انقلاب و دفاع مقدس براي فيلم‎سازي منابعي بيكران هستند
ناگفته‌هاي جمال شورجه؛
انقلاب و دفاع مقدس براي فيلم‎سازي منابعي بيكران هستند
 
تاريخ : دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۳۲
جمال شورجه با اشاره به اينكه صحبت درباره سينماي دفاع مقدس نبايد محدود به هفته دفاع مقدس يا سوم خرداد و سالروز فتح خرمشهر شود، گفت: تلويزيون بايد در طول سال همواره چند سريال فاخر و چندين فيلم باارزش را با مضامين بيكران انقلاب و دفاع مقدس روي آنتن ببرد.

به گزارش هنرنیوز به نقل از فارس، نام جمال شورجه كارگردان نام‌آشناي سينماي ايران با سينماي دفاع مقدس گره خورده است و در حقيقت وي از جمله بنيانگذاران اين سينما است كه آثار شاخص و چشمگيري را نير در اين عرصه نويسندگي، كارگرداني و تهيه نموده است. به مناسبت سوم خردادماه سالروز آزادسازي خرمشهر كه يكي از مهمترين فرازهاي دوران دفاع مقدس محسوب مي‌شود، به سراغ شورجه رفتيم تا مروري دوباره بر وضعيت سينماي دفاع مقدس داشته باشيم, اما اين فيلمساز دردآشنا علاوه بر پرداختن به اين موضوع، ناگفته‌ها و ابعادي ديگر ازمسائل سينماي ايران را بازگو كرد كه تاكنون به اين صراحت به آنها نپرداخته بود و همين مي‌تواند براي علاقه‏مندان و تمامي دست‌اندركاران سينماي ايران جذاب، خواندني و در عين حال تأمل‌برانگيز باشد.

* آقاي شورجه سوم خردادماه سالروز فتح خرمشهر، فرصت مناسبي است تا نگاهي دوباره بر وضعيت و حال و روز فعلي سينماي دفاع مقدس داشته باشيم، جنابعالي به عنوان يكي از اركان و بنيانگذاران سينماي دفاع مقدس، چه ارزيابي از اين سينما در شرايط فعلي داريد؟

- سينماي دفاع مقدس در حال حاضر از يك انسجام قابل قبول برخوردار نيست و به عنوان يك جريان منظم و موثر كه بتواند هرساله چند فيلم خوب را به جامعه عرضه نمايد، وجود ندارد. توليد فيلم‌هاي دفاع مقدس، محدود به تك و توك آثاري شده‌اند كه در طول سال تعداد آنها از انگشتان يك دست هم كمتر هستند و بيشتر با همت و عشق سازندگان‌شان شكل مي‌گيرد و يك برنامه ريزي جدي، دقيق و سازمان يافته براي تقويت و گسترش اين آثار به چشم نمي‌خورد.



*علت اين وضعيت نامطلوب چيست؟

- علت‌اش اين است كه يك عزم جدي براي حمايت همه جانبه از اين سينما ديده نمي‌شود. توليد معدود فيلم‌هاي دفاع مقدس كه با همت نويسندگان و فيلمسازان علاقمند و دردمند و با حمايت محدود بعضي ارگان‌ها ساخته مي‌شود، به اين شكل نمي‌تواند دوام بياورد. سينما نيازمند حمايت اقتصادي است و اقتصاد سينما بايد از طريق فيلم‌ها بچرخد. فيلم‌هاي دفاع مقدس گرچه بعضا با حمايت‌هايي از سوي نهادها ساخته مي‌شوند، اما باز هم در نهايت بايد دخل و خرج فيلم از طريق خودش در آورده شود و اين نيازمند تعريفي درست و سازماندهي صحيح و منسجم در اين زمينه است.



*به‌طور مشخص چه پيشنهادي براي سامان‌دهي سينماي مقدس داريد؟

- به نظرم مي‌رسد شايد يك نهاد كاملأ مستقل بايد تشكيل بشود تا امر سينماي دفاع مقدس و ساخت فيلم‌هاي مربوط به جنگ را به عهده داشته باشد و از صفر تا صد آن را حمايت و تأمين كند و اين مقطع هشت ساله از انقلاب‌مان را كه شايد مي‌توان طلايي ترين و بهترين مقطع در تاريخ كشورمان دانست و موضوعات و معاني عالي آن را به فيلم تبديل كند. اين نهاد بايد مستقل باشد و جا دارد تا مجلس محترم شوراي اسلامي و كميسيون محترم فرهنگي مجلس يك رديف اختصاصي بودجه براي سينماي دفاع مقدس تصويب كند. البته ما الان هم انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس را داريم كه به همين نيت هم تشكيل شده، اما آنجا هم بدون پشتوانه است و امكانات مالي و بودجه كافي ندارد. يك مقدار امكانات لجستيكي فرسوده وجود دارد كه از طريق شهرك سينمايي به فيلم‌ها كمك مي‌شود و به نظرم اين خيلي نگاه كوتاه و حقيري به سينماي دفاع مقدس است كه بخواهد با اين امكانات و بودجه كم به سامان برسد.



*آيا بهتر نيست همين انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس تقويت و پشتيباني شود، تا اين كه دوباره نهادي احتمالآ موازي در كنار آن تشكيل شود؟

- بله! مي‌توان همين انجمن را كاملآ تقويت نمود تا به كارآيي لازم و كافي برسد اما بايد از لحاظ مالي و فكري تقويت شود و شايد بايد افرادي به شوراي مركزي آن اضافه شوند كه در اين زمينه دغدغه جدي داشته باشند و تخصص‌شان همين باشد. كساني كه نيت و عزم شان ساماندهي به سينماي دفاع مقدس باشد. در هر حال سي سال از انقلاب مي‌گذرد و اين انجمن هم انجمن انقلاب و دفاع مقدس است و بايد تقويت شود. اتفاقآ از دفاع مقدس ما مظلوم‌تر خود انقلاب اسلامي است كه در خصوص مباني انقلاب و معارف آن هيچ اطلاع‌رساني جدي براي نسل جوان و جديد از طريق سينما و البته ساير رشته‌ها و رسانه‌ها به عمل نيامده است. سينماي ما بايد براي نسل كنوني بگويد كه اصلأ چرا در اين كشور انقلاب شد. بايد تعريف كند پنجاه يا شصت سال پيش چه حكومت‌هايي در اين ديار بر سركار بودند و چه بلاهايي بر سر اين مردم آوردند. سينماي انقلاب اسلامي بايد در آثار خود دوره‌هاي پهلوي پدر و پسر را به تصوير بكشد و خفقان و مظالم و وابستگي هاي آنها را مطرح سازد. همينطور دوره‌هاي تاريخي پيش از آن بايد مورد واكاوي قرار گيرد. در اين كشور 2500سال حكومت پادشاهي برقرار بود و ظلم‌ها و جنايت‌هاي بسياري بر مردم رفت. نسل جوان ما چقدر از اين‌ها مطلع است. در گذشته، ايران كه آن زمان يكي از سه قطب قدرتمند جهان بود و ايران بزرگ خوانده مي‌شد، به سبب بي‌كفايتي شاهان در هر جنگ قطعه اي از آن به يغما رفت و از پيكر كشور جدا شد و در تنها جنگي كه يك وجب از كشور عزيزمان از آن جدا نشد، دوران هشت ساله ي دفاع مقدس بود كه آحاد ملت با جان و مال خود از ايران اسلامي خود محافظت نمودند و دشمن را خوار و ذليل ساختند. خب همين ها بايد از طريق سينما به تصوير كشيده و به نمايش در آيد. نه تنها براي مردم و جوانان خودمان، بلكه براي تمام مردم جهان و بخصوص مردم كشورهاي منطقه و كشورهاي عربي كه اين روزها با تأسي از انقلاب اسلامي به مبارزه با حاكمان بي‌كفايت، وابسته و ظالم خود برخواسته‌اند. مردم ديگر كشورها بايد بدانند مبارزه با ظلم و ستم خون مي‌خواهد، از جان گذشتگي و زير شكنجه رفتن مي‌خواهد و اينها را بايد سينماي ما به آنها نشان دهد.



* آقاي شورجه بعضي‌ها فكر مي‌كنند كه مضامين سينماي دفاع مقدي به اصطلاح ته كشيده و موضوعات زيادي براي پرداختن به آنها در اين باب وجود ندارد، با توجه به حضور هميشگي شما در اين ژانر سينمايي، چه نظري در اين زمينه داريد؟

- اصلأ و ابدا اينگونه نيست. حمله نظامي دشمن به ايران اسلامي درست در زماني صورت گرفت كه مدت زمان زيادي از انقلاب نمي گذشت و دشمن آمده بود تا با اشغال كشور مانع رسيدن صداي حق طلبانه ما به ديگر كشورها شود. در طول جنگ تحميلي حدود كم و بيش 30كشور جهان به حمايت نظامي، اطلاعاتي و لجستيكي از رژيم صدام پرداختند و تا جايي كه شنيده‌ام ما در اين جنگ از 19 كشورجهان كه نيروهاي خود را به كمك ارتش بعث فرستاده بودند اسير گرفته‌ايم. در طول هشت سال دفاع جانانه و مقدس، مردم ما از خرد و كلان و پير وجوان و شهري و روستايي همه و همه دست به دست هم دادند تا يك وجب از اين خاك پاك به اشغال دشمن در نيايد. حالا خودتان قضاوت كنيد كه چقدر از اين موضوعات و ماجراهاي بوقوع پيوسته تاكنون در سينماي دفاع مقدس به تصويركشيده شده است. چقدر ما درباره حمايت خفت بار كشورهاي فرانسه، آمريكا، ايتاليا، عربستان، كويت وغيره از رژيم صدام در جنگ فيلم ساخته‌ايم؟ چقدر درباره حضور همه جانبه ملت در جبهه‌ها و پشت جبهه فيلم ساخته‌ايم؟ درباره همين فتح خرمشهر كه حماسه‌اي عظيم محسوب مي‌شود و بزرگ‌ترين صاحب‌نظران نظامي دنيا را مبهوت خود ساخت، چند اثر قابل قبول و جهاني ساخته شده است؟ شما ببينيد در مورد شهرهاي جنگي جهان تاكنون چقدر اثر اعم از فيلم و سريال در ديگر كشورها ساخته شده كه بعضأ از نگاهي افسانه وار در خصوص مقاومت مردم‌شان يا آزادسازي اشان برخوردار است، اما در مورد مظلوميت و حماسه فتح خرمشهر هنوز به اندازه تعداد انگشتان يك دست هم كار نشده است و حماسه خرمشهر نسبت به ديگر شهرهاي جنگي دنيا در سينماي ما مغفول مانده است. پس نبايد مدعي شد سوژه‌هاي دفاع مقدس به اتمام رسيده است. همانطور كه مقام معظم رهبري تأكيد نموده‌اند، با كندوكاو در لايه‌هاي مختلف دوران جنگ تحميلي مي‌توانيم به سوژه‌هاي فراوان و با ارزشي دست يابيم كه نه تنها براي ده‌ها سال بلكه براي صدها سال براي مردم خودمان و نسل هاي پي در پي كه خواهند آمد و همچنين ديگر كشورهاي جهان حرف‌هاي جدي و باارزشي داشته باشد. از سويي همانطور كه گفتم سينماي انقلاب اسلامي نيز به عنوان يك موضوع جدي در سينماي ما مغفول مانده است كه در اين خصوص هم هزاران هزار سوژه و مضمون بكر و دست نخورده وجود دارد كه بايد به آنها پرداخت. صحبت در‌باره سينماي دفاع مقدس نبايد محدود به هفته دفاع مقدس يا سوم خرداد و سالروز فتح خرمشهر گردد، بلكه پرداختن به اين سينما بايد به عنوان يك نياز جدي جامعه با جديت در طول سال پي گرفته شود. اين كه ما با فرارسيدن سوم خردادماه شروع كنيم به نمايش چند فيلم داستاني و سينمايي تكراري و مستند از صداو سيما, ديگر جواب نمي‌دهد. تلويزيون بايد در طول سال همواره چند سريال فاخر وچندين فيلم با ارزش را با مضامين بيكران انقلاب و دفاع مقدس بر روي آنتن ببرد.



*از نظر شما علت عدم پرداختن جدي و كافي به سينماي انقلاب چيست؟

- من علت اصلي را عدم دغدغه مندي خود مسئولان فرهنگي و سياسي مي دانم. واقعأ اين نوع سينما سينماي سختي است و هزينه بر است. بنابراين نبايد انتظار داشت تا تهيه كننده خصوصي بيايد راجع به انقلاب فيلم بسازد. سرمايه گذار خصوصي مانند يك تاجر است كه سرمايه‌گذاري مي‌كند و انتظار بازگشت سرمايه اش را را دارد تا دوباره برود و تجارتش را رونق بدهد و كار وكاسبي خودش را راه بياندازد. ما نگاه‌مان به سينما نگاهي كاملا فرهنگي است و براي رسيدن به اين مقصد و مقصود، خود نظام بايد هزينه بدهد. در واقع نهادهاي انقلابي و فرهنگي بايد هزينه كنند وبه نظرم اول اين دغدغه بايد در مسئولين بوجود آيد و اين دغدغه را به نويسنگان و هنرمندان سفارش بدهند. قطعأ ما فيلمسازاني داريم كه به انقلاب معتقد هستند و مقيد هستند كه اين برهه از تاريخ كشور را به فيلم تبديل بكنند و وقايع و اتفاقات انقلاب را به تصوير بكشند و همه ي اينها هم شدني است. اما بايد با بودجه كافي همراه باشد و دغدغه آن در مسئولين و مديران مربوطه وجود داشته باشد و به يكي دو فيلم هم محدود نشود. من فكر مي‌كنم واقعأ هر سال ما با توجه به مضامين گسترده انقلاب و مباني و منابع آن و شخصيت‌هاي انقلابي كه بعضي از آنها هم به شهادت رسيده يا از دنيا رفته‌اند، بايد بتوانيم چندين فيلم شاخص و فاخر توليد كنيم. ما درباره نقش روحانيت در 50سال اخير كه منتج به وقوع انقلاب و رهايي ملت از يوغ استبداد و استعمار شد كارهاي زيادي بايد انجام دهيم. در يكي دو سال گذشته قرار شد تا كاري در اين زمينه‌ها آماده شود، يعني همين كاري كه آقاي افخمي از ده دوازده سال پيش كه در مجلس بودند تلاش مي‌كردند و دنبال مي كردند كه ساخته شود. اما حاصل اين ده، دوازده سال را سال گذشته در جشنواره ديديم كه به نظر همه منتقدين اين كار به هيچ وجه پاسخگوي آن هدف و نياز نبود. حالا علل مختلفي هم دارد. شايد دغدغه كارگردان اين نبود. به نظرم اين فيلم در اين زمينه ناتوان بود و بر حسب ظاهر قراربود دوران كودكي امام راحل‌مان را به تصوير بكشد كه يك دوران طلايي و تأثير گذار است. اما به قدري عقيم و نارسا و گاهي وهن آلود به زندگي امام پرداخته بود كه نتوانسته بود پاسخگوي آن نياز و هزينه‌هايي كه براي فيلم شده بود، باشد. به نظرم اين نوع سينما علاوه بر اين كه دغدغه مسئولان را مي‌خواهد بايد به افراد دغدغه‌مند در خصوص انقلاب سپرده شود. يعني كسي كه يك پايش در ايران و يك پايش در كانادا و آمريكاست نمي‌تواند. آدم چند مليتي واقعأ نمي‌تواند درباره مباني انقلاب و ارزش‌هاي انقلاب فيلم بسازد. شايد در جايي مانند همين انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس به‌طور منسجم بايد در اين خصوص هدف‌گذاري و برنامه‌ريزي شود و به سمت توليد چنين فيلم‌هايي خيز برداشته شود و نگارش و كارگرداني اين نوع كارها به افراد خبره سپرده شود؛ افرادي كه دغدغه‌مند اين مضامين ارزشمند هستند.



*آقاي شورجه بعضي‌ها معتقد بودند در جشنواره سال گذشته چه از نظر داوري و چه از نظر نمايش نسبت به فيلم‌هاي مربوط به دفاع مقدس و سينماي مقاومت از جمله فيلم خود شما، برخورد خوبي صورت نگرفته است، خود شما هم چنين نظري داريد؟

- ببينيد، به جز دهه اول انقلاب و بخشي از دهه دوم كه بعضي مديران سينمايي بر سر كار آمدند و به هر حال يك نحله فكري و سياسي خاصي داشتند كه آن را هم دنبال مي‌كردند و آثاري كه متناسب به جهت‌گيري‌هاي خاص خودشان بود كاملآ حمايت كرده و اصلآ هم هيچ تعارفي با كسي نداشتند و تكليف فيلم‌سازان با آنها روشن بود، اما در دو سه دوره ديگر بعضي مديران سينمايي ما كه سر آمدند و انتظاربيشتري هم از آنها مي‌رفت، يا گرفتار جو شدند يا براي اين كه مي‌خواستند، حلم و بزرگواري خودشان را به همه نشان دهند و علي رعم اينكه در دوره هاي پيشين به همفكران آنها هيچ بهايي داده نشده بود بلكه جفا هم شده بود، باز هم در همين دوره‌ها، فيلمسازان دغدغه‌مند در حاشيه قرار گرفتند و باز هم مي‌بينيم به فيلمسازان و عناصري كه در مقابل جريانات فكري آنها هستند بها داده شده و آنها به عرصه‌هاي مديريتي و توليدي وارد مي شوند. الان هم همين حالت وجود دارد. بعضي وقت‌ها هركسي كه يك مقدار غر بزند و در واقع به نوعي هجمه بكند به يك سري از مباني و ارزش ها بيشتر تحويل گرفته مي‌شود. وقتي مي‌بينيم بعضي فيلمسازان يا تهيه كننده ها و يازيگران و عواملي كه امتحان خودشان را پس داده‌اند، حرف‌هايي را كه در جشنواره صهيونيستي كن در انتقاد از نظام و كشور بيان كرده‌اند در داخل كشور خودمان و در جشنواره فجر روي سن بيان مي‌كنند كه در تعارض با ارزش‌ها و قوانين كشور است معلوم است كه سرنخ اينها به يك جايي وصل است. فلان بازيگر در جشنواره روي سن مي‌آيد و حالا دري به تخته خورده و او را با عزت و احترام بالا آورده‌اند، به‌جاي اين كه قدردان نظام باشد، آن جور اداي اپوزيسيون را در بياورد جاي حرف و تأسف دارد. عرض‌ من اين است كه مديريت فرهنگي كشور اپوزيسيون‌پرست شده است. در واقع جاي تأسف است كه در دوره دكتر حسيني و آقاي شمقدري همين اتفاق مي‌افتد و بعضي‌ها مي‌آيند بالا و اين گونه رفتار مي‌كنند و يا در هيئت داوران يك اتفاقاتي مي‌افتد. واقعأ مديران بايد اول تكليف خودشان را با انقلاب روشن كنند. اگر واقعأ به مباني انقلاب و ولايت فقيه معتقد هستند، با شجاعت و جسارت دنبال كنند. قرار نيست كه ما هر لحظه و لحظه با يك توپ و تشر آمريكا و اسرائيل و ازنابش در داخل هي عقب‌نشيني كنيم و دائم انفعالي عمل كنيم. اين كه نمي‌شود. اصلآ اگر قرار بود كه دين ما اينطور پايدار بماند، تا حالا كه چيزي از اسلام و شيعه نمانده بود. به نظر مي‌رسد روحيه مقاومت و ولايت مداري بايد در رأس كارهاي‌مان باشد و نگاه‌مان بايد همواره به مقام ولايت بوده و براساس جهت گيري ايشان پيش برويم.



*اخيرأ دوباره مباحثي پيرامون حضور در جشنواره‌هاي خارجي پيش آمد، نظر شما بطور مشخص در باره اين جشنواره ها و حضور ايران در آنها چيست؟

** بعد از اين همه سال ماهيت جشنواره‌هايي مانند كن, برلين, لوكارنو و غيره بايد براي ما روشن شده باشد. همانطور كه دولت هاي اروپايي با انقلاب اسلامي ومباني ارزشي آن در تعارض هستند, اين جشنواره هاي اروپايي و آمريكايي هم كه به نوعي سياست هاي فرهنگي همان كشورها را دنبال مي كنند, با انقلاب ما سازگار نيستند. آنها هدف هاي خودشان را دنبال مي كند و در طول سي سالي كه از انقلاب مي گذرد و فيلم هاي سينماي ايران در آنجا حضور يافته اند, ببينيد كه بطور غالب به چه آثاري جايزه داده اند. آنها در حقيقت با جوايز خود در كشور ما و سينماي ما جريان سازي مي كنند و يك عده را تشويق نموده تا مطابق با جهت گيري آنها در كشور فيلم بسازند. در اين سال ها كدام فيلم كه چهره خوبي را از كشور نشان داده باشد در اين جشنواره ها تقدير شده‌اند؟ مسئولان سينمايي و فرهنگي بايد تكليف خود را با اين جشنواره‌ها روشن كنند و براي حضور درآنها اصرار نورزند. مگر آنها اجازه خواهند داد ما از طريق بازار فيلم كن فيلم‌هاي انقلابي و اسلامي را در جهان عرضه كنيم؟ اين فكرها ساده انگاري است.



* آقاي شورجه چندي پيش خانم ژوليت بينوش كه در فيلم اخير آقاي كيارستمي ايفاي نقش كرده است، در گفت‌وگويي تعريف مي‌كرد هنگام فيلمبرداري اين فيلم در فرانسه، نماينده اي از وزارت فرهنگ آن كشور سر صحنه حاضر مي‌شد تا با شمارش تعداد كلمات فرانسوي كه در ديالوگ‌ها به‌كار مي‌رفت، ميزان حمايت مالي وزارت فرهنگ را از اين فيلم معلوم كند. چرا كه آنها نسبت به استفاده از زبان فرانسه در فيلم‌هايي كه در آنجا توليد مي‌شود، حساس‌اند و اين تمهيد را براي جلوگيري از تسلط زبان انگليسي در سينماي فرانسه به‌كار مي‌برند. حال آن كه ما در كشورمان مي‌بينيم بعضي فيلم‌ها با لودگي با ارزش‌هاي فرهنگي بازي مي‌كنند و هيچ حساسيتي در اين باره ديده نمي‌شود، شما اين وضعيت را چگونه آسيب شناسي مي‌كنيد؟

- آفتاب آمد دليل آفتاب. همين فرمايش شما نشان مي دهد كه آنها روي اعتقادات، باورها، فرهنگ و سياست هاي خودشان چقدر اصرار دارند و سرمايه گذاري مي كنند تا جايي كه حتي روي تعداد كلمات فرانسوي حساسيت دارند. اين نشان مي دهد كه در آن كشور يك سيستم و نظم حاكم است. اما اتفاقأ ما در فيلم هاي خودمان انواع و اقسام بد اخلاقي ها را تبليغ و ترويج مي كنيم. حتي بچه هاي ارزشي. شما ببينيد فلان فيلم را كه الان روي اكران است و بسيار هم فروش مي كند. ببينيد چه گفتار و كلمات ويرانگري در جامعه تبليغ و ترويج مي كند. حالا پاسداري از زبان فارسي، من كه ديگر قربانش بروم! بايد برويم در فرهنگستان‌ها دنبالش بگرديم. متاسفانه اين نشان مي دهد كه ما در امر فرهنگ اصلآ جدي نيستيم. در امر زبانمان, پاسداري از زبان اصلي خودمان، تبليغ و ترويج زبان درست و اصلي خودمان، كه قطعأ اگر اين زبان درست تبليغ شود، به‌خاطر اين كه در اين زبان احترام و اخلاق وجود دارد، فرهنگ و اخلاق جامعه هم رشد مي كند. در واقع تبليغ و ترويج فرهنگ صحيح چه گفتاري، چه محيطي، چه زيستي و سير وسلوك آدم ها همه مبني بر اين است كه ما بستر سازي را از فيلم ها و سريال‌ها شروع كنيم تا در يك پروسه طولاني در جامعه تأثير گذار باشد و جامعه را به سمت اخلاق مداري، محبت محوري، زيبايي محوري، اميد محوري و خدا محوري هدايت كند. وقتي فيلم‌هاي ما همه‌اش به يأس، ناميدي، دعوا و جدايي زندگي‌ها ختم بشود، همين فرهنگ آرام آرام در زندگي واقعي تسري مي‌يابد. شما همين حالا آمار طلاق را در جامعه نگاه كنيد، واقعأ وحشتناك است. حتي در سنين جواني و به ازدواج نرسيده، آمار طلاق‌ها تكان دهنده است. به هر حال به نظرم بخشي از اينها تأثيرپذيري از فيلم هاست. از بيرون هم مدام انواع و اقسام شبكه‌هاي فارسي زبان را در كشورهاي معاند و مخالف نظام راه مي اندازند و انواع و اقسام شبكه هاي ماهواره‌اي دارند عليه دين و فرهنگ ما سم پاشي مي كنند. متأسفانه آنها دارند كار مي كنند و لي ما در داخل آن مديريت لازم را نداريم تا فيلم سازانمان را هدايت كنيم. فيلم هايمان را هدايت كنيم. در تلويزيون هم همين طور است. حالا سينما بدتر از تلويزيون است. تلويزيون بالاخره يك مسئول پخش دارد و تاحد امكان جلوگيري مي كند و نمي گذارد زياد تخطي بشود و از خط قرمزها عبور شود. متأسفانه سينماي ما يك مقداري آزادتر است از اين نظر. در سينما مثلأ بد حجابي را ديگر پذيرفته ايم و اصلأ فيلمي را نمي بينيم كه موهاي سر خانمي بيرون نباشد. خيلي كم. مگر تك و توك فيلم هايي ببينيم كه توسط بچه هاي مذهبي كار شده باشند. ولي در 98 درصد فيلم هاي توليدي بد حجابي جزو فرهنگ سينما شده است. ما وقتي هم مي آييم در بخش اداره نظارت و به فيلمساز مي گوييم تو چرا اينقدر بي پروا, موها و سر اين خانم را بيرون داده اي , مي گويد در جامعه هست ومن رئال دارم نشان مي دهم. در جامعه مي بينيم دغدغه وجود ندارد براي جلوگيري از بدحجابي. اصلأ اينقدر بي حجابي در جامعه فراگير شده كه گويا عده اي بي حجاب هستند و حجابي بر سر آنها وجود ندارد. اين در واقع ناشي از تساهل ما در همه زمينه هاست. اين تساهل نوعي تجاهل در آن ديده مي شود. بابا! آيه قرآن داريم مبني بر رعايت حجب, چرا اين نص صريح قرآن را نفي مي كنيم. ارتباط آدم ها با يكديگر, ارتباط دختر و پسر با همديگر بدون بي پروا در فيلم ها ديده مي شود.



* در يكي دوسال اخير شاهد فيلم‌هايي بوده‌ايم كه با نگاهي لوده با مضامين دفاع مقدس برخورد كرده‌اند و حقيقت آن سال‌ها را به سخره گرفته‌اند، به عنوان يكي از پيشكسوتان سينماي دفاع مقدس ارزيابي شما از اين جريان و فيلم‌ها چيست؟

- من كلآ اين سينما را سينمايي متظاهر مي‌دانم كه در واقع با چنگ زدن به ارزش‌هاي ديني و دفاع مقدس سعي مي كند با لطايف‌الحيل و بر حسب ظاهر به مخاطب برسد، ولي به سرمايه فكر مي‌كند. به پول فكر مي‌كند. به جيب خود فكر مي‌كند. يك نوع شارلاتان بازي در آن هست. يك نوع سوءاستفاده كردن در آن هست. حالا فيلم از دفاع مقدس ما سوء استفاده بكند. فيلم از اعتقادات و باورهايمان سوء استفاده بكند. فيلم از روحانيت ما سوءاستفاده بكند. اينها نوعي شارلاتان‌بازي و سوء استفاده از مفاهيم ارزشي است و اين كار غلطي است و درست نيست كه با مباني ارزشي اينگونه برخورد شود. در زمان جنگ جبهه‌هاي ما مملو از روحانيت بود، مملو از ايثار، شهادت طلبي و جان فشاني بود، مملو از نام و ياد امام حسين(ع) و حضرت علي(ع) و حضرت ابوالفضل (ع) بود. مگر شما مي توانيد دفاع مقدس را از اين شخصيت ها, از اين ارزش‌ها و معنويت‌ها و نشانه‌ها جدا كنيد. اينها چرا در فيلم‌هاي ما نيست؟ چرا اين ارزش‌ها را نبايد در فيلم‌هاي‌مان ببينيم. در كدام يك از فيلم‌هاي ما اين ارزش‌ها و نشانه‌ها ديده مي‌شود. اصلأ مگر شما سراغ داريد دريك عملياتي پرچم‌هاي يا حسين(ع) يا ابوالفضل(ع) يا حضرت مهدي(عج) وجود نداشته باشد، پس چرا اينها در فيلم‌ها نيست. اين فرهنگ عاشورا، فرهنگ ايثارگري، فرهنگ حسيني و رضوي كه هم در قلب و درون رزمندگان و هم در شمايل بيروني و در پايگاه‌ها و عمليات‌ها وجود داشت، چرا درفيلم‌ها ديده نمي‌شود؟ اگر فيلمي با اين شعائر و نمادها ساخته شد و توانست بخشي از اينها و فرهنگ دفاع مقدس را نشان بدهد (آن هم در حد امكان، چرا كه هيچ فيلمي نمي‌تواند آن عظمت را به‌طور كامل نشان بدهد) آن وقت مي‌توانيم بگوييم كه آن فيلم مربوط به سينماي دفاع مقدس است. فيلم دفاع مقدس با اين تعابير بايد خودش را نشان بدهد، نه با سخره گرفتن يك عده‌اي، نه با آوردن يك عده لمپن. ما به‌جاي اين كه اين فرهنگ را ببريم در ميان جامعه لمپن‌ها و آنها را آدم كنيم. اين‌ها را مي‌آوريم اين طرف و لمپن‌ها را در جبهه‌هاي خودمان نشان مي‌دهيم. حتي فرمانده را در جبهه نشان مي‌دهيم كه به همان شكل لمپني حرف مي‌زند. اين يك نوع جفا و بي‌اعتنايي و بي‌انصافي به مضامين دفاع مقدس است. حالا شايد فلان فروش را هم داشته باشد. متاسفانه اين نوع فيلم‌ها فرهنگ‌سازي هم مي‌كند. از طرفي صد تأسف از اين بابت كه بعضي ارگان هاي ما براي اين كه خانواده‌هاي‌شان بروند اين نوع فيلم‌ها را ببينند، مي‌روند بليت اين نوع فيلم‌ها را نيم‌بها پيش خريد مي‌كنند. ميليون ميليون مي‌خرند تا خانواده‌ها بروند اين فيلم را ببينند. اين ديگر جهالت است. اوج بي انصافي است. در واقع بي‌احترامي به خانواده‌هاي بسيجي و رزمنده‌هاي ما است كه بروند و ببينند مثلأ در جبهه‌هاي ما اين نوع آدم‌ها و اين فرهنگ و اين تفكر بوده است. آقا! اين كه آمده فيلم را مي‌بيند، پدرش شهيد شده، اين پدرش جانباز شده، برادرش، عمويش شهيد شده است. شهدا براي اين خانواده‌‌ها قديس هستند. نبايد با اين فيلم‌ها شهدا و جنگ را تنزل داد. نبايد لمپن‌‌ها را بياوريم در فيلم‌ها و يكه‌تازي كنند و بعد بگوييم نه ما مي‌خواهيم با اين زبان، فرهنگ ديني امان را ترويج كنيم. چرا فرهنگ ديني مان را بايد بياوريم پايين. چرا آن افراد را نمي بريم بالا تا آن فرهنگ را بفهمند و درك و لمس بكنند. چر ا فرهنگ ديني را تنزل مي دهيم. دين را كه بايد در سطح و جايگاه خودش نگه داشت. فرامين، احكام و شخصيت هاي دين مدار را بايد در جايگاه خودش نگه داريم و بقيه را بكشيم بالا و رشد بدهيم تا به اينها برسند. به نظرم مي‌رسد كه واقعأ اين نوعي بي‌انصافي و بي توجهي است كه متأسفانه از طرف پاره اي از دوستان‌مان هم اين نوع فيلم‌ها ساخته مي‌شود و اميدوارم سرايت نكند به جوانانمان و بقيه فيلمسازها.



*آقاي شورجه شما چند سال است كه دغدغه ساخت سريالي در خصوص زندگي سردار شهيد بروجردي را داريد، به عنوان آخرين سوال درباره وضعيت اين كار توضيح بفرماييد؟

- بله! با اين كه من پنج شش سال است دنبال اين كار هستم تا زندگي شهيد بزرگوار سردار بروجردي را به تصوير بكشم، اما متأسفانه اين سريال براي توليد، باني و حامي ندارد. ما وقتي اين همه بار بر زمين مانده داريم چرا بايد تلويزيون تعلل بكند در زمينه دفاع مقدس؟ چرا نبايد درباره سرداران جنگ و شهداي بزرگواري كه هر يك مي‌توانند براي كشوري اسوه و نمونه باشند، فيلم‌ها و سريال‌هاي مختلف و متعدد ساخت؟ متأسفانه متولي دلسوزي در اين زمينه وجود ندارد. اما من همچنان پيگير اين كار و در حال مذاكره با تلويزيون هستم.



* گاهي ديده مي‌شود در بعضي از شوراهاي فيلمنامه در تلويزيون يا سيمافيلم، افرادي حضور دارند كه ممكن است در دفاع مقدس حضور جدي نداشته‌اند و يا از نظر هنري نسبت به كسي كه كاري را مي‌آورد آنجا از تجربه كمتري برخوردارند، آيا اين باعث بي‌انگيزي و كند شدن روند توليدات مناسب نمي‌شود؟

- چرا خب اين هم هست، البته من خودم قبلأ در يكي دوتا ازشوراهايي كه بودم سعي مي كردم كه چنين اتفاقي نيافتد.



*بله! اتفاقأ در آن زمان با توجه به همدلي شما با دفاع مقدس و احاطه خوب‌تان به اين مقوله شاهد به بار نشستن متن‌ها و توليدات خوبي در زمينه آثار دفاع مقدس بوديم، اما اخيرأ شاهد ضعيف بودن بعضي از اين شوراها نسبت به گذشته و برخورد سليقه‌اي آنها هستيم.



- خب! بايد نيروهاي‌شان را درست بچينند. نيروهاي دلسوز به اين امر بچينند. يك نيروي دلسوز و دغدغه‌مند نسبت به موصوعات ارزشي و به‌خصوص دفاع مقدس چيده بشود, حتي مثلآ آن كسي هم كه نديده باشد فضاي جبهه و جنگ را، ولي وقتي آن متن را مي‌خواند و احساس مي‌كند در آن يك خلوصي و صفا و واقعيتي هست، بالاخره سعي كند خودش را هم ارتقا دهد و حداقل مانع نشود براي ساخته شدن چنين فيلم يا مجموعه‌اي. در واقع راه ساخت اين نوع كارها را هموار بكند. به نظر من واقعا سيماي ما هم بايد در زمينه كارهاي ارزشي و ناب با يك نگرش خوب و بصيرت بيشتري برخورد كند و با يك برنامه‌ريزي و سياستگذاري اصولي پيش برود. بله! ما همانطور كه آنتن‌هاي خودمان را لازم است پر بكنيم ولي بايد در زمينه آثار شاخص و فاخر خودمان كه تأثيرگذارترين آثار هم بايد باشند، ارزش بيشتري قائل باشيم. مديران بايد براي كارهاي دفاع مقدس يا موضوعات مذهبي به هر حال كساني را انتخاب كنند كه به اين مقوله‌ها آشنايي دارند، نسبت به اين ارزش‌ها دغدغه دارند، چنين افرادي قطعأ آن موضوع را بهتر در مي‌آورند. شايد يك فيلم‌سازي كارش هم خوب باشد، اما نتواند با موضوعات دفاع مقدس يا انقلاب ارتباط برقرار كند. چرا اصرار شود كه چنين فردي بيايد كار را انجام بدهد. بگذاريم او در حيطه‌اي كه بيشتر شناخت و علاقه دارد، كارش را انجام دهد. ما چند نمونه كار تاريخ اسلام را ديده ايم كه بخاطر عدم شناخت كافي سازنده اش نسبت به اين مقوله، اصلأ نتوانسته حق مطلب را ادا كند. مضامين اينچنيني بايد به اهلش سپرده شود.



گفت‌وگو: محمد ديندار

کد خبر: 27519
Share/Save/Bookmark