری بسیار زیادی صورت میگیرد و پای منافع فردی و میزهایی که وفادار نیستند به میان میآید.
به طور مثال ایشان از مجموعه «پایتخت» به خوبی یاد کردند و خانوادهای که در آن سریال به تصویر کشیده شده بود به لحاظ فرهنگی مورد توجه ایشان بوده است و نقدهای مثبتی را داشتهاند اما متاسفانه چندی پیش شنیده شد مدیران در سطوح پایین از ساخت این سریال به دلیل اعتراض افرادی که اصلاً معلوم نیست به چه اندازهای فرهنگ و هنر را به لحاظ علمی و حسی میشناسند انصراف دادند. گفتگوی اخیر محسن طنابنده دقیقاً به این موضوع اشاره دارد که جلوی ساخت مجموعه «پایتخت ۴» گرفته شد.
در حوزه تئاتر و سینما مشکلاتی از این دست فراوان است. گروههای تندرو به بهانه حمایت از فرمایشات رهبری باعث فرار ذهنی و اعتقادی تعداد زیادی جوان از فعالیت در حوزه فرهنگ میشوند و در جناح مقابل هم برخی در بخش فرهنگ وارد فضایی میشوند که پز روشنفکری شان در مقابل اعتقادات مردم قرار می گیرد. در این میان اعتدال در کوچه پس کوچههای سیاست و منفعتهای شخصی گم شده است.
البته نمیتوان تلاش برخی از مدیران را نادیده گرفت اما وضع موجود فرهنگی کشور شرایط نامناسبی را به وجود آورده است. کسی چه میداند کدام سرقت مسلحانه به دلیل کم کاری در حوزه فرهنگ بوده است؟! کسی چه میداند چه تعداد از معتادین به دلیل ضعف فرهنگی آلوده شدهاند؟! کسی چه میداند در امر حجاب و اخلاق تا چه حد پای فرهنگ در میان است؟! و امروز هیچ کس نمیداند اسید پاشیهای اخیر تا چه اندازه از فقر فرهنگی شکل گرفته که ما مدیریتش کردهایم؟!
ایجاد فرهنگ درست و به وجود آوردن شعور فرهنگی در جامعه این نیست که فقط فیلم خوب بسازیم و فیلم سازان خوش باشند و سالنهای تئاتر فراوانی برای اجرا وجود داشته باشد و سریالهایی ساخته شوند که مردم به سراغ ماهوارهها نروند. فرهنگ سازی چیزی فراتر از اینها است که با نبودش پای اسید پاشها به شهر باز میشود، که باز شده است.