نگاهی به فیلم «نفوذی» ساختهی احمد کاوری و مهدی فیوضی؛
ساختارشکنی «نفوذی» در مقوله انتظار
تاريخ : دوشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۳۷
فیلم «نفوذی» داستان بازگشت اسیری را روایت میکند که کسی از بازگشت او به وطن خوشحال نمیشود. چون در دوران اسارت ماجراهایی برای او و دیگر اسرا پیش آمده که حقیقت در لایههای پنهان این اتفاقات نهفته است.
«نفوذی» نگاه نو و ساختارشکنانهای به مقوله «انتظار بازگشت اسرا» به ایران دارد؛ پیش از این کارهایی که با این موضوع ارائه شده مشترکات زیادی به لحاظ مفهومی با هم داشته است. اما نگاهی ایدئولوژیک از اسارت را به نمایش میگذارد، فریدون کیافر (امیر جعفری) اسیری که تازه از اسارت باز گشته، بعد از ورود به وطن دستگیر و به سازمان اطلاعات منتقل میشود که در انتها مشخص میشود تحمل تمام این اسارتها برای انتقامجویی و کشف حقیقت بوده است.
داستان در سه محور روایت میشود و حجم قابل توجهی از فیلم به پیشبرد داستان کمک میکند؛ ساختار تکنیکی و روایتی این سه محور با هم متفاوت بوده اما پیوستگی عناصر داستانی در آن حفظ شده است.
محور نخست فیلم، روایتی خانوادگی با موضوعی اجتماعی دارد که در آن مشکلات کاملاً متفاوت این خانواده به نمایش گذاشته میشود. تلاش همسر فریدون کیافر (نسرین مقانلو) برای حفظ بنیاد خانواده و تغییر دیدگاه پسر نسبت به پدر و تلاش او برای دیدن همسرش موضوع این محور است. همچنین دکوپاژ این محور از ویژگی دکوپاژ فیلم خانوادگی برخوردار است، پلانهای بلند، کلوزآپهای متعدد از ویژگیهای تکنیکی آن است.
نقطه اوج این قسمت هم مواجه فریدون کیافر با همسرش است که از ابتدای فیلم، کارگردان از موقعیت مواجهه این دو شخصیت طفره میرود. هر کدام از کاراکترهای نزدیک به فریدون کیافر در موقعیتهای متفاوت با او مواجه میشوند که به فراخور نزدیکی روابطشان واکنشی احساسیتر و متناسب با موقعیتشان به نمایش میگذارند.
محور دیگر فیلم، در حیطه فیلمهای پلیسی قرار میگیرد و روایتگر فرآیند بازجویی از فریدون کیافر است. این قسمت به نوعی در صدد حمایت مخاطب در راستای کشف حقیقت فیلم برمیآید. شرایطی که بازرس پرونده (جمشید هاشمپور) را در تنگنا قرار میدهد، مشکلاتی که در سر راه کشف حقیقت برسر راه او میآیند، پلانهای کوتاه، دیالوگهای رمزآلود و در کل تعلیق خط سیر فیلمنامه و دکوپاژ این محور وجهه متفاوتی از فیلمهای پلیسی تلویزیونی به آن میبخشد.
محور سوم به مرور خاطرات فریدون کیافر و بیان خاطرات او در اسارت میپردازد که در ژانر فیلمهای دفاع مقدس قرار میگیرد. در این قمسمت، هر playback حقیقت تازهای از ماجراهایی که بر فریدون کیافر گذشته را بیان میکند. عمق کاراکتر کیافر مخاطب را به فکر فرو میبرد و او را وادار میکند قضاوتی سطحی نسبت به شخصیت او نداشته باشد.
در این سه محور ماجرایی که داستان را از خط اصلی خود خارج کند پیش نمیآید و مخاطب را به حاشیه نمیکشد و در نهایت گره افکنیهایی که در طول فیلم ایجاد شده در چند سکانس آخر فیلم گره گشایی میشود و چشمانداز واقعی این درام برای مخاطب نمایان میکند.
امیر حسین مکاریانی