به بهانه اکران دوباره ایک فیلم خاطره انگیز؛
«گاو» فیلمی که میتوان بارها آن را دید
نمایش فیلم «گاو» علاوه بر اینکه میتواند خاطره تولید فیلمهای آن روزگاران را نزد مخاطب امروزی زنده کند این فرصت را هم برای تماشاگران ایرانی فراهم می سازد تا بار دیگر این اثر ماندگار و هنری را بر پرده سینما مشاهده کند.
تاريخ : يکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۰۳
فیلم گاو یکی از فیلمهای تحسین بر انگیز داریوش مهرجویی است که ساخت چنین فیلمی آن هم به عنوان دومین اثر یک کارگردان جوان - بعد از فیلم الماس 33 - می تواند قابل ستایش باشد.
فیلمهایی مثل گاو در آن دورانی که سینمای ایران غرق در تولید آثار فیلمفارسی و فیلمهای به اصطلاح کابارهای بود بدعتی نو در سینمای ایران ایجاد کرد و همچون خنکای بادی در میان عطش ساخت فیلم فارسی بود.
فیلم گاو اگر چه فاکتورهای فروش متداول فیلمهای آن زمان که بیشتر بر روی خیانت، تجاوز، رقص و آواز و کاباره میچرخید را در خود نداشت و به نظر میرسید که شاید نتواند از استقبال خوب تماشاگران دهه ۴۰ ایران که بیشتر به فیلمهای بزن بزن و کابارهای عادت کرده بودند قرار بگیرد اما خوشبختانه تماشاگران ایرانی نشان دادند که اگر فیلمی نو و متفاوت حتی با مفاهیم فلسفهای هم ساخته شود آنان از آن فیلم استقبال خواهند کرد و بیجهت نبود که به هنگام اکران فیلم گاو در کشور و بویژه در تهران صفهای طویلی برای خرید بلیت این فیلم مقابل سینماهای نمایش دهنده کشیده شد.«پرویز دوایی» منتقد مطرح سینما در مجله سپید و سیاه در سال ۴۸ درباره استقبال از فیلم گاو نوشته است:« اقبالی که عامه مردم به تماشای فیلم گاو نشان میدهند و دراین صف درازی که پشت گیشه درست شده و خلاصه این چُویی که تو دهنها افتاده و کارکرد فیلم، واقعا جای همه جوره خوشحالی دارد»
وی در ادامه این مطلب می نویسد: «فروش فیلم گاو میتواند عامل مهم دیگری برای تحرک دادن به سینمای ما وراه انداختن این سینما در جهتی سوای سینمای کنسرو کابارهای باشد».
کارگردانان نسل نویی که همچون «داریوش مهرجویی» وارد عرصه فیلمسازی شدند اگر شرایط برای فیلمسازی این نوع فیلمها بیشتر فراهم بود حتما بخش اعظم فیلمهای ایران، خارج از دایره فیلمفارسی تولید میشد. اما سیاستهای سینمایی کشور در آن روز به گونهای بوده که سینما میبایستی کارکرد سرگرمی، بیبندوباری و عاری از تفکر و تلنگر به تماشاگر را داشته باشد. عشق، خشونت، خیانت و رقص و آواز اگر در هر کدام از فیلمهای قبل از انقلاب وجود نداشت با توجه به سیاستهای آشکار و پنهانی که در آن دوران وجود داشت این نوع فیلمها از گردونه اکران و تولیدات بعدی حذف میشدند و فیلمسازانی که دغدغه مطرح کردن دردی از اجتماع را داشتند یا با بوروکراسی شدید برای تصویب فیلمنامه و اکران فیلم مواجه میشدند و یا به اداره ساواک برای بازجویی هدایت میشدند! و بیجهت نبود برای فیلمسازانی که نمیخواستند به چنین دردسرهایی دچار شوند تولید فیلمهای به اصطلاح فیلمفارسی بهترین نان دانی بود و برای همین هم بود که برخی از کارگردانان آن دوره، طی یک سال ، موفق به ساخت چندین فیلم میشدند که قصه های آنان یکی بود فقط نام فیلم ، بازیگران و نام شخصیتهای فیلم تغییر می کرد.
اما فیلمی مثل «گاو» در دهه ۴۰ و در اوج خفقان رژیم پهلوی که سعی میکرد به هیچ عنوان مشکلات و درد مردم به عرصه سینما نفوذ نکند و تولید کارخانهای فیلمهای بیبندوباری برای خلسه کردن جامعه و بدور نگه داشتن مردم از واقعیتهای جامعه، در دستور کار رژیم بود توانست ضربه محکمی بر پیکر فیلمفارسی آن دوران و دستگاه نظارت بر فیلم کشور بزند. این فیلم آنقدر استادانه ساخته شده بود که علاوه بر اینکه توانسته بود تماشاگران فراری از فیلمهای به اصطلاح کاباره ای را به سمت خود جلب کند حتی توانسته بود نگاه رسانههای خارجی و معتبر مثل مجله لوموند را هم به خودش جذب کند به گونهای که وقتی این فیلم در جشنواره ونیز به نمایش در آمد مجله لوموند در بخشهایی از تحلیل خود نسبت به این فیلم ایرانی نتوانست از موفقیتهای فیلم گاو صرف نظر کند و نوشت: «جشنواره فیلم ونیز به معرفی ایران میپردازد. صدای سینمای ایران برای نخستین بار به گوش میرسد و همراه با آن صدای کارگردان فیلم داریوش مهرجویی که سبکی تمام و کمال دارد، به طوری که آثار کورو ساوای ژاپنی و ساتیا چیت رای هندی را کم رنگ میکند.»
استقبال خوب تماشاگران ایرانی و تقدیر جشواره های معتبر دنیا و شخصیت های سینمایی تراز اول جهان از فیلم گاو کار ساز شد و داریوش مهرجویی توانست خودش را به دور از سینمای آن روزگار ایران نگه دارد و تلاش کرد تا به جای اینکه دنبال رو فیلمسازان منفعت طلب و بی درد از جامعه آن روزگار باشد در پی تولید فیلمهای شناسنامه دار و دارای اندیشه باشد و بیجهت نیست که هم اینک نیز او جزو فیلمسازان شاخص ایران و عالم فیلمسازی است.
نمایش فیلم گاو بعد از ۴۵ سال را باید به فال نیک گرفت و امیدواریم این کار خوب در باره دیگر فیلمهای برجسته سینمای ایران نیز از سوی «گروه هنرو تجربه» تکرار شود.اگر چه فیلم گاو را بسیاری از ایرانیان یا در پرده سینما در همان دوران دیدند و یا از طریق ویدئو و پخش از شبکههای متفاوت ماهوارهای بارها تماشا کرده باشند. اما حتما دیدن این فیلم در سالن سینما و در یک جمع هنرمندانه، لذت دیگری دارد که برای رسیدن به این لذت ؛ صف کشیدن دوباره مردم برای خرید بلیت این فیلم و زنده شدن صف کشیدن های دهه 40 ، خاطره ای است که می تواند لذت بخش باشد.
مجید معافی