گزارش هنرنیوز از نشست هفتگی شهر کتاب؛
کریم زمانی: عطار و مولانا شاعرانی ژرف اندیش هستند
نشست هفتگی شهر کتاب با موضوع « مقایسه مثنوی مولانا با اسرار نامه عطار» با حضور دکتر کریم زمانی و ادب دوستان بعداز ظهر چهارشنبه هفتم دیماه در سالن اجتماعات شهر کتاب مرکزی برگزار شد.
تاريخ : چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۱۱
به گزارش هنرنیوز در ابتدای نشست استاد کریم زمانی اظهار داشت: مولانا و عطار هم در خلق آثا ر و هم از نظر حال و هوای روحی و شخصیتی شباهت های بسیاری دارند. هر دو بزرگوار در هیچ یک از آثارشان به مدح و ستایش صاحبان قدرت نپرداخته اند. در صورتیکه در عصر آنها مدح امری رایج تلقی می شده وقبحی نداشته است. تشابه دیگرشان در اینستکه هر دو شاعر شعر و نظم را از انحصار اشرافیت و دربار خارج کردند و کلامشان متعلق به عموم بود. هر دو به تمثیلات نیز توجه خاصی داشتند.
وی با بیان این مطلب افزود: پیام وبیان این دو سخنور از اصطلاحات و تعبیرات فنی صوفیانه کلیشه ای و فلسفی پیراسته است. سخن گفتن در قالب اصطلاحات سهل و آسان است. اما مقصود شفاف و روشن نخواهد بود. در عین حال نمیتوان بدون پناه بردن به اصطلاحات رسمی هم در مورد مسائل جدی وﮊ رف بشری سخن پردازی کرد. لیکن پیام مولانا و عطار با زرهی سنگین از اصطلاحات پوشانده نشده و این خرق عادت است. آنها مستقیما به تجربه های باطنی دست یافتند و با عوالم روحانی پیوند خوردند. نفوذ کلامشان هم به دلیل گذر کردن آنها از کف این عالم است. همچنین هر دو قدرت تبیین و تشریح داشتند و تجربیاتشان را بطور شفاف و ساده با مثال حکایت و بیان شیرین اظهار می کردند.
دکتر زمانی عنوان کرد: آنها دارای مشابهت های دیگری هم هستند. هر دو در نظم و نثر آثار بسیاری تالیف کرده اند. تذکرﺓ الاولیای عطار با نثری شیوا و جذاب یکی از آثار مهم منثور وی است از طرفی عطار مثنوی ها و غزلیاتی هم دارد و مولانا هم دارای غزل های مطولی است. چهار مثنوی عطار با نام های اسرارنامه، عطارنامه، الهی نامه و مصیبت نامه مشتمل بر٢٢٠٠٠ بیت می شود و مثنوی مولانا بالغ بر٢٦٠٠٠ بیت است. همچنین هر کدام از آنها ٢٠٠٠بیت رباعی سروده اند.
وی تصریح نمود: اگر این دو بزرگوار را فقط به عنوان شاعر فرض کنیم در حق شان کم لطفی کرده ایم. زیرا آن دو حکیمان و عارفانی بودند که اندیشه های خود را در لباس شعر بیان میکردند. شاعران به طور کل به دو گروه تقسیم میشوند. گروه اول صاحب اندیشه و فلسفه سطحی هستند. نوع نگاهشان رو بنایی است. همانند منوچهری و سیستانی که از لحاظ لطافت شعری در رتبه بالایی قرار دارند، لیکن فکر و اندیشه در اشعارشان یافت نمیشود و مقاصدشان محسوس است. از آنجایی که واژگان هم برای بیان محسوسات وضع شده اند با سخن آنها همراهی میکنند، گروه دوم شاعرانی هستند که از فلسفه و اندیشه های ﮊرف برخوردارند و مقاصدشان فوق نامحسوسات است؛ در نتیجه در خلق آثارشان دچار مشکل میشوند و باید با واﮊگان و ابزاری که برای بیان محسوسات وضع شده در مورد نامحسوسات سخن بگویند. اندیشه های آنان حتی جلوتر از بشر امروز حرکت میکند. عطار و مولانا دو نمونه بارز از این گروه به شمار می روند.
وی با مقایسه بین مثنوی مولانا و اسرار نامه عطار گفت: این قیاس، قیاس مع الفارق است و عادلانه نیست، مگر اینکه مثنوی مولانا با چهار مثنوی عطار مقایسه شود. در مورد افکار و زندگی مولانا پژوهش های فراوانی انجام شده است. البته هنوز ابهامات بسیاری وجود دارد. اما این ابهامات در مورد زندگی و اندیشه های عطار بسی فراتر است و نیازمند توجه و تحقیق بیشتر است . در مورد عطار روایات و افسانه های بیشماری نقل شده است. حتی تاریخ تولد و شهادت وی نامعلوم است.لیکن در باب ملاقات عطار و مولانا حکایتی وجود دارد که طبق شواهد تاریخی به واقعیت بسیار نزدیک است. مولانا و پدرش هنگام مهاجرت به بلخ با عطار آشنا می شوند. در آن زمان رسم صوفیان بر این بوده که هنگام عبور از یک شهر به دیدار صوفی بزرگ آن شهر می رفتند. پدر مولانا هم یک صوفی بوده و همراه با مولانای خردسال به ملاقات عطار می رود. عطار در آن روزها مردی سالخورده بوده و طبق حکایت اسرار نامه را به مولانای خردسال هدیه می کند و آینده درخشان وی را نوید می دهد.
وی افزود: یکی از ابهامات دیگر در مورد عطار این است که آیا وی شیخ طریقتی داشته یا خیر؟ برخی گفته اند شیخ عکاف و بعضی می گویند قطب الدین حیدر شیخ طریقت وی بودند. عده ای نیز بر این باورند که عطار اویسی بوده یعنی پیر طریقتی نداشته است. در واقع عطار پژوهی هنوز در مرحله ابتدایی به سر می برد.
دکتر زمانی گفت: در مورد اسرار نامه نگاه ما به دو گونه مطرح می شود. روش داستان پردازی در اسرار نامه با داستان پردازی در الهی نامه، مصیبت نامه و منطق الطیر متفاوت است. در سه اثر ذکر شده یک داستان کلی طرح شده و در دل آن داستان های بسیار دیگری روایت می شود. ولی داستان پردازی در اسرار نامه طرح کلانی ندارد بلکه پراکنده است. نقل و قول ها در مورد زمان سرودن این اثر و اثار دیگر عطار مختلف است و خودش هم در هیچ یک از تالیفاتش اشاره ای به زمان سرودن نکرده است.
وی محورهای اصلی را چنین برشمرد: محورهای کلی اسرار نامه بدین شکل پایه ریزی شده است: عطار در ابتدا به نعت خداوند، نعت حضرت رسول و اصحاب بزرگوارش می پردازد. سپس موضوعات اصلی را مطرح می کند. اولین موضوع این کتاب "انسان" است. او قدرت حواس حیوانات گوناگون را مطرح کرده و سپس به انسان گوشزد می کند که تنها برتری تو نسبت به حیوان، پرواز روحانی تو است. اگر می خواهی به مقام حقیقت نایل شوی باید بی زمین و زمان شوی. این بانگ رحیل در همه جای اسرار نامه طنین انداز است.
دکتر کریم زمانی در خاتمه خاطر نشان نمود: موضوع محوری دیگر در اسرار نامه "حرکت جوهری" است. البته حرکت جوهری را ملاصدرا سر و سامان کلی داده و به حد کمال رسانده است. "عشق"، این حکایت جاودانه بشری موضوع مهم دیگر اسرار نامه است. در این فصل عشق را با عقل مقایسه کرده است . دیگر عنوان مطرح شده"جهان صورت" است؛ جهان ظاهر یا همان واﮊه مایا ( به مفهوم دروغ راست نما ) که هندی ها به کار می برند. در واقع این جهان کف است و باید از نقوش عالم گذر کرد. عطار در نهایت کتاب را به نوعی پند نامه ختم می کند.