براي سالروز تولد شاعر صحنه‌ها
محمد چرمشير مشغول نوشتن نمايشنامه‌هاي جديد است
 
تاريخ : دوشنبه ۲۲ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۱۶:۱۳
محمد چرم‌شير نمايش‌نامه‌نويسي كه او را شاعر صحنه‌ها مي‌نماند، همزمان با پنجاه سالگي‌اش مشغول نوشتن چندين نمايش‌نامه‌ي جديد است.

به گزارش هنر نیوز به نقل از ايسنا، محمد چرم‌شير مطابق رسم هر ساله به‌ درخواست كارگردان‌هاي شركت‌كننده در جشنواره تئاتر فجر، نمايش‌نامه‌هايي را براي اجرا در بيست و نهمين دوره اين جشنواره نوشته است.

او سال گذشته به دلايلي تمام متن‌هاي تصويب‌شده‌اش را از جشنواره‌ي فجر بيرون كشيد اما امسال به درخواست كارگردان‌هاي شركت‌كننده در جشنواره، نمايش‌نامه‌هاي تازه‌اي نوشته است.

چرم‌شير در اين مدت نمايش‌نامه‌هاي«نامه‌هاي به تب»،«كمي تاب بخوريم»،«ديگر كدام ما زندگي كردن را دوست دارد»،«ابرهاي بي دهان» را نوشته كه قرار است با كارگرداني سيامك احصايي،آروند دشت‌آراي،مريم كاظمي و عباس غفاري كارگرداني شوند.

او پيش‌تر هم نمايش‌نامه‌هاي «سلام خداحافظ» و«روز عزيز مرده» را نوشته كه قرار بود اين نمايش‌نامه‌ها توسط عباس غفاري كارگرداني شوند كه به دلايلي هنوز اين اتفاق نيفتاده است.

چندي پيش همزمان با جشنواره داخلي تئاتر سوره ، دانشجويان اين دانشگاه به مناسبت پنجاه سالگي استادشان بزرگداشتي را براي او برگزار كردند.

در اين بزرگداشت كه پنجم ارديبهشت‌ماه برگزار شد، محمد چرم‌شير از علاقه‌اش به كلمات گفت و از حرمتي كه براي واژگان قائل است.

او در سخنان كوتاهش گفت:«هرگز به شما دروغ نگفتم و سعي نكردم چيزي را پنهان كنم. بلكه همواره تلاش كردم رك و بي‌پرده سخن بگويم و امروز نيز چنين مي‌كنم. به كلمات بسيار اعتقاد دارم، كلمات برايم شريف و مقدس‌اند، من فقط نمايشنامه‌نويسم با كلماتم.»

نويسنده نمايشنامه‌هايي همچون «در مصر برف نمي‌بارد» و «آسمان روزهاي برفي» كه روز 21 شهريور ماه سالروز تولدش بود، در آن برنامه مي‌گفت:«دوست دارم واژگان عدالت، آزادي، عشق، دوست‌داشتن و ... را بنويسم و همواره تلاش كرده‌ام خواستار حرمت كلمات باشم. آيا توانسته‌ام چنين كنم؟! نمي‌دانم. در كنار شما ايستادم و زندگي كردم و تلاش كردم آن‌چه را مي‌دانم با تمام جان و دلم به شما منتقل كنم. اميدوارم توانسته باشم چنين كنم و آرزومندم روزگاري باشد كه به زنان و مردانش افتخار كنم كه توانسته‌ام چيزي به آنان بياموزم، آن روز برايم بسيار بزرگ‌تر خواهد بود.»

چرم‌شير از تمام استادانش كه نمايشنامه‌نويسي را به او آموخته‌اند، قدرداني كرده بود:«از روزگار و معلمانم ياد گرفتم به كلمات احترام بگذارم و آن‌گونه باشم كه كلمات آلوده نشود. امروز دوست داشتم درباره خيلي‌ چيزها بگويم اما افسوس كه برخي كلمات آن‌قدر آلوده شده‌اند كه نمي‌توانيم آن‌ها را به كار ببريم. اما من همه كلمات را دوست دارم، چون دوستدار شما هستم.»

در آن مراسم، فرهاد مهندس‌پور كارگرداني كه چندين همكاري متفاوت با محمد چرم‌شير داشته است با ابراز خرسندي از برگزاري اين برنامه گفته بود:«درباره چرم‌شير حرف‌زدن سخت و بسيار آسان است، سخت است چون چرم‌شير با همه ما فرق دارد و همان‌طور كه دكتر رفيعي اشاره كرده، او دست بخشنده‌اي دارد. او به اندازه همه ما كارگردان‌ها نمايشنامه نوشته است، اگر مسابقه‌اي بگذاريم تا هر كارگردان ايراني يك متن از چرم‌شير بردارد به همه ما مي‌رسد.»

كارگردان «دير راهبان» با اشاره به اشتياق فراوان محمد چرم‌شير براي نوشتن، اين اشتياق را ناشي از شناخت درست او از جهان زندگي دانسته و افزوده بود: «ما تمام كارهاي او را نخوانده‌ايم، بنابراين ما به اندازه او بخشنده نيستيم. وقتي مي‌خواهيم درباره چرم‌شير حرف بزنيم، بايد دهان‌مان را پاك كنيم. بسياري از پاكي‌ها كه براي ما ناشناس است در او وجود دارد. او خيلي مي‌خواند و مي‌نويسد به اندازه تنبلي‌هاي همه ما كار و زندگي مي‌كند و ما هميشه شرمنده او هستيم، زيرا فاصله‌ي بسياري بين او و بسياري از ما وجود دارد.

چرم‌شير جزء تعداد كمي از ماست كه به فكر همه ماست. افراد بسياري درباره بزرگي هنر تئاتر مي‌گويند، اما يادشان مي‌رود بايد به تئاتري‌ها احترام بگذارند. از عشق به تئاتر مي‌گويند اما تئاتري‌ها را لگدمال مي‌كنند و اين كاري نيست كه تنها مديران انجام دهند ما گاهي خودمان هم چنين مي‌كنيم. اما چرم‌شير اين كار را نمي‌كند.»

تدريس در دانشگاه در كنار نمايش‌نامه‌نويسي ديگر مشغله‌ي چرم‌شير است.او كه به عنوان استادي دلسوز سيستم اموزشي تئاتر در دانشگاه‌ها گله‌مند است و مي‌گويد: «در برخورد با جوانان آنان را خيلي پيرتر از نسل خود مي‌بينم. زيرا در سيستم آموزشي‌مان مدام با اين بايدها و نبايد‌ها سروكار داريم. تعاريفي درست كرده‌ايم كه اجازه‌ي خروج از اين چارچوب را به جوانان نمي‌دهد.»

محمد چرم‌شير همواره به هنرهاي ديگر هم توجه داشته است.او نمايش‌نامه‌هاي بسياري را بر اساس داستان‌ها يا حتي فيلم‌هاي گوناگون يا با بازخواني متون ديگران نوشته است.

اين نويسنده كه همواره نمايش‌نامه‌نويس بوده و همچون زند‌ياد اكبر رادي هرگز نوشتن در ديگر عرصه‌ها را به نمايش‌نامه‌نويسي ترجيح نداده است، در نشست پژوهشي اقتباس در تئاتر عروسكي با اظهار تاسف از شرايط امروز تئاتر در ايران گفته بود: «اكثريت جامعه‌ي تئاتري ما تصور مي‌كنند نوابغي هستند كه در صف كشف‌شدن قرار دارند. آنان نبوغ را به معناي استعداد ذاتي مي‌دانند. درحالي كه در كشور ما هركس به جايي رسيده حاصل تلاش و شهوت آموختن او بوده است. خودش اسباب بزرگي را فراهم كرده نه اين‌كه از جايي بياورد. درهمين راستا سيستم آموزشي ما هم ما را وادار مي‌كند اول به بچه‌ها آموزش بدهيم و بعد استعداد‌هايشان را شناسايي كنيم، درحالي كه بايد برعكس اين عمل كنيم.»

چرم‌شير يكي از نمايش‌نامه‌نويساني است كه در كنار گروه‌هايي پر كار و فعال همچون گروه تئاتر «ليو» بوده است.او در دوره نخست پروژه پژوهشي مونولوگ اين گروه بيشترين متن‌ها را داشت و همواره يكي از حاضران در اين جلسات بود.

اين نمايش‌نامه‌نويس در يكي از سخنراني‌هايي كه در يكي از اين جلسات داشت، انسان را موضوع اصلي همه مونولوگ‌ها دانست و گفت: «انگيزه ما از اجراي مونولوگ سخن‌گفتن درباره انسان ناب و خالص است. اگر در گفت‌وگوهاي چندنفره چيزي را به عنصر انسان اضافه مي‌كنيم، در مونولوگ به طور مشخص و دقيق درباره انسان سخن مي‌گوييم. وقتي كه انسان را به صورت ناب موضوع نمايش‌مان قرار مي‌دهيم، بايد شرايط ديگري را هم در نظر بگيريم، به عنوان كساني كه گوينده مونولوگ هستيم خطابه‌اي را در مقابل ديگر انسان‌ها انجام مي‌دهيم. بنابراين نمي‌توانيم نسبت به مخاطب خود بي‌توجه باشيم‌. درحالي‌كه بي‌توجهي نسبت به مخاطب يكي از مشكلات بزرگ مونولوگ‌هاي ماست. گويي از سوي گروه اجرايي حرف‌هايي درباره انسان داريم كه بايد به گوش مخاطب برسد، اما مخاطب خود را فراموش مي‌كنيم.»

نويسنده نمايشنامه‌هايي همچون « نجواهاي شبانه» و «مي‌بوسمت و اشك» يادآور شده بود:«در اين نوع مونولوگ كه دايما درحال حذف مخاطب هستيم، اساسا گفت‌وگو نمي‌كنيم و تنها حرف‌هايي را در فضا پخش مي‌كنيم بدون اين‌كه اميد شنيده‌شدن آن‌ها وجود داشته باشد. درحالي‌كه در شكل درست مونولوگ يا گفتار بلند هميشه وجود طرف مقابل و انگيزه‌هاي او را حس مي‌كنيم و به آن اعتقاد داريم. از سويي انسان را داريم كه هميشه موضوع گفتار بلند است و از سوي ديگر اين گفتار دوسويه است و سويه دوم آن هم بايد مورد توجه قرار بگيرد. هر زمان كه مخاطب را از شكل منفعل خود خارج كرده‌ايم و دليل شنيده‌شدن سخنان‌مان را براي او ايجاد كرده‌ايم مونولوگ توانسته به صورت موفقيت‌آميزي كار خود را انجام دهد.»

و حالا نويسنده نمايش‌نامه‌هايي همچون«كبوتري ناگهان»،«تنها خدا حق دارد بيدارم كند»،«بايد برم خيلي ديرم شده»،«خواب بي وقت حوريه»،«پدر عزيزم»،«شبي در تهران»،«اسب»،«مرواريد»،«شام آخر»،«يك بوته گل براي ليلا»،«دير راهبان»،«روايت عاشقنه از مرگ در ماه ارديبهشت»،«روز رستاخيز»،«شيش و بش»،«قلاده براي سگ مرده»،«مدام كاميون»،«پروانه و يوغ»،«رضا موتوري»،«حشمت»،«بهجت» و بسياري نمايش‌نامه‌هاي ديگر پنجاه ساله شده است.

کد خبر: 16665
Share/Save/Bookmark