مهدی رهبر در گفتگو با هنرنیوز:
تعیین عرصه مجموعه باستانی «ایوان کرخه» بدون گمانهزنی محال است
مهدی رهبر با اشاره به مدفون شدن بسیاری از آثار شهر باستانی ایوان کرخه و تپههای اقماری در زیر انباشت رسوبات طبیعی، تعیین عرصه این شهر باستانی بدون گمانهزنی در این منطقه را محال و خنده دار توصیف کرد.
تاريخ : دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۵۲
یک پیشکسوت باستانشناسی در گفت و گو با هنرنیوز درباره ارتباط شهر باستانی ایوان کرخه و تپههای پیرامون آن با رود کرخه و سازههای کنار رودخانه توضیح داد: این یک مسأله بدیهی است که هرجا آب هست، تمدنی تشکیل شود و ساخت و سازی صورت بگیرد. مجموعه باستانی «ایوان کرخه» حدود ۱ کیلومتر با رودخانه کرخه فاصله دارد،
و به نظر میرسد کانالهایی برای آوردن آب به ایوان کرخه وجود داشته و دارند.
او اضافه کرد: مجموعه باستانی «ایوان کرخه» مربوط به دوره ساسانی است و در سه فرسنگی ( حدود ۲۰ کیلومتری) شمال شوش و در غرب رود کرخه احداث شده است.
مهدی رهبر در پاسخ به این پرسش که اگر لوله آبرسانی از بستر رودخانهی کرخه عبور کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اظهار کرد: ما مستندات کافی نداریم چون کاری در این زمینه انجام نشده است. طرح این مسأله یک تئوری است. در
مجموعه باستانی «ایوان کرخه» هم کار پژوهشی انجام نشده، جز یک فصل کاوش توسط گیرشمن، باستانشناس فرانسوی، که آن هم ناقص است.
این پیشکسوت باستانشناسی درباره این که از «سرخه صالح داوود» تا «ایوان کرخه» تراکم آثار به چه صورت است؟ گفت:
این دو منطقه خیلی از هم فاصله ندارند. «سرخه صالح داوود» در ۱۵۰۰ متری شمال شرقی «ایوان کرخه» قرار دارد و آثاری از الیماییها در دل خود نهان کرده است. در فاصله این دو منطقه نیز فعالیت باستانشناسی خاصی انجام نشده و مستلزم آن بررسی و گمانهزنی است و نمیتوان به راحتی درباره آن اظهار نظر کرد.
خبرنگار هنرنیوز همچنین این موضوع را مطرح کرد که آیا از نظر فنّی امکان دارد به دلیل متغییر بودن بستر رودخانه در طول زمان، سامانه و سازههای کهن آبرسانی و عناصر یا تأسیسات باستانی دیگری در بستر یا کنار رودخانه وجود داشته باشد؟ که رهبر در پاسخ گفت:
گمان نمیکنم در حال حاضر بتوان چیزی به دست آورد. باید پژوهش شود. البته بستگی به عمق لولهها نیز دارد.
وی درباره اهمیت محوطه «سرخه صالح داوود» اظهار کرد:
یک محوطه و استقرارگاه باستانی است که به دلیل شرایط مساعد و مناسب زمین در کنار رودخانه شکل گرفته است و مسأله دیگر این که در نزدیک همین «صالح داوود» تپههای کوچک منفردی وجود دارد که میتوان گفت در آنجا آثار بیشتر تاریخی موجود است و اتفاقاً به علت رسوباتی که رودخانه کرخه دارد بسیاری از آثار فرهنگی، از جمله دوره پیش از تاریخ که نمونهای از آنها نداریم، در زیر رسوبات دفن شدهاند. اما چون گمانهزنیهای عمیق هم در آنجا صورت نگرفته است و پژوهش نشده، در نتیجه نمیتوان گفت چند و چون آن چگونه است.
این پیشکسوت باستانشناسی درباره این که آیا با عکس هوایی میتوان محدوده عرصه آثار را مشخص کرد؟ گفت:
در منطقه ایوان کرخه سالیان دراز رسوبات جمع شده و آثار را از بین برده و بنابراین با اتکاء صرف به عکس هوایی و ماهوارهای نمیتوان در این منطقه تعیین عرصه کرد. عکس هوایی زمانی جواب میدهد که منطقه به صورت محوطههای شناخته شده روی سطح باشد و گرنه یک کانال آبی که طی سالیان دراز زیر رسوبات رفته را نمیشود از روی عکس هوایی پیدا کرد.
رهبر تأکید کرد: در باستانشناسی مجموعهای از روشها را باید به کار بست. بهویژه درباره چنین محوطههای پیچیده و مهمی میبایست انواع روشهای کارآمد را به کار بست تا حتیالامکان بهترین نتایج را در پی داشته باشد.
کاوشگر محوطه «سرخه صالح داوود» درباره این که با توجه به عبور خط لوله غدیر از «شهرک بهرام» و «الهایی» آیا مطالعات خاصی در این مناطق انجام شده است؟ گفت: نه، شاید خیلی جسته و گریخته، اما در این مورد هم اصلاً صحبت نشده و نمیتوان گفت در زیر سطح چه خبر است و مستلزم بررسی دقیق و گمانه زنی است. رهبر درباره این که کانال آب چقدر باید از عرصه فاصله داشته تا به مجموعه باستانی «ایوان کرخه» و آثار وابسته به آن آسیب نرسد، توضیح داد: عرصه محوطههای باستانی با اتکا به گمانه زنی مشخص میشود.
او در پاسخ به این پرسش که چه آثاری در حد فاصل منبع تغذیه از پل کرخه ۲ حوضه ایستگاه پل «جارمه» تا سد تنظیمی کرخه وجود دارد، افزود: این منطقه هم مطالعه دقیق و کاوش نشده و هیچ گمانه زنیای نشده است.
این پیشکسوت باستان شناسی تأکید کرد: همیشه براساس گمانه زنی آثار و مطالعه دقیق شواهد میتوان اظهار نظر کرد. من هم طی دو فصل کاوشهایی در «سرخه صالح داوود» انجام دادهام.
اما باز هم یادآور میشوم به طور کلی در این منطقه به جز مطالعات گیرشمن دستاورد مهمی نداشتیم و ایوان کرخه به ورطه فراموشی سپرده شده بود.
رهبر با اشاره به این که مطالعات کتابخانهای یا نقشهای راه درست برای تعیین عرصه یک محوطه باستانی نیست، این پرسش را مطرح کرد: کسانی که دلشان را به دو بار گمانهزنیهای قبلی و تعیین عرصه بر اساس نتایج آن خوش کردهاند پاسخ دهند چگونه مسئول گمانهزنی اجازه ساخت سیلوی ۵۰ هزار تنی را میدهد؟ شما به چنین گمانهزنی اعتماد میکنید؟ قطعاً پاسخ منفی است. بنابراین، اساس تعیین عرصه بدون گمانه زنی معنا ندارد.
وی تصریح کرد: البته حدود اصلی شهر باستانی در ایوان کرخه مشخص است؛ چرا که دیوار محیطی ایوان کرخه محدودهای مستطیلشکل پدید آورده است که با وجود فرسایش و تخریبها هنوز قابل رؤیت است.
اما این شهر باستانی، آثار و تأسیسات و اقمار وابستهای هم داشته که برخی تپههای اقماری بیرون آن گواه این موضوع است. پس عملا نمیتوان به صورت کتابخانهای آنها را تعیین عرصه کرد.
او با تأکید بر این که در خوزستان قدم به قدم آثار وجود دارد ولی زیر رسوبات رودخانهای مدفون شدهاند و به ظاهر چیزی دیده نمیشود، افزود:
وقتی در عمق زمین آثار داریم، چگونه با گمانهزنیهای معلومالحال و استناد صرف به ابزارهایی که بر اساس دانش متخصصان رشتههای دیگر تهیه شده میتوان تعیین عرصه کرد؟! چگونه از روی نقشه و عکس هوایی میخواهیم تعیین عرصه کنیم؟! چگونه قرار است تکلیف آثار تپههای اقماری را مشخص کنیم؟!
رهبر اظهار کرد:
حتا اگر مجریان طرح غدیر برای ادامه کار تعجیل هم داشته باشند باز هم مثل سدسازی با توجه به مشخص بودن مسیر لوله باید به صورت اضطراری دست به گمانهزنی زد. رسوبگذاری رودخانه کرخه گاهی به ۳، ۴ یا ۵ مترمیرسد. وقتی بقایای معماری یا نهشتههای باستانی در عمق ۳ متری یا ۴ متری بوده و تمام سطوح را رسوب گرفته، اصل بر این است که باید گمانهزنی کرد. در مراحل انجام کار عمرانی هم میبایست ناظر از طرف میراث فرهنگی حاضر باشد.