سفال‌های ارسالی از پاساژ «مریم» به میراث فرهنگی چه شد؟/ نمایند‌ه‌ای از میراث باید در شهرداری و شورای شهر باشد
یک باستان شناس بازنشسته:
سفال‌های ارسالی از پاساژ «مریم» به میراث فرهنگی چه شد؟/ نمایند‌ه‌ای از میراث باید در شهرداری و شورای شهر باشد
«چطور پاساژ مریم با متری ۶ میلیون تومان فروش پیش فروش می‌شود آن هم درحالی که فقط روی نقشه است و سپس مالکان آن هرجور که خواستند این پاساژ را در دل بازار تهران ساختند اما دفتر حقوقی آتش نشانی روی ملکی که کارشناس باستان‌شناس تأیید می‌کند که مشکلی ندارد، مجوز ساخت نمی‌گیرد؟!»
 
تاريخ : سه شنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۳۹


مریم اطیابی- «خسرو پور بخشنده» در گفت و گو با هنرنیوزدر پاسخ به این پرسش که آیا یک بافت تاریخی مانند منطقه ۱۲ نیازمند شهرداری مطلع از دانسته‌های میراث فرهنگی نیست؟ و چرا شهرداری حاضر نیست در تصمیم‌گیری‌های بافت تاریخی میراث فرهنگی را مشارکت دهد؟ می‌گوید:آن زمان‌ها که ما در استانداری در جلسات کمیسیون ماده ۵ شرکت می‌کردیم، یکی از نهادهایی که باید حتماً امضای نماینده‌اش پیش از اجرای هر طرحی به ثبت می‌رسید میراث فرهنگی بود. خاطرم هست که در قدیم مدام ما در سازمان میراث فرهنگی اصرار داشتیم که یک نماینده از میراث آشنا به مسائل شهری در شوراهای تصمیمات شهری حضور موثر داشته باشد. این ضعف و اشتباه شهرداری نیست این ضعف سازمان میراث فرهنگی است.

صدور مجوزهای بی دلیل

وی ادامه می‌دهد : در سال ۸۹ یا ۹۰ که بازنشسته هم بودم از طریق بازرسی میراث فرهنگی برای رسیدگی به برخی مسائل دعوت شدم. معاونت وقت میراث فرهنگی برای شهردار منطقه ۱۲ تعداد زیادی مجوز صادر کرده بود آن هم برای تخریب یا همان نوسازی. من گزارش‌هایی تهیه کردم که فکر می‌کنم هنوز در بازرسی موجود باشد که به موجب آن تعدادی از این مجوزها لغو شد.

نماینده میراث در شهرداری

این باستان‌شناس پیشکسوت با اشاره به این که مشکل اساسی از میراث فرهنگی است، اظهار می‌کند: باید این سازمان نماینده‌ای در شورای شهر و شهرداری داشته باشد تا در مورد بافت‌های تاریخی یا احتمالاً تاریخی اعمال نظر کند. معلوم است که تا میراث فرهنگی خودی نشان ندهد و خواستار حضورش در تصمیم‌گیری‌های شهری نباشد ، آنها هم ابراز تمایل نمی‌کنند.

بافت تاریخی یا فرسوده؟

او با تأکید بر این که میراث فرهنگی قدرت خود را از دست داده است تصریح می‌ کند: با این اوصاف صاحبان قدرت و پول می‌توانند در خیلی از جاهای میراث فرهنگی نفوذ کنند و به بهانه بافت فرسوده مجوز تخریب بگیرند.


وی معتقد است: خدا را شکر ساختمان انتهایی سر درباغ ملی زیر نظر هنرهای زیبای دانشگاه تهران است وگرنه اگر میراث مالک بود تا کنون هزار بار با شهرداری دچار کشمش و چالش شده بود. چون من خودم مدتی با این مسائل سر و کار داشتم متوجه شدم که ضعف فقط از سازمان میراث فرهنگی است.

مگر میراث فرهنگی بیت‌المال نیست؟

پوربخشنده تأکید می‌کند: وقتی بنایی تخریب می‌شود باید پیگیری کرد چه ارگانی چنین مجوزی صادر کرده است. بیشتر مواقع به میراث فرهنگی می‌رسیم . آیا نباید بررسی کرد چرا و چگونه و توسط چه کسانی و با چه برداشت علمی مجوز صادر می‌شود؟ نباید متخلفین به لحاظ حقوقی به جزای خود برسند؟ مگر میراث فرهنگی بیت‌المال نیست؟

به گفته او این سازمان میراث فرهنگی بویژه میراث فرهنگی تهران است که باید مورد پرسش قرار گیرد. او بیان می‌کند: از آن‌ها باید پرسید میراث فرهنگی چقدر توانسته در کمیسیون‌های تصمیم‌گیرنده در مورد بافت شهری نفوذ و حضور داشته باشد؟ صرف برگزاری همایش در مورد بافت کافی نیست. تعداد زیادی از خانه‌هایی که عنوان بافت فرسوده دارند، در واقع تاریخی هستند و باید مورد مرمت قرار گیرند اما تا کنون میراث فرهنگی هیچ واکنشی به این موضوع نشان نداده است.

نماینده ای که بازار را ندیده است!

وی توضیح می‌دهد: وقتی ما نگهبان بازار داشتیم که آن زمان در خانه امام جمعه مستقر بود چرا این اتفاقات افتاد. یعنی
ابتدای خیابان سرهنگ سخایی که بانک ملی رو به روی آن است، بسیاری از ساختمان‌ها دارای نمای قدیمی و کاشی‌کاری شده بود که البته برخی قبلتر تخریب شده است اما اینهایی که در این چند سال تخریب شد، می‌دانید کاشی‌هایش کجا پیدا می‌شود؟ سراغ همه آنها را در خیابان منوچهری از آن زیرزمین‌ها بگیرید. اگر ارزش ندارد چرا سر از مغازه عتیقه فروشان درمی‌آورد؟ اگر هم از نظر نما و معماری ارزشمند است چرا سازمان میراث فرهنگی نظارتی بر آنچه می‌گذرد ندارد و جلوی تخریب‌ها را نمی‌گیرد؟
یکبار نماینده‌ای از میراث فرهنگی نرفت گودبرداری‌های داخل بازار را ببیند که اکنون یک پاساژ در پنج طبقه رو و سه طبقه زیر در بافت تاریخی قد علم نکند. آیا نماینده میراث فرهنگی نمی‌توانست بگوید شما که این بنا را می‌سازید بر اساس کدام مجوز این کار را کردید؟دوم آن که چطور در بازار که جزو بافت تاریخی است یک پاساژ مدرن ساخته می‌شود؟ آنوقت همین میراث فرهنگی به آتش‌نشانی تهران فشار وارد می‌کند که ایستگاه آتش نشانی شماره ۷ در بازار که ساختمانی متعلق به خود آتش‌نشانی است و این سازمان می‌خواست در همان ملک یک آتش‌نشانی مدرن و مجهزی بسازد و ضرورت آن به شدت احساس می‌شد، تاریخی است و نباید تخریب شود. این درحالی است که آتش‌نشانی حتی حاضر بود نمای بیرونی ساختمان مطابق سلیقه میراث فرهنگی بسازند اما هنوز که هنوز است کاری از پیش نبرده‌اند حتی نقشه تصویب شده گرفته‌اند اما کاری از پیش نبرده‌اند.

یک بام و دوهوا!

او ادامه می‌دهد: چطور پاساژ مریم با متری ۶ میلیون تومان فروش پیش فروش می‌شود آن هم درحالی که فقط روی نقشه است و سپس مالکان آن هرجور که خواستند این پاساژ را در دل بازار تهران ساختند اما دفتر حقوقی آتش نشانی روی ملکی که من به عنوان کارشناس باستان‌شناس تأیید می‌کنم مشکلی ندارد، مجوز ساخت نمی‌گیرد؟!آن هم در حالی که قول داده نما را مطابق سلیقه میراث فرهنگی بسازد، آن هم در حالی که در قطب اقتصادی منطقه قرار دارد و ضرورت احداث آن به شدت احساس می‌شود؟!

شأن حضور میراث

وی بار دیگر تأکید می‌کند: پس اشکال از میراث فرهنگی است وگرنه شهرداری که کار خودش را انجام می‌دهد. شهرداری از نظر خودش خیلی هم درست کارها را پیش می‌برد اما چه کسی باید در تصمیمات آن دخالت داشته باشد قطعا میراث فرهنگی و محیط زیست. میراث فرهنگی کجاست؟ شأن حضور آن در کمیسیون‌ها چیست؟ این که صرفاً برود و دیگران تصمیم ‌بگیرند و نماینده میراث امضا کند؟ شأن حضورش این است که پاساژ مریم ساخته شود؟

حلبی آباد توپخانه
پور بخشنده در بخش دیگری از سخنانش به نقشه باز زنده سازی میدان توپخانه متعلق به ۱۵ سال اشاره دارد و می‌گوید: قرار بود در این میدان مخصوصاً ضلع شمالی آن کاری کنند که مطابق با آن بناهایی باشد که پیش از تخریب در ضلع شمالی وجود داشت. الان ضلع شمالی که شبیه حلبی‌آباد است و هیچ سنخیتی با موزه صنعتی و بانک‌های قدیمی اطراف آن ندارد که هیچ، می‌روند پشت ساختمان مخابرات یک امام زاده کشف می‌کنند! چه هماهنگی بین اینها وجود دارد!

از سرهنگ سخایی تا منوچهری
وی ادامه می‌دهد: شما یک روز وقت بگذارید و به خیابان ناصر خسرو بروید و ببینید چه ساختمان‌هایی با چه نماهای قدیمی وجود دارد. تمامی اینها آرام آرام تخریب می‌شوند. ابتدای خیابان سرهنگ سخایی که بانک ملی رو به روی آن است، بسیاری از ساختمان‌ها دارای نمای قدیمی و کاشی‌کاری شده بود که البته برخی قبلتر تخریب شده است اما اینهایی که در این چند سال تخریب شد، می‌دانید کاشی‌هایش کجا پیدا می‌شود؟ سراغ همه آنها را در خیابان منوچهری از آن زیرزمین‌ها بگیرید. اگر ارزش ندارد چرا سر از مغازه عتیقه فروشان درمی‌آورد؟ اگر هم از نظر نما و معماری ارزشمند است چرا سازمان میراث فرهنگی نظارتی بر آنچه می‌گذرد ندارد و جلوی تخریب‌ها را نمی‌گیرد؟

فقط کوچه بیمارستان نجمیه

این باستان‌شناس پیشکسوت با اشاره به این که میراث فرهنگی در دوره‌ای بین سال‌های۷۵ تا ۸۰ کارشناسان جوانی را جهت شناسایی و شناسنامه‌دار کردن خانه‌های تاریخی روانه بافت منطقه ۱۲ کرد می‌افزاید: چه خانه‌هایی که شناسایی شدند. ساختمان‌هایی با معماری‌های بی‌نظیر. فقط در کوچه‌ای که بیمارستان نجمیه در آن قرار دارد، چه ساختمان‌هایی وجود دارد با چه معماری زیبایی. خوب ورثه پول نیاز دارند بلافاصله ملک را به بساز و بفروش می‌دهند و پول را بین خود تقسیم می‌کنند اما میراث فرهنگی هیچ اقدامی نمی‌کند.

فرق بین ۲۰ با ۴
وی تصریح می‌کند: چند وقت پیش عکس یک خانه قاجاری را با معماری و تزئینات داخلی به من نشان دادند، باور کنید آدم مدهوش می‌شد. طرف رفته میراث فرهنگی گفته ارزش این ملک ۲۰ میلیارد تومان است این را بخرید وگرنه نصیب بساز بفروش می شود میراث فرهنگی هم لطف کرده و گفته ۳ تا ۴ میلیارد تومان بیشتر پرداخت نمی‌کنیم.

برخی نمایندگان فاسد میراث

پوربخشنده بار دیگر با طرح این پرسش که شأن حضور میراث فرهنگی در تصمیم‌گیری‌های بافت‌های ارزشمند تاریخی چیست؟ تأکید می‌کند: چرا برخی از نمایندگان این سازمان فاسدند و درصدی می گیرند و چشم بر روی هم می‌گذارند و هر چه هست را امضا می‌کنند؟ چه کسی به پرونده این افراد خاطی تا کنون رسیدگی کرده است؟ من شاهدم و حاضرم هر جا لازم است بگویم که وقتی در پاساژ مریم حضور پیدا کردم گفتند فلانی اینقدر گرفته است تا کسی در مورد این پرونده دخالت نکند. از ماست که برماست. یکی بگوید این شواهد باستان‌شناسی و سفال‌هایی که من از این ملک به میراث فرهنگی استان تهران دادم چه شد؟

ضعف قانونی را برطرف کنید

وی در پایان اظهار می‌کند: باید هیأتی از کارشناسان سلیم‌النفس میراث فرهنگی در کمیسیون‌ها حضور داشته باشد. اگر ضعف قانونی است خوب در برنامه ششم توسعه بگنجانند یا به تصویب هیأت وزیران و مجلس برسانند. در غیر این صورت نه تنها شهرداری دخالت خواهد کرد بلکه صاحب عله هم خواهد شد. شهرداری می‌تواند فردا که اتفاقی افتاد ادعا کند خوب چرا شما( میراث فرهنگی) نبودید و حضور نداشتید.
کد خبر: 82914
Share/Save/Bookmark