جایگاه مخاطب کودک در ساخت زندگی مشاهیر در نظر گرفته نشده است
گفتگوی هنرنیوز با ابراهیم فروزش؛
جایگاه مخاطب کودک در ساخت زندگی مشاهیر در نظر گرفته نشده است
ابراهیم فروزش، نویسنده و فیلمنامه‌نویسی است که سال‌ها در حوزۀ سینمای کودک و نوجوان فعال بوده است. در کارنامۀ کارگردانی او چندین فیلم‌ سینمایی برای گروه سنی کودک و نوجوان به چشم می‌خورد؛ از جمله فیلم‌های «کلید»، «خمره»، «بچه‌های نفت»، «زمانی برای دوست داشتن»، «هامون و دریا» و...
 
تاريخ : يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۰۹:۳۰

او که برای مدتی سرپرستی مرکز سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را برعهده داشته است، پیشرفت و ارتقای سینمای کودک و نوجوان را از جمله دغدغه‌های امروز سینمای ایران می‌داند. فروزش فعالیت فیلمسازی خود را با ساخت فیلم کوتاه برای کانون آغاز کرده و برای سال‌ها همکاری نزدیک خود را با این نهاد حفظ کرده است. 

نظر او را دربارۀ نحوۀ بازنمایی شخصیت‌های تاریخی-فرهنگی در فیلم‌ها و سریال‌های مختص گروه سنی کودک و نوجوان جویا شدیم. 

- آقای فروزش، عملکرد رسانه‌ها را در زمینه ساخت فیلم، سریال و انیمیشن‌هایی با هدف معرفی مشاهیر ایرانی به ویژه برای مخاطب کودک و نوجوان، چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

مفاخر ملی ما شامل افرادی هستند که یا در زمینۀ هنر و دانش کار کرده‌اند و یا اینکه افراد فعال و شاخصی در حوزۀ دین و مباحث اسلامی بوده‌اند. با اینکه از هر دو دسته از این افراد، در تاریخ ایران چهر‌‌ه‌های شاخص زیادی را سراغ داریم، اما کلاً به تعداد انگشتان دست هم از آنها فیلم ساخته نشده است. حال در نظر بگیرید که آنچه ساخته شده هم، بنا را بر مخاطب بزرگسال گذاشته و چارچوب خواسته‌های او را مدنظر داشته است. جایگاه مخاطب کودک و نوجوان در این میانه کجاست؟ ناگفته پیداست که خلأ موجود در حوزه کودک و نوجوان غیرقابل چشم‌پوشی است. 

- به نظر شما وجود این جای خالی معلول چه عواملی است؟
 
پرداختن به متون تاریخی و معرفی افراد شاخص برای کودکان و نوجوانان، احتیاج به زبان و فضاسازی‌ای دارد که مخاطب را پای خود بنشاند. به‌طور کلی با نگاهی به آثار تولید شده برای این هدف، می‌بینیم که متاسفانه هیچ کاری اعم از فیلم سینمایی یا سریال و انیمیشن، با این رویکرد تولید نشده است. دست یافتن به این زبان نیاز به تخصص و انباشت تجربه دارد؛ در صورت نداشتن این تخصص، استقبال مخاطب را نخواهیم دید. در حوزه‌هایی مثل سینما که سرمایه آن توسط بخش خصوصی تامین می‌شود، افراد طبیعتاً به دنبال برگشت سرمایه خود هستند. حال آنکه برگشت سرمایه در تولید سینمایی کودک و نوجوان تضمین‌شده نیست. در حال حاضر مردم اشتیاق به سینما رفتن را از دست داده‌اند. برای فیلم‌هایی که برچسب کودک و نوجوان دارند، این استقبال به مراتب کمتر هم می‌شود. در اینجا نمی‌توان به بهای دست یافتن به تجربه‌های تازه، از اهمیت برگشت سرمایه و استقبال مخاطبان چشم پوشید. 

- درمورد نهادهایی مثل کانون پرورش فکری که باید دغدغه‌هایی از این دست در حوزه کودک و نوجوان داشته باشند، چطور؟ 

درست است که کانون برای کودکان و نوجوانان فعالیت می‌کند اما تمام فعالیت‌های آن در فیلمسازی و سینما خلاصه نمی‌شود. اصولاً بنای کانون بر ایجاد کتابخانه‌ها و گسترش فرهنگ مطالعه بین کودکان و نوجوانان بوده است. سینما جزو برنامه‌های جنبی کانون محسوب می‌شود. این حوزه احتیاج به بودجۀ عظیمی دارد و اگر فیلمی هم قرار باشد ساخته شود، غذای اعضای کانون خواهد بود نه اینکه پوشش آن در سطح همه کودکان و نوجوانان ایران باشد و اکران در شهرستان‌ها را هم داشته باشیم. 

- پس به نظر شما مسئولیت پر کردن این جای خالی با کیست؟ 

همچنان که اشاره کردم، بخش خصوصی نمی‌تواند بار این مسئولیت را به‌تنهایی به دوش داشته باشد. این فعالیت‌ها بیشتر باید از سوی دولت پیگیری شوند. در آموزش و پرورش که اساساً بخشی با عنوان بخش فیلم به‌طور تخصصی فعالیت نمی‌کند؛ کانون هم در این زمینه با محدودیت‌هایی مواجه است. به این ترتیب تلویزیون بهترین گزینه خواهد بود. تلویزیون رسانه‌ایست که در اقصی نقاط کشور مخاطبان زیادی را پای خود نشانده است و در این گروه سنی هم دایرۀ مخاطبان گسترده‌تری نسبت به سینما و سایر رسانه‌ها دارد. اگر بنا باشد کاری با تاثیرگذاری گسترده انجام شود، اولویت با تلویزیون خواهد بود. با توجه به اینکه در سال‌های اخیر بودجه‌های کلانی برای ساخت برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیونی صرف شده است، منطقی به نظر می‌رسد که تلویزیون به مخاطب کودک و نوجوان هم نظری داشته باشد و درصدد تولید آثاری باشد که تاریخ‌ساز و در دل آن فرهنگ‌ساز باشند.

کد خبر: 41829
Share/Save/Bookmark