آقای مدیر! انیمیشن معلم سر خانه بچه‌هاست
نقدی بر بی دقتی مسئولین؛
آقای مدیر! انیمیشن معلم سر خانه بچه‌هاست
 
تاريخ : چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۴۸

قدمی که در راستای خیابان انقلاب و بازار مکاره CD فروشی‌های میدان بیاندازیم؛ با انبوهی از انیمیشن‌ها، بازی‌ها و امثال آن‌ها برخورد می‌کنیم. بعد تازه متوجه می‌شویم که چقدر همه چیز با زمانه ما تفاوت دارد! اما این تفاوت تمام ماجرا نیست. اگر دقت کنیم حتی یک انیمیشن ایرانی هم لابه لای این CD ها پیدا نمی‌کنیم و بعد اگر از فروشنده درباره بازی‌های ایرانی بپرسیم احتمالاً این پاسخ را خواهیم شنید که :«نمی‌خرند، نمی آوریم!» یا اگر خوشبینانه فکر کنیم؛ احتمالاً یکی دو انیمیشن ایرانی هم از چند ده مغازه قابل استخراج است.

اما کاش نبود این برنامه‌ها و بازی‌ها به افسوس فاصله تکنولوژیک ما با جهان مدرن ختم می‌شد! اگر بدانیم که ده سال بعد از انیمیشن‌هایی که دیدیم باید چه نتیجه‌ای بگیریم؛ موضوع بغرنج‌تر هم می‌شود. کودکانی که بیشترین زمان خود را صرف دیدن عصاره فکر، فرهنگ و اندیشه‌های غربی آن‌هم با چاشنی رنگ و شخصیت‌پردازی‌های به واقع حرفه‌ای می‌کنند؛ در آینده چگونه رفتار خواهند کرد. در واقع باید گفت نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که هویت فرهنگی و رفتار کودکانمان با تعلیماتی که بدان‌ها می‌دهیم شکل گیرد و از تمام رویکردهای منفی و متناقضی که از انیمیشن‌ها می‌آموزند؛ بهره‌ای نبرند. 

در واقع تربیت غیر مستقیم رسانه است که حساسیت انتخاب آن‌را بالا می‌برد. این حقیقت بر همه ما روشن است که تربیت غیر مستقیم تأثیر به مراتب بیشتری از تذکرهای مستقیم دارد. از سوی دیگر به سبب تعارض‌های فرهنگی و تفاوت میان ساختار اجتماعی، هنجارها در کشورهایی چون ایران؛ با ساختار تفکر غربی فاصله دارد. بسیاری از نکاتی که ما به عنوان خطا به فرزندانمان گوشزد می‌کنیم؛ درست همان رفتارهایی هستند که در انیمیشن به عنوان یک رخداد متعارف معرفی می‌شود. در واقع کودک میان تعارضاتی که در گفتار والدین و رفتار درانیمیشن می‌بیند سرگردان می‌شود و به یقین انتخاب او رویه خوش رنگ و لعاب‌تر یعنی انیمیشن خواهد بود. آن‌چه از آن به عنوان تربیت غیر مستقیم یاد می‌کنیم.

به همین راحتی فرهنگ منتقل می‌شود و به همین راحتی در وجود کودک نهادینه می‌شود و به شخصیت  در حال شکل‌گیری اش نفوذ می‌کند. ساده‌تر از آنچه فکر می‌کنیم؛ کودکمان در خانه تربیت می‌شود و مطابق معیاری فکر می‌کند که از آن می‌ترسیم؛ واژه کوتاه اما هراس‌آلود «تهاجم فرهنگی».


آنوقت به جای آنکه مدیران کلان ما فکری به حال این هجوم کنند؛ به راحتی و در یک گفتگوی 5 دقیقه‌ای از ضعف خود می‌گویند و وعده سر خرمنی هم به مردم می‌دهند؛ که در آینده و در صورت تخصیص بودجه انیمیشن‌هایی تولید می‌کنیم.

اما یک سوال ساده مطرح است که باید مسئولان پاسخگوی آن باشند:«تاوان اجتماعیِ انتظار، برای تخصیص بودجه و ساخت انیمیشن را که چندان هم نزدیک و در دسترس نیست، را چه کسی پاسخ خواهد داد؟» و یا بهتر است از خود این را بپرسیم که چرا با این که می‌دانیم؛ انیمیشن‌ها سم مهلک فرهنگی‌اند؛ باز هم به خریدن آن‌ها مبادرت می‌ورزیم؟

یادداشت: مینا عبدی
کد خبر: 55833
Share/Save/Bookmark