به گزارش هنرنیوز ؛ دومین نشست «روایت پنهان؛ واکاوی نامههای دوران اسارت» با حضور مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات پایداری، ساسان ناطق مدیر دفتر هنر و ادبیات اسارت، احمد یوسفزاده نویسنده، ابراهیم اکبریدیزگاه نویسنده، معصومه آباد نویسنده و جمعی از اسرای دوران دفاع مقدس در حوزه هنری برگزار شد.
در ابتدا، ساسان ناطق به اتفاقات صورت گرفته در سرزمینهای اشغالی اشاره کرد و با بیان اینکه بزرگترین زندان جهان توسط صهیونیستها ایجاد شده است، در توضیح این نشست گفت: ما در برنامه دوم «روایت پنهان» قرار است با هدف ایجاد تصویری دقیق، درست و واقعی از حادثهی پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به موضوع اسارت بپردازیم.
وی به اهمیت انقلاب اسلامی و دفاع مقدس پرداخت و با بیان اینکه شاهدان این وقایع امروز در معرض فراموشی خاطرات قرار دارند، افزود: باید حتمأ نسبت به جمعآوری این خاطرات اهتمام فوری صورت بگیرد و این جلسات در همین راستا برگزار میشود چون خاطرات افراد همواره بخاطر زمان در معرض فراموشی و نابودی قرار دارند.
مدیر دفتر هنر و ادبیات اسارت درباره ویژگی نامههای تبادل شده دوران اسارت گفت: نامههای اسرا دنیایی پُر از غصه، امید و ترس را بههمراه دارند. چشمبه راه بودن خیلی سخت است و نامه به این موضوع دامن میزند. حجم بار روحی نامههای دوران اسارت بر دوش پدران و مادران بوده است و البته این نامهها موجب انتظار بیشتر خانوادهها میشد. نقش مادران در نامههای اسرا پررنگ است؛ ما در این ماجراها شاهد مادرانی بودیم که برای نگارش نامه به نهضت سوادآموزی میروند تا سواد پیدا کنند و بتواند برای بچههایشان نامه بنویسند.
در ادامه، معصومه آباد پس از قرائت یکی از نامههای دوران اسارت خود گفت: نامههای دوران اسارت حامل عشق، ایمان، محبت و صبر بودند و حکایت و روایتهای زیادی از دل آنها بیرون میآید که میتواند دستمایه تولید فیلم و نگارش کتابهای زیادی شود.
او با تاکید براینکه نامههای دوران اسارت حاوی تمام لحظات، احساس، عواطف و زندگی بود و یک حیات دوباره به زندانیان میداد، تصریح کرد: اولین نامه من با دو کلمهی «من زندهام» نگارش شد و به ایران ارسال شد. مسوولان زندان عراق مداوم میگفتند فقط دو کلمه بنویس! من مانده بودم چگونه با دو کلمه میتوانم تمام مشکلات و احساس و درونیات خود را بنویسم. تصمیم گرفتم در این نامه کوتاه به رمزی که بین من و برادرم بود، اشاره کنم پس نوشتم «من زندهام، بیمارستان الرشید بغداد».
معصومه اباد به نامههای نوشته شده دوران اسارت خودت پرداخت و با بیان اينکه من در مدت اسارت ۳۵۰ نامه داشتم، گفت: من هرجا کاغذ پیدا میکردم برای خانواده نامه مینوشتم؛ چندینبار نامههای مادرم را میخواندم و بخاطر همین نامهها را حفظ میشدم.
مرتضی سرهنگی سخنران دیگر این نشست بود که گفت: من با ۳۰ میلیون تومان ۱۲ هزار نامه جمع کردم. از خانم افراز شنیده بودم که از اسرا ۱۰ میلیون نامه داریم که ۱۰ میلیون سند محکم میباشند و هرچه سراغ میگرفتم این نامهها کجاست، نبود. میدانستم این نامهها یک منبع مطالعاتی خواهند بود اما نمیدانستم دامنه مطالعاتی آن اینقدر گسترده خواهد بود. شاید حدود ۱۰ سالی است این نامهها جمع شده است و این نامهها در حال تجزیه و بازخوانی است.
اکبری دیزگاه: نامههای اسرا دستمایهی برای درست زندگی کردن است
سپس، ابراهیم اکبری دیزگاه با بیان اینکه درباره نامه اسرا فکر میکردم با یکسری مطالب یکنواخت وکلیشهای روبرو خواهم بود، گفت: نامههای اسارت نکاتی دارند و مطالعه این نامهها چند هفته من را مشغول کرد. بهنظرم میتوان این نامهها را دستاوردی برای فرهنگ، ادبیات و انسان ایرانی دانست.
وی با تاکید براینکه من زندهترین متنهای عمرم را در نامههای اسارت معصومه آباد مطالعه کردم، افزود: انسان از طریق چهار وجود خارجی، ذهنی، لفظی و کتبی نمود پیدا میکند. در این نامهها یک اتحاد صورت گرفته است و وجود خارجی با وجود کتبی یکی شده است. خانواده و اسیری که نامه مینویسند برای انتقال حالشان در واقع کلمه میشوند تا به طرف مقابل این پیام را بدهند که «من زندهام» و بیایید زندگی کنیم لذااین نامهها سرشار از زندگی است.
این نویسنده به نامههایی که توسط معصومه آباد نگارش شده است پرداخت و تصریح کرد: از این نامهها میتوان چنین برداشت کرد که «من زندهام» یعنی ایران زنده است چراکه ما ایران را مادرمان میدانیم و در این ماجرا تقدیر این گونه است که یک بانو اسیر شود و ایشان در جایگاه وطن به ما بگوید، «من زندهام».
اکبریدیزگاه با تاکید براینکه انسان با دو عنصر «زمان» و «مکان» زنده است، گفت: در تعریف ما اسیر کسی است که برای مکانی به اسم ایران جنگیده باشد اما حالا به دست دشمن افتاده است و هیچ مکانی ندارد و تنها سرمایهی که او دارد، زمان است لذا این تعریف با فرد زندانی فرق دارد و تنها سرمایه موجود این فرد زمان است. این اسیر اگر از مواجهه خودش با زمان درست استفاده نکند، دچار مشکل میشود. در این میان اسرای ایرانی بخاطر اینکه بر زمان تسلط و به آینده توجه و امید داشتند، ادبیات ویژهای داشتند. اتفاقی که در بین نویسندگان بخاطر عدم امید به آینده موجب خلق ادبیات سیاه میشود. نامههای اسرا چون امید دارد، میتواند دستآویزی برای درست و امیدوارنه زندگی کردن انسان ایرانی باشد.