این روزها شبکه دوم سیما میزبان مجموعه تلویزیونی«رويای گنجشک ها» به کارگردانی «راما قويدل» است. وی فرزند کارگردان فقيد کشور زنده ياد «امير قويدل» است و کارگردانی را پله به پله نزد پدراش یاد گرفته و از تجربه های او فراوان آموخته است. قویدل تاکنون تجربه ساخت مجموعههایی چون «شب میگذرد»، «گمشده»، «یک لحظه دیرتر»، قسمتهایی از «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» را در کارنامه هنری خود به ثبت رسانده است.
این روزها تلویزیون با انبوه شبکه های تازه تاسیس و قدیمی خود تلاش می کند به هر ترتیبی شده برای خود مخاطب جذب کند و دراین راه هر اثری به هر میزان بیننده ای که داشته برای سیما ملاک یک سریال یا برنامه موفق بوده است و خوب در چنین شرایطی تلویزیون با انواع و اقسام مجموعه تلویزیونی کوشش کرده که زمینه را برای جذب مخاطب بیشتر فارهم کند .
در برخی از موارد به لحاظ جذب مخاطب موفق بوده ودر اکثر موارد هم با پخش تکراری انبوهی از برنامه ها وسریال دچار اشتباه شده و در نتیجه دلزدگی مخاطبان روز به روز از برنامه های سیما گسترده ترشده است. این در حالی است که هر برنامه ای در تلویزیون های مهم دنیا، در کنار جذاب بودن و نو بودن چه بسا بیشتر از هر چیز به نوعی به روایت و بیان داستان وقصه تازه ای پرداخته است وسبب شده که در دراز مدت انبوهی از مخاطبان به آن شبکه و برنامه های ان گرایش پیدا کنند.
در کشور ما درمرحله اول فیلمنامه نویس مغز متفکر یک اثر محسوب می شود و در مرحله بعدی تهیه کننده و بعد کارگردان یک سریال یا برنامه تلویزیونی که نبض پروژه را در دست می گیرد. در واقع تهیه کننده با صلاحدید و همفکری با مسئولان شبکه ای که قرار است سریالی برای آنجا ساخته شود همفکری می کند. در تلویزیون ما بسیاری از مراحل ساخت یک سریال رعایت نمی شود حتی تا دقیقه ۹۰ مشخص نیست چه کسی قرار است یک سریال تلویزیونی را بسازد . این در شرایطی است که بازیگران وعوامل کار توسط تهیه کننده یک اثر بدون مشورت با کارگردان انتخاب می شوند . بعدا هم احیانا با کوچکترین مشکلی کارگردان گروه قهر کرده و به دنبال کار خود می رود وتهیه کننده با هم به دنبال یک کارگردان جدید می رود تا باقی مانند سریال خود را به او بسپارد و این چرخه در تلویزیون وسینمای کشورمان بارها ادامه داشته است و این دلایل باعث شده که امروز بسیاری از سریال ها و تله فیلم های سیما در جذب مخاطب ناموفق باشند.
این روزها مجموعه تلویزیونی«رويای گنجشک ها» به کارگردانی «راما قويدل» در حال پخش است و داستان آن با فيلمنامه ای از « فرهاد پورسعيدی» در خصوص حسام، جوانی ۳۰ ساله است كه سالها پيش خانوادهاش را از دست داده و مسئول يک خانه ايتام در يكی از شهرهای شمالی كشور است. در اين خانه ايتام، تعدادی كودک و نوجوان بیسرپرست زندگی میكنند. اوضاع در اين خانه آرام است تا اينكه حكم تخليه آنجا صادر میشود و زندگی ساكنانش را دگرگون میكند و آنان در جستجوی خانهای جديد، تلاش خود را به كار میگيرند و در اين رهگذر، با پيرمردی مهربان و درد آشنا به نام دوست علی آشنا میشوند.
این سریال تلاش می کند تا به زندگی کودکان یتیم و بی سرپرست در جامعه بپردازد . کودانی که از داشتن پدر و مادر محروم هستند و در یک یتیم خانه با تمام آرزوها وویژگی های منخصر به فرد خویش زندگی میکنند هر کدام دلتنگ پدر ومادر نداشته خویش هستند. این داستان وسوژه برای هر سریالی یم غنیمت و فرصت خوبی برای پرداختن به زندگی این گونه کودکان و بچه هاست چون قصه وداستان پتانسیل لازم را برای پردخت مناسب دارد اما در مجموعه تلویزیونی «رویای گنجشک ها» عملا شاهد این هستیم که این سوژه مناسب به شکل دم دستی و ساده ای پرداخت شده و به نوعی هدر داده شده است.
تا جایی که داستان در ورطه گلیشه ها رایج این نوع آثار گرفتار می شود. به عنوان مثال از همان ابتدا مخاطب مشکل پسند تلویزیون می داند که شخصیت «دوستعلی» با بازی «علی نصیریان» به کمک بچههای بی سرپرست خواهد آمد و آنها را از بدبختی و آوارگی نجات خواهد داد و قرار نیست مخاطب خود را به گیجی بزند تا این گونه ضعف ها را در سریال متوجه نشود. این سریال در برخی از مواقع هم ريتم کندی دارد فيلم در نمایش لحظات احساسی و عاطفی مبالغه و زیاده روی دارد و به كند پیش می رود . انگار تلویزیون ما مجبور است مجموعه های تلویزیونی گذشته خود را به هر طریقی در غالب سریال هایی جدید و نو تکرار کند و بعد آمارمیلیونی منتشر کنند که فلان سریال ۹۰ درصد مخاطب داشته است. اگر این گونه است چرا این روزها بربالای هر خانه ای یک دستگاه بشقاب ماهواره نصب شده تا مخاطب به جای دیدن سریال های تکراری و کلیشه ای خودمان آثار مخرب و ویران گر شبکه های ماهواره ای را تماشا کند . انگار مدیران سیما دوست دارند همیشه کیفیت را فدای کمیت و رضایت مخاطبان را فدای پر کردن آنتن شبکه های مختلف سیما کنند.