تهیه کننده "هفت دقیقه تا پاییز "معتقد است همه باید سینما را به عنوان مسئله ملی نگاه کنند و دولت به کمک بیاید تا بحران مخاطب در سینما کمرنگ شود.
به گزارش هنر نیوز به نقل از مهر ، ساداتیان تا کنون تولید فیلم هایی چون "به رنگ ارغوان"، "چهارشنبه سوری"، "دایره زنگی" و... را برعهده داشته است. وی در این گفتگو درباره شرایط اکران سینمایی ایران با توجه به بحران ریزش مخاطب و دغدغه خود از به تصویر کشیدن سینمای اجتماعی صحبت کرده است.
نظر شما درباره حذف سکانس پایانی فیلم "هفت دقیقه تا پاییز" چیست، آیا فکر میکنید این نسخه جدید با مخاطب بهتر ارتباط برقرار می کند؟
اگر دقت کرده باشید ما در این فیلم در صحنههایی حتی بر روی برخی پلانها تاکید زیادی داشتیم زیرا میخواستیم از این طریق مخاطبی که قرار است این فیلم را در سالنهای سینمایی ببیند درباره وقوع برخی اتفاقها در فیلم با دلیل و برهان روبرو شود و جواب پرسشهای خود را بیابد. این موضوع درباره حذف سکانس پایانی فیلم نیز صدق می کند. در حال حاضر با وجود تاکید بر روی برخی صحنهها و حذف سکانس پایانی باز هم مخاطب در پایان فیلم سئوالاتی دارد. ما با همین موضوع در "به رنگ ارغوان" هم روبر بودیم. قبول کنید قشر روشنفکر ما تعداد زیادی نیستند و ما باید به گونهای فیلم بسازیم که مخاطب با آن ارتباط برقرارکند.
این فیلم میتواند به فروش خوبی با وجود هدیه تهرانی دست پیدا کند. اما به هر حال خرداد امسال با جام جهانی و فصل امتحانها همزمان است. چطور این زمان را انتخاب کردید.
اگر خاطرتان باشد "چهارشنبه سوری" در زمان اکران وقت مرده را به زنده تبدیل کرد. البته اکران و فروش خوب یک فیلم نیاز به تصمیم جدی در جامعه و استفاده از ابزارهای تبلیغاتی دارد
اگر خاطرتان باشد "چهارشنبه سوری" در زمان اکران وقت مرده را به زنده تبدیل کرد. البته اکران و فروش خوب یک فیلم نیاز به تصمیم جدی در جامعه و استفاده از ابزارهای تبلیغاتی دارد اما در حال حاضر تلویزیون هر زمانی که بخواهد تبلیغات فیلمی را نمایش میدهد و ما حتی بر همین تعداد اندک تیزر هم باید کلی دوندگی کنیم. این روش تبلیغات سنتی است و رابطه رئیس ومرئوس است. امروز عنوان میکنیم که جام جهانی است، ریزش مخاطب داریم و یا برای سینمای ایران شرایط بحرانی است. اگر این وضعیت وجود دارد. باید دولت برای برون رفت از این وضعیت کمک کند.
هر محصولی برای اینکه به توزیع مناسب برسد باید ابزار تبلیغاتی داشته باشد. وقتی یک برندی در تهران میبینیم که سالی 800 میلیارد تومان گردش مالی و 35 میلیارد تومان هزینه تبلیغاتی دارد و من به عنوان تهیه کننده فیلم که اثرم در بهترین شرایط یک میلیارد تومان میفروشد و تنها یک سوم آن نصیبم میشود قطعاً نمیتوانم بروم با یک فردی که 700 میلیارد تومان گردش مالی دارد رقابت هزینه ای بکنم.
همین وضعیت در بیلبوردها و پخش تیزرها هم وجود دارد."هفت دقیقه تا پاییز" فیلمی است که المان فروش و جذب مخاطب را دارد. به همین دلیل با همین زمان اندک که اکران شده با فروش خوب روبرو بوده است. این فیلم بیشتر از طریق تبلیغات دهان به دهان است که به فروش دست پیدا کرده است. این روش هم فرصت میخواهد تا مخاطبین به یکدیگر دیدن آن را توصیه کنند. زیرا ما در بخش تبلیغات شهری و یا تیزرها ضعیف هستیم.
اگر رسانه ملی در خدمت فرهنگ باشد باید تعداد نمایش تیزرهای فیلم را بیشتر کند تا مردم را سریعتر به تصمیمگیری برساند. آن چیزی که در حال حاضر سینما از آن رنج میبرد بحث جام جهانی نیست. از قبل عنوان میکردند خرداد فصل مرده است چند وقت دیگر ماه رمضان و بعد ماه محرم است و با این وضعیت فقط دو زمان مناسب که همان عید نوروز و عید فطر است می ماند برای 200 فیلم!
وقتی میگویم تعداد سالنها کم است و یا فصلها برای اکران بیشتر مرده است پس باید با تبلیغات اطلاعرسانی کنیم تا از ظرفیتهای همین سالنهای نمایش که در حال حاضر در اختیار داریم استفاده کنیم. ستاد مبارزه با قاچاق فیلم با قاچاق آثار روی پرده مبارزه کرده و خوشبختانه موفق بوده است. اما متاسفانه در حال حاضر قاچاق و رایت غیرقانونی دی وی دی فیلمها روال شده است. تهیه کننده وقتی از اکران فیلم به فروش خوبی دست پیدا نمیکند قطعاً به توزیع آن در شبکه نمایش خانگی امیدوار است. اما با این وضعیت و قاچاق دی وی دی فیلمها باز هم با شکست روبرو میشود. آیا نباید به این وضعیت رسیدگی شود؟
آمار نشان میدهد یک فیلم از طریق سینما و شبکه نمایش خانگی با 30 تا 40 میلیون مخاطب روبرو میشود. ما در حال حاضر شهرهایی داریم که دو میلیون جمعیت دارد اما 80 درصد مردم فیلم را دیدهاند با اینکه سینما ندارد و بیشتر از طریق شبکه قاچاق نمایش خانگی آثار را میبینند. آیا نباید پلیس و سیستم قضایی به این موضوع رسیدگی کند؟ اگر اطلاع رسانی خوب صورت گیرد ما قطعاً با فروش بهتری روبرو میشویم. سال گذشته در ماه رمضان طرح اذان تا اذان در سینماها اجرا شد. این طرح با تبلیغات خوبی همراه بود به همین دلیل برای سینمای ایران بسیار موفقیتآمیز بود. این موضوع نشان میدهد میشود برای فصلهای مرده هم می توان کاری کرد. در حال حاضر جام جهانی است. آیا تمام 70 میلیون ما فوتبال نگاه میکنند؟ باید اطلاع رسانی شود. باید مشکلات سینما را به عنوان مسئله ملی نگاه کنند و دولت به خدمت بیاید تا بحران مخاطب در سینما کمرنگ شود.
آیا به فروش فیلم امیدوار هستید؟
اگر رسانه ملی در خدمت فرهنگ باشد، باید تعداد نمایش تیزرهای فیلم را بیشتر کند تا مردم را سریعتربه تصمیمگیری برساند
من به فروش "هفت دقیقه به پاییز " امیدوار هستم. سعی میکنیم پخش تیزرها را افزایش دهیم. همین تعدادی که تا کنون به دیدن فیلم رفتند ارتباط برقرار کردند. پس حتماً نیاز به اطلاع رسانی است زیرا مخاطبین راضی از سینما بیرون میآیند. این فیلم میتواند در تغییر ذائقه مخاطب تاثیر بگذارد.
فکر می کنید در جشنواره فجر تمام ویژگیهای فیلم به خوبی دید شد؟
به عقیده من کار هایده صفی یاری تدوینگر "هفت دقیقه تا پاییز" بسیار خوب بود و تاثیر زیادی داشت و از طرف دیگر موسیقی فیلم هم بسیار تاثیرگذار است و تعجب میکنم چرا در جشنواره فجر کاندید نشد. این دوبخش فنی فیلم در معرفی صحنههای بسیار کمک کردند .
شما در فیلم "چهارشنبه سوری" هم به عنوان تهیه کننده حضور داشتید. علاقه خاصی در به تصویر کشیدن فیلمهای اجتماعی دارید؟
من به سینمای اجتماعی علاقمند هستم. همیشه سوژههایی که تلنگر میزنند برای مخاطب جذاب است. به همین دلیل شاید ساخت اینگونه فیلمها را بیشتر در سینما دنبال می کنم. البته کار در فضا فیلمهای اجتماعی راحت نیست. زیرا قرار است یک درد بازگو شود و این زیاد مفرح نیست.
گویا قرار است آقای امینی برای فیلم "فقط 72 ساعت" نیز با شما همکاری کند؟
بله . این فیلم هم متعلق به سینمای اجتماعی است ولی از "هفت دقیقه تا پاییز" فضای سنگینتری دارد. بیشتر صحنههای آن خیابانی و پربازیگر است. طرح ابتدای آن متعلق به امینی است و هم اکنون علیرضا فرید مشغول نگارش فیلمنامه هستند.
گفتگو از: بیتا موسوی و مازیار فکری ارشاد