خواب دیدم دو زن زیبا از من خواستگاری می‌کنند، تعبیرش چیست؟
خواب دیدم دو زن زیبا از من خواستگاری می‌کنند، تعبیرش چیست؟
 
تاريخ : سه شنبه ۷ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۰۱
گفت دیشب خوابی دیده که تعبیرش انشاء الله خوب است، خواب دیده دو زن زیبا از او خواستگاری می‌کنند، علی اصغر به آنها می‌گوید من زن و بچه دارم و جز اینها پدر و برادرانم راضی نمی‌شوند این کار را بکنم، آن دو زن می‌گویند، تو راضی شو ما آنها را راضی می‌کنیم.

به گزارش هنر نیوز به نقل از خبرآنلاین، کنگره بیست‌وسه‌هزار شهید استان‌های خراسان، با انتشار مجموعه آثاری به زندگی سرداران شهید استان های خراسان پرداخته است.

در کتاب «ماه در بدر» که به زندگی شهید علی اصغر منفرد پرداخته شده، از زبان همسر این شهید عزیز می‌خوانیم:

گفت دیشب خوابی دیده که تعبیرش انشاء الله خوب است، خواب دیده دو زن زیبا از او خواستگاری می‌کنند، علی اصغر به آنها می گوید من زن و بچه دارم و جز اینها پدر و برادرانم راضی نمی‌شوند این کار را بکنم، آن دو زن می گویند، تو راضی شو، ما انها را راضی می‌کنیم...ناراحت شدم ولی هیچی نگفتم...

شب تحویل سال، تلویزیون مارش نظامی پخش می‌کند، دلم می‌ریزد از شنیدن مارش و گزارش لحطه به لحطه عملیات...اما نمی‌دانم خانه چرا اینقدر شلوغ است. همسایه‌ها می‌آیند و می‌روند. می‌خواهم بروم توی حیاط فاطمه ـ خواهر علی اصغر - نمی گذارد. می‌پرسم خبری شده؟

- هیچی نیست ناهید جان، شب عید است می‌آیند دید و بازدید، من هم چون شوهر شهید شده، می‌آیند دیدن من...

دو دل شده‌ام خانم های همسایه می‌آیند با فاطمه پچ پچ می‌کنند...

صبح بچه‌ها را آماده کردم بروم خانه مادرم. می خواستم روز اول سال جدید بروم بهشت رضا(ع). شاید بی قراری‌هایم کمی آرام بگیرد. فاطمه باز آمد و گفت: نمی‌مانی شاید همسایه‌ها بیایند بخواهند آنوقت باهم برویم...گفتم نه. من با زهرا و آسیه ـ دخترهایم ـ می‌رویم.

توی حیاط خواستم با حاج آقا ـ پدر علی اصغر ـ خداحافضی کنم، دیدم پیراهن مشکی پوشیده، آسیه را از بغلم گرفت...ولو شدم کف حیاط...

- دخترم تو خودت قبول کردی، جبهه را قبول کردی، حالا هم شهادت را...علی اصغر رفت...مثل برادرت...مثل شوهر فاطمه...

می‌خواهد آرامم کند...باید پذیرفت...گریه می‌کنم تا آرام شوم، ضجه می‌زنم تا سبک شوم...

بنابراین گزارش، در ادامه شرح حال شهادت علی اصغر منفرد نیز اینگونه ذکر شده است: داشتیم با قایق به سمت جزیره مجنون می‌رفتیم، بچه‌ها از آقای منفرد پرسیدند اگر خمپاره بخورد کنار قایق چه می‌شود، مثل همیشه با لبخند گفت: هیچی! توی آب عمل نمی کند، فقط یه صدای فیس می‌دهد...همه داشتیم می‌خندیدیم که صدای انفجار بلند شد...آقای منفرد روی قایق خم شده بود، فکر کردیم دارد شوخی می‌کند اما بلند نشد...

علی‌اصغر منفرد، مسئولیت هایی چون اطلاعات سپاه قائن، مسئول سازماندهی تیپ جواد الائمه در عملیات رمضان و معاون گردان و قائم مقام بسیج منطقه چهار کشوری را به عهده داشت. او در 22 سالگی در جریان عملیات بدر و زمانی که فرماده گردان عمار بود، شهید شد و در حرم حضرت امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.

کتاب «ماه در بدر» را نشر ستاره‌ها با قیمت 650 تومان به قلم سید جوادی حسینی‌نصر منتشر کرده است.

کد خبر: 21795
Share/Save/Bookmark