دکتر کامیار عبدی در گفت و گو با هنرنیوز ضمن اعلام این خبر افزود: من فکر نمیکنم این پژوهشگاه اصلاً به دولت یازدهم و ریاست جمهوری آقای روحانی برسد چرا که ناآگاهی آنچنان مدیریت این پژوهشگاه را فرا گرفته که هم اکنون این پژوهشگاه بدون حضور معاونانش اداره میشود.
او ادامه داد: چندی قبل ملک زاده طی طرحی ضربتی از پریسا محمدی رییس پژوهشگاه خواسته تا معاونهای این بخش ظرف چند روز عضو هیئت علمی پژوهشگاه شوند. این درحالی است که مدیریت مذکور به قدری نسبت به پست و جایگاه خود ناآگاه است که نمیدانسته ظرف این مدت کوتاه نمیتوان چنین طرحی را اجرا کرد. و از آنجا که پرونده مذکور طی این مدت برای ارسال به وزارت علوم تکمیل نشده بنابراین راه سادهتر را انتخاب کرده و معاونت مالی – اداری و پژوهشی را از کار برکنار نموده و چند صباحی است که این افراد در محل کار خود حاضر نمیشوند.
وی با طرح این پرسش که پژوهشگاه به عنوان مغز متفکر حوزه باستانشناسی و میراث فرهنگی از تیرماه گذشته تا کنون با آمدن پریسا محمدی چه برنامهریزی پژوهشی انجام داده است؟ اظهار کرد: بدتر از آن در طی این هشت سال پژوهشگاه چه کارنامهای ارائه داده است؟ پژوهشکده باستانشناسی با وجود باستانشناسان سرسخت و پیگیر حداقل چند کتاب منتشر کرده و چند گردهمایی برپا نموده است یا حداقل یک مجله دارد اما پژوهشکده مردمشناسی، پژوهشکده زبان و گویش و ... در ۸ سال گذشته چه کارنامهای دارند؟
فارغ التحصیل دکترا از دانشگاه میشیگان تصریح کرد: از پژوهشکدهها جویا شوید که آیا اصلاً صاحب مجلهای هستند؟ پژوهشگر نتایج پژوهشهایش را به گونهای باید در دسترس عموم قرار دهد اگر مجله نباشد چگونه این کار را انجام دهد؟ اگر چنین مجلاتی وجود دارند چرا ما ندیدهایم اگر جای دیگری پژوهشها چاپ میشود چرا اطلاعرسانی نمیشود؟
او تأکید کرد: درمورد پژوهشکده زبان و گویش یادم هست سه سال پیش یک همایش برگزار شد که تا جایی که به یاد می آورم مجموعه مقالات و گزارشش تا کنون چاپ نشده است. مقصر کیست؟ پژوهشگر یا پژوهشگاهی که ویران شده است؟
او اظهار کرد:
” از پژوهشکدهها جویا شوید که آیا اصلاً صاحب مجلهای هستند؟ پژوهشگر نتایج پژوهشهایش را به گونهای باید در دسترس عموم قرار دهد اگر مجله نباشد چگونه این کار را انجام دهد؟ اگر چنین مجلاتی وجود دارند چرا ما ندیدهایم اگر جای دیگری پژوهشها چاپ میشود چرا اطلاعرسانی نمیشود؟ “
من نمیدانم آقای موسوی - رییس پیشین سازمان میراث فرهنگی – چگونه پژوهشگاه را به یک میکروبیولوژیست سپرده است.
رییس پژوهشگاه باید کسی باشد که مثل چشمه و کوه آتشفشان از او ایده پژوهشی فوران کند در حالی که خانم محمدی نه تنها این کار را نمیکند بلکه به هیچ کدام از پژوهشکدههای زیر نظرش هم فشار نمیآورد که کار پژوهشی انجام دهند. یک پژوهشکده باستانشناسی بود که رییس آن را هم تغییر دادند و بیش از یکماه پژوهشکده باستانشناسی روی هوا بود! اینجاست که مشخص میشود چه بر سر میراث فرهنگی آمده است.
این استاد دانشگاه تشریح کرد: چند سال پیش از آن که صحبتی از آمدن محمدی به پژوهشگاه باشد، در سال ۲۰۰۵ از فردی به نام پریسا محمدی دانشجوی دانشگاه آلمان در اینترنت مقالهای دیدم. این مقاله در مورد زیست خوردگی سنگهای تخت جمشید بود که با ترجمه من در شماره۸ و ۹ مجله «باستان پژوهی» آقای شهرام زارع در قسمت «میراث در خطر» چاپ شد . پیش از آن در شماره قبلی مجله خودمان یعنی« باستانشناسی و تاریخ» یک مقاله در مورد تأثیر بارانهای اسیدی بر آثار تخت جمشید چاپ کرده بودیم و مقاله محمدی چون به جلبکها و قارچها و موجودات تک سلولی میپرداخت؛ میتوانست تکمیل کننده مقاله قبلی باشد.
وی توضیح داد: نکته جالب این که مقاله مورد نظر اطلاعات تاریخی با اشتباهات فاحش داشت. من اشتباهات را اصلاح کردم و مقاله چاپ شد و بعد هم فراموش کردم. پارسال که خانم پریسا محمدی به پژوهشگاه آمدند بعد از دو سه ماه یاد این مقاله افتادم. برگشتم و انگشت حیرت به دهان گرفتم که چگونه ایشان اکنون بر این مسند نشسته است چرا که در آن مقاله آمده بود
تخت جمشید پایتخت کوروش بزرگ بوده که در سال ۵۱۶ ق. م ساخته شده است درحالی که همگان میدانند داریوش احداث تخت جمشید را آغاز کرده و در سال ۵۱۶ ق. م کوروش هفت کفن هم پوسانده بوده است! اشتباهاتی از این دست در آن مقاله بسیار بود و ظاهراً این اشتباهات گریبانگیر پژوهشگاه هم شده است.
او با اشاره به برگزاری همایش بینالمللی «فرسودگی زیستی در میراث فرهنگی و تاریخی» که ۳۰ اردیبهشت سال جاری برگزار شد، اظهار کرد: پیش از این سه همایش دیگر شبیه این همایش توسط پژوهشکده مرمت و حفاظت برگزار شده بود اما ایشان فکر میکردند این نخستین همایشی است که برگزار میشود. از آن بدتر این که در این مراسم از کتاب پایان نامه دکترای خود که به فارسی ترجمه شده رونمایی کرده است. کتابی شبیه کاتالوگ با عکسهای رنگی و شیک شامل عکس جلبکها، باکتریها و خزههایی که به آثار باستانی آسیب میرساند.
عبدی ادامه داد: نمیدانم وقتی مدتهاست کتابی در حوزه پژوهش منتشر نشده است چه ضرورتی دارد کتابی مملو از اشتباه آن هم کتاب خانم محمدی چاپ شود!؟
او خاطرنشان کرد: اگر برای متخصصان میکروبیولوژی چاپ شده که آنها زیر میکروسکوپ میتوانند این موجودات را ببینند و دیگر نیاز به اطلس تمام رنگی نیست، اگر برای باستانشناسانی مثل من چاپ شده که باز هم ما با چشم غیر مسلح نمیتوانیم این قارچها و...را ببینیم که بخواهیم تشخیص دهیم.
وی با تأسف افزود: خوش به حال مرحوم آذرنوش که به دیار باقی شتافت و روزگار سیاه پژوهشگاه را ندید.
مدیریت ناکارآمد، عدم تخصصگرایی و اعتماد به نفس کاذب تار عنکبوتی به دور سازمان میراث فرهنگی مخصوصاً پژوهشگاه کشیده است که بعید میدانم دولت یازدهم تا مدتها بتواند برای آن کاری انجام دهد.