«بهروز غریبپور» در آستانه آغاز اجرای اپرای عروسکی «حافظ» اظهار داشت: هر اثر هنری برای اینکه در ذهن یک نویسنده شکل بگیرد و به یک نقطهای برسد تا ادامه حیات دهد، همچون نطفهای است و اگر شرایط ادامه حیات را کسب کند، طبیعی است که به تدریج رشد میکند.
* روشنفکران در تردید بودند که به حافظ توجه کنند یا خیر
وی ادامه داد: از سال ۱۳۴۹ من پس از یک دوره جدایی از حافظ، دوباره سراغ او رفتم؛ همزمان با سالی که روشنفکران دوباره سراغ حافظ رفته بودند. مدتی بود که حافظ فقط بر سر سفرهای هفتسین و شب یلدا حضور داشت ولی روشنفکران اغلب در تردید بودند که به این شاعر گرانقدر توجه کنند یا نه.
* دیوان حافظ را به سخره گرفته بودند
کارگردان اپرای «مولوی» تصریح کرد: شاید تنها کاری که شاملو در مورد حافظ کرد دیوان شعرش بود، به دلیل اینکه خود او شاعر معترض زمان بود، از این رو توجهها را جلب کرد. در آن زمان من تعجبم از این بود که چرا شاعران کلاسیک ما و کسانی که دیدگاه متفاوتی داشتند به همراه احمد شاملو، دیوان حافظ را حتی به سخره میگرفتند. بعدها وقتی این علاقمندی مجددا شکل گرفت من متوجه این نکته شدم که واقعا شاملو بر اساس ذهنیات خودش حافظ را حتی یک ماتریالیسم معرفی کرده است و به گونهای او را تجزیه تحلیل کرده بود.
وی در ادامه افزود: این موضوع باید مورد بحثهای گوناگونی از ناحیه پژوهشگران و اندیشمندان قرار بگیرد تا ذهنیت امثال من که در آن زمان ۲۰ ساله بودم، روشنتر شود. در آن سالها استاد مطهری «تماشاگر راز» را ابتدا به صورت سخنرانی و سپس به صورت کتاب منتشر کرد و به نوعی در مقابل دیدگاه شاملو ایستاد، البته افراد دیگری هم در رابطه با صحبت شاملو مقابل او ایستادند و این نقطه عطفی بود؛ هر چند جدلی بود اما توجه داشته باشیم زمانی که احمد کسروی حافظ را متهم به یاوهگویی کرده بود و گفته بود که اگر حافظ زنده بود من ۲۰۰ ضربه شلاق حد به او به دلیل تبلیغ خمر و می و میخوارگی میزدم، استاد مرتضی مطهری با بینش روحانی خود یک دیدگاه را ارائه داد که اصلا این واژگان حافظ، واژگانی است که بر اساس مبانی عرفانی کاملا ریشه در باورهایش دارد، که پیرو آن جدلی صورت گرفت که هنوز هم ادامه دارد.
* حافظ متصل به معنویت است و اصلا ماتریالیسم نیست
کارگردان اپرای «حافظ» به نگاه مجددش به دیوان حافظ اشاره کرد و گفت: همه دیوانهای حافظ را جمعآوری کردم تا به این نتیجه رسیدم که دیدگاه حافظ پژوهان که حافظ متصل به معنویت است و او اصلا ماتریالیسم نیست، کاملا درست است.
* آرزویم نوشتن درباره «حافظ» بود
غریبپور نوشتن در مورد حافظ را آرزوی خود دانست و خاطرنشان کرد: آرزویم این بود که زمانی در مورد حافظ بنویسم، اما به هر حال شهامت نوشتن نداشتم. زمانی که «رستم و سهراب» را به روی صحنه آوردم اعتماد به نفسی پیدا کردم که میشود زندگی شاعران برجسته ایرانی را به زبان ایرانی ترسیم کرد.
وی ادامه داد: بنابراین این اعتماد به نفس را پیدا کردم تا بنویسم، علاوه بر اینکه هم از شعر و هم از موسیقی نهفته در دیوان شاعران برجسته ایرانی بهره جستم و بعد در عاشورا و مولوی این تبلور پیدا کرد و آن اعتماد به نفس را در مولوی پیدا کردم. مردم عاشق این شاعران هستند، به دلیل دیدگاه و فرهنگ، جهانبینی که از ورای قرنها داشتند و متوجه شدم که هنوز آنها در بین مردم اعتبار دارند.
* به دنبال صداهای جدید رفتم
کارگردان اپرای «مولوی» بیان داشت: سه سال پیش یادداشتهای پراکندهام را جمعآوری و شروع به نوشتن کردم و سرانجام بعد از تکمیل آنها، تلاش کردم تکرار مکررات نباشد زیرا در آثار من هیچ اثری با اثر دیگرم مشابهت ندارد و بنابراین به دنبال یک سری تغییرات عمده بودم. من به دنبال صداهای جدید رفتم که بعد از تست ۹۰ صدا ۳۰ صدای جدید انتخاب شد، خوشبختانه پی بردم که این انتخابها کاملا درست بوده، زیرا دعوت از خوانندگان بزرگ سایه بر روی اثر نمیاندازد.
غریبپور در پایان اظهار امیدواری کرد: امیدوارم حافظ از من راضی باشد.