«سیب و سلما» فیلمی سینمایی است که در سال ۱۳۸۹ با سرمایه حوزه هنری به کارگردانی «حبیب الله بهمنی» و تهیه کنندگی «مهدی عظیمی میرآبادی» ساخته شد. تولید این فیلم در زمان مدیریت «محمدحسین نیرومند» در سازمان سینمایی سوره روی فیلمنامه «سیب و سلما»ی «سید ناصر هاشم زاده» که بر اساس ایدهای از «جهانگیر الماسی» نوشته شده بود، آغاز گردید. روند تولید «سیب و سلما» با تغییر مدیریت حوزه و برکناری یا استعفای نیرومند از ریاست سازمان سینمایی سوره در مقطع کوتاهی دچار چالش شد و مسئولان جدید برای ادامه ساخت و یا توقف آن به دلایلی چند، مدتی مکث کردند اما در نهایت پس از رایزنیها و مصلحتسنجیها، رأی به ادامه روند تولید دادند
فیلم سینمایی «سیب و سلما» در باره جوانی طلبه است که به نقش حرام و حلال در زندگی اهمیت فراوانی میدهد، اما ناخواسته خود درگیر ماجرایی شده که اعتقاداتش را به محک میگذارد. او مجبور میشود برای آن که مالک سیبی که بیاجازه صاحبش خورده، کاری بکند. این خواسته، هم او و هم مالک سیب را به چالش میکشاند. در نهایت مالک و طلبه به درکی جدید از اعتقادات دست مییابند. بنابراین موضوع اصلی فیلمنامه «سیب و سلما» به «حلال و حرام» میپردازد و با روایتی نرم و لایهمند ضمن انتقاد از برخی حرامخواریها در جامعه و تأثیر آن در زندگی افراد، راه نجات از آن را بیان میدارد. کارگردان «سیب و سلما» تلاش کرده است با توجه به محدودیتهای موجود، مفهوم مستور در مضمون فیلم را به بهترین شکل تصویر کند.
فیلم سینمایی «سیب و سلما» در بیست و نهمین جشنواره بین المللی فیلم فجر به نمایش درآمد؛ اما بر خلاف انتظار برخورد غیرمنصفانه و جهتگیرانه برخی مدیران میانی جشنواره ، فضا را بر علیه فیلم گستراند. به طور مثال در حالی که «سیب و سلما» مطابق با برنامه زمانبندی شده، مراحل پایانی لابراتوار را طی میکرد؛ ناگهان سئانس نمایش فیلم از برنامه برج میلاد حذف شد و به اطلاع
” «سیب و سلما» در شرایطی که سینمای ایران به بیدینی و بی اخلاقی و مجموعهای از فسادهای گوناگون متهم میشود، فرصتی کمنظیر است تا هم مردم حرف دل خود را در مضمون و محتوای فیلم جستجو کنند، و هم مسئولان دو سوی دعوا را به آرامش و تأمل دوباره، و تجدید نظر در سیاستها و اهداف اجراییشان فرا بخواند. “
مهمانان و خبرنگاران و هنرمندان مستقر در برج میلاد رسانده شد که «فیلم نمیرسد»! این در حالی بود که برخی فیلمهای جدول برج میلاد هنوز در مرحله فیلمبرداری قرار داشت. با تلاش کارگردان و تهیهکننده، بار دیگر «سیب و سلما» در جدول پخش قرار گرفت، اما زمان آن چندین بار تغییر کرد، به نحوی که تقریبا هیچکس نمیدانست بالأخره «سیب و سلما» نمایش داده میشود یا خیر! و در مثالی دیگر در حالی که فیلم «سیب و سلما» برای بخش مسابقه «گفتگوی ادیان» انتخاب شده بود، همان مدیران میانی مذکور کاری کردند تا علیرغم اصرار برخی داوران به نمایش آن، «سیب و سلما» برای اعضای هیأت داوری این بخش نشان داده نشود. آسیب رسانی به فیلم به دلیل حذف و جا به جایی چندباره برنامه نمایش آن در تمامی سینماهای نمایشدهنده فیلم به خصوص در برج میلاد و همچنین اشکال فنی سالن برج میلاد در زمان نمایش فیلم از یک سو، و تلقی غیر خودی بودن گروه سازنده برای برخی مدیران میانی جشنواره و جریان فکری حاکم بر نقد فیلم (و به خصوص برنامه «هفت») و کارشکنیها و بیحرمتیها، و بیاعتناییهای آنان نسبت به «سیب و سلما» از سوی دیگر، باعث شد تا فیلم نمود مناسب حداقلی را در مقایسه با دیگر فیلمها نداشته باشد.
علی رغم فضاسازیها و ناجوانمردیهای موجود، اولاً «سیب و سلما» در دو مرحله در شهرهای اصفهان و تهران عنوان بهترین فیلم از نگاه مخاطبان جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرد، ثانیاً در داوریهای گوناگون توجهات جدی داوران را به خود جلب کرد. «سیب و سلما» کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین توسط بهروز بقایی به عنوان بهترین نقش مکمل شد، جایزه فیلم اول برگزیده ستاد اقامه نماز، جایزه های بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و جایزه فیلم برگزیده بانک سپه را در بخش تجلی اراده ملی جشنواره بیست و نهم فیلم فجر را دریافت کرد؛ تندیس سیمین چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم رشد را از آن خود ساخت، عنوان «فیلم برگزیده جشنواره هنری ایران ۱۴۰۴»، «فیلم برگزیده هیأت اسلامی هنرمندان» و «فيلم برگزيده مجمع هنرمندان خراسان» را به خود اختصاص داد، و توانست به بخش مسابقه هفتمین دوره جشنواره بین المللی «منبر طلایی» روسیه نیز راه یابد.
در حالی که شواهد فوق نشان میدهد «سیب و سلما» نه تنها از نگاه مخاطبان سینما پذیرفتنی و دوستداشتنی به شمار میرود، بلکه نظرات داوران منصف فیلم و سینما را نیز از لحاظ مضمون و محتوا و کیفیت فنی و هنری به سوی خود منعطف میسازد، اکران ناگهانی «سیب و سلما» بدون تبلیغات و اطلاعرسانی لازم در ۱۱ سینمای تهران، به نحوی که حتی نزدیکترین افراد به این فیلم از جمله تهیهکننده و کارگردان نیز غافلگیر میشوند؛ یک خبرگزاری را وامیدارد، وقتی که در ساعات اولیه اکران فیلم (که هنوز حتی سردر بسیاری از سینماهای نمایش دهنده «سیب و سلما» نصب نشدهاست) کسی برای دیدن «سیب و سلما» به سینما نرفته، با ذوق زدگی فراوان نسبت به انعکاس جهتدار آن مبادرت میورزد و از جمله نیامدن تماشاگران را به عدم اقبال منتقدین سینما نسبت به «سیب و سلما» در ایام بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر معطوف میسازد. این در حالی است که حبیب الله بهمنی در مورد اکران فیلمش با اشاره به شرایط فعلی
” مسلّم است که فیلم سینمایی «سیب و سلما» از برخی پارامترها و الگوهای رایج فیلمهای سینمایی همچون استفاده از سوپراستار و جذابیتهای کاذب برای فروش استفاده نکردهاست، بلکه به عنوان یک فیلم صادق و شریف، ضمن طرح قصهای ساده و آرامشبخش، با ساختاری هنرمندانه سعی دارد “
اکران میگوید: «تنشهای اکران ما را غافلگیر کرد و نتوانستیم برای تبلیغات فیلم برنامهریزی کنیم» و ضمن اظهار امیدواری نسبت به تلاش حوزه هنری برای تبلیغات مناسب تأکید میکند: «برای فروش خوب یک فیلم نیاز به اطلاع رسانی مناسب وجود دارد تا تماشاگران متوجه اکران فیلم ها شوند و از میان آن ها فیلم مناسب را انتخاب کنند.»
مسلّم است که فیلم سینمایی «سیب و سلما» از برخی پارامترها و الگوهای رایج فیلمهای سینمایی همچون استفاده از سوپراستار و جذابیتهای کاذب برای فروش استفاده نکردهاست، بلکه به عنوان یک فیلم صادق و شریف، ضمن طرح قصهای ساده و آرامشبخش، با ساختاری هنرمندانه سعی دارد در بیان مضمون ارزشمند خود موفق عمل نماید. صادقانه باید اذعان کرد «سیب و سلما» فیلمی شریف است که در جهت عدالت اجتماعی، یکی از مسائل مبتلابه جامعه را مطرح میسازد. مسئلهای معطوف به حرامخواری که مردم و ملتها را چه در ایران و چه در دیگر کشورهای جهان آزار میدهد. بیعدالتیهای نقابدار و بینقاب، اختلاسهای کوچک و بزرگ، قاچاقهای گوناگون، گرانفروشیها و کمفروشیها، ، رشوهخواریها، مظلومکشیها و حقخوریها، رانتخواریها، استفاده ناصحیح از اموال دیگران، تضییع مال و اموال و آبروی دیگران، و مفاسد بسیاری از این دست، زخمهای چرکین اجتماعی است که جز با توجه به مفهوم حلال و حرام التیام نمییابد. «سیب و سلما» در باب این موضوع صحبت میکند.
«سیب و سلما» در شرایطی که سینمای ایران به بیدینی و بی اخلاقی و مجموعهای از فسادهای گوناگون متهم میشود، فرصتی کمنظیر است تا هم مردم حرف دل خود را در مضمون و محتوای فیلم جستجو کنند، و هم مسئولان دو سوی دعوا را به آرامش و تأمل دوباره، و تجدید نظر در سیاستها و اهداف اجراییشان فرا بخواند. دعوا میان آنانی که فساد در سینما را نتیجه رفتار دو سه ساله مسئولان فعلی سینمای کشور میدانند، و آنان که مسئولیت مسئولان قبلی را در این زمینه فراموش نمیکنند.
مسئولان حوزه هنری میتوانند نمونهای از فیلم متعهد و سالم را به دیگران نشان دهند و از این بابت که «سیب و سلما» در حوزه هنری ساخته شده، بدان افتخار کنند و اگر از این حضور متعهدانه و مسئولانه، افتخاری هم نصیب سازندگان فیلم (که به زعم آنان خودی نیستند!) شد، نگران نشوند، چون مسئولان حوزه هنری اگر عاقبتاندیش باشند! بیش از هر کس دیگری میتوانند از اکران درست و مناسب «سیب و سلما» بهره بگیرند (اگر چه ممکن منفعت مادی این فیلم برای آنان به اندازه منفعتی که از فیلمهای سینمایی دیگر مثل «یه حبه قند» و «بوسیدن روی ماه» نخواهد بود؛ و در سوی دیگر ماجرا مسئولان فعلی سینمای کشور میتوانند با پشتیبانی و حمایت جدی از «سیب و سلما» آشکارا اثبات نمایند که اگر چه ممکن است برخی فیلمها به مفاسدی آلوده باشند، «سیب و سلما» نمونهای از آثار سالم و اندیشمندانه است که در دوره مسئولیت آنان ساخته و پرداخته شدهاست.
پس در واقع نمیتوان کسی را یافت که به طور جدی با فیلم سینمایی «سیب و سلما» مخالف باشد، مگر این که با مضمون آن (مذمت حرامخواری) مشکل داشته باشد!
والسلام
دکتر عبدالله خیرخواه