پس از به حکومت رسیدن خاندان صفویه و تثبیت و گسترش تشیع به عنوان مذهب رسمی جامعه ایرانی، فضای مستعدی برای فعالیت های فرهنگی و هنری فراهم شد. این فضا، روند تازه شکل گیری نهضت های فکری و ادبی را سرعت بخشید.
وانگهی مجالی برای ساحت تفکر و اندیشه در باب جریان های مهم تاریخ اسلام در بستر رویکردی دانش محور، ایجاد شد که با حضور دانشمندانی چون ملاصدرا، شیخ بهایی، میرداماد و سایر علمای بزرگ آن دوران، تعالی یافت.
پرداخت به واقع عاشورا نیز در این مجال، به صورت اندیشمندانه و موشکافانه بررسی وچرایی ماهیت آن از منظری متفاوت ارزیابی شد.
**
صائب تبریزی از شعرای صاحب نام دربار صفویه است. وی توانست با ظرافت بیان و پیچش مفاهیم، نمونه های زیبای شعر سبک هندی را ارائه دهد. او به خاندان آل محمد(ص) ارادت داشت و در وصف واقع کربلا چنین سرود:
لعل حسين را كند از مهر، خشكْ لب/ تيغ يزيد را كند از كينه، آبدار
خون شفق، ز پنجه خورشيد مي چكد/ از بس گلوي تشنه لبان را دهد فشار
پور ابوتراب، جگرگوشه رسول/ طفلي كه بود گيسوي پيغمبرش، مهار
لعل لبي كه، بوسه گه جبرييل بود/ بي آب شد ز سنگدلي هاي روزگار
عيسي در آسمان چهارم، گرفت گوش/ پيچيد بس كه نوحه درين نيلگون حصار
نتوان سپهر را به سرْ انگشت برگرفت/ چون نيزه بر گرفت سرِ آن بزرگوار؟
در ماتم تو، چرخ به سر كاه ريخته ست/ اين نيست كهكشان كه ز گردون شد آشكار
بیدل دهلوی از دیگر شعرای این سده است. در آثار بیدل، افکار عرفانی با مضامین پیچیده، استعارات، و کنایات بههم آمیخته، و خیالپردازی و ابداع مضامین تازه با دقت و موشکافی زیادی همراه گردیده است. او نیز همچون صائب تبریزی در سبک هندی اشعاری بی نظیر ارائه کرده است. وی در خصوص قیام کربلا شعری زیبا سروده است:
قافله حيرت ست موج گهر تا محيط/ اي املْ آوارگان ! صورت رفتن كجاست ؟
معبد حسن قبول، آينه زارست و بس/ عِرض اجابت مبر، بي نفسي ها دعاست
كيست درين انجمن محرم عشق غيور؟/ ما همه بي غيرتيم، آينه در كربلاست
بيدل ! اگر محرمي رنگ تك و دو مبر/ در عرق سعي حرص خفَّت آب بقاست
صباحی بیگدلی شاعر سده دوازدهم که معاصر سلسله زندیه است نیز در رثای امام حسین (ع) ترکیببندی به تقلید از کلیم کاشانی ساخته است .
افتاد شامگه به کنار افق نگران/ خود چون سربریده از این طشت، واژگون
گفتم محرم است و نمود از شفق هلال/ چون ناخنی که غم زده آلایدش زخون
**
در دوران معاصر و به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شاعران زیادی به موضوع عاشورا و نهضت حسینی پرداختند. آثار این دوره با نگاهی نو به این موضوع و بهره گیری از چشم اندازی متفاوت همراه است.
نخستين دفتر شعر عاشورايي مجموعه «گنجشك و جبرئيل» اثر سيدحسن حسيني است. به گفته مصطفی علیپور، نگاه حسيني به عاشورا در اين دفتر، نگاهي صرفاً تاريخي نيست. عاشورا در چشم او حادثهاي نيست كه در يك مقطع زماني و مكاني محدود اتفاق افتاده باشد، او عاشورا را جرياني ميداند كه از ابتداي خلقت انسان تا هميشه ادامه دارد. به زباني ديگر، عاشورا در «گنجشك و جبرئيل» نه مكان دارد و نه زمان، يعني در هر نقطه از جهان و در هر عصري ميتواند قابليت ظهور داشته باشد (كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا ....)
عظمت واقعه را چنین به ساحت قلم درآورده است:
فلسفه نميبافم
سخن از گلوي تردي است
كه صادقانه / بر فراز منبر بر آمد
و بلاغت را به عرش رسانيد
به روايتي صادق و صميمي:
استثنايي بزرگ در تاريخ
سيلاني بيسقوط
فريادي متصاعد
كه با سه شعله زبانه كشيد...
شاعر بزرگ و توانمند عصر انقلاب علي معلم دامغاني در مثنوي زيبايي سربريده حضرت اباعبدالله (ع) را خورشيدي مي بيند كه برخشك چوب نيزه ها گل كرده است:
روزی که در جام شفق مل کرد خورشید/ بر خشک چوب نیزهها گل کرد خورشید
شید و شفق را چون صدف در آب دیدم/ خورشید را بر نیزه گوئی خواب دیدم
خورشید را بر نیزه؟ آری اینچنین است/ خورشید را بر نیزه دیدن سهمگین است
بر صخره از سیب زنخ بر میتوان دید/ خورشید را بر نیزه کمتر میتوان دید
در جام من می پیش تر کن ساقی امشب/ با من مدارا بیشتر کن ساقی امشب
بر آبخورد آخر مقدَّم تشنگانند/ می ده حریفانم صبوری میتوانند
این تازه رویان کهنه رندان زمینند/ با ناشکیبایان صبوری را قرینند
سيد علي موسوي گرمارودي، شاعر نام آشناي اين دوران و صاحب مجموعه هاي «خط خون» اين گونه با امام حسين(ع) به گفتگو مي نشيند:
...خوني كه از گلوي تو تراويد
همه چيز و هر چيز را در كائنات به دو پاره كرد
در رنگ اينك هر چيز: يا سرخ است يا حسيني نيست.
اغلب شاعران انقلاب اسلامی، اشعاری با موضوعات عاشورایی سروده اند. محمد حسین شهریار، حبیب چایچیان، قیصر امین پور، علیرضا قزوه، حمید سبزواری و بسیاری شاعران دیگر در این حوزه فعالیت نموده اند.
بخشی از سروده محمد حسین شهریار در به تصویر کشیدن واقعه عاشورا:
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین/ کوی دل با کاروان کربلا دارد حسین
ازحریم کعبه جدش به اشک شست دست/ مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین
می برد در کربلا هفتاد ودو ذبح عظیم/ بیش از این ها حرمت کوی منی دارد حسین
پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست/ اشک وآه عالمی هم درقفا دارد حسین
بس که محملها رود منزل به منزل با شتاب/ کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین
رخت ودیباج حرم چون گل به تاراجش برند/ تا بجایی که کفن از بوریا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور بود و سر غیب/ ور نه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین
سروران پروانه گان شمع رخسارش ولی/ چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین
از آثار منثور در این حوزه می توان به پرداخت زیبای استاد شهید مرتضی مطهری، دکتر علی شریعتی، محمد رضا حکیمی، پرویزخرسند، دکتر جعفر شهیدی، سید مهدی شجاعی، جواد محدثی، دکتر محمدرضا سنگری و دیگران اشاره کرد که در فهم فلسفی واقعه عظیم عاشورا نقش موثری ایفا نموده اند.
مریم خاکیان