دو هنر مستقل در کنار هم؛
موسیقی در تئاتر
تاريخ : دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۴۳
تئاتر نیز مانند سینما هم میتواند به صورت مستقل از موسیقی به کار خود و جذب مخاطب ادامه دهد و هم میتواند از موسیقی به عنوان عنصری برای جذابیت بیشتر و تاثیر استفاده کند. همین نسبت بین ادبیات و تئاتر؛ سینما و ادبیات؛ ادبیات و موسیقی؛ خوشنویسی و ادبیات؛ نقاشی و ادبیات و ... هم وجود دارد؛ اما در این یادداشت بحث تاثیر موسیقی در تئاتر است. به بیان دیگر میخواهیم حضور موسیقی در تئاتر را مورد بررسی قرار دهیم و در این فضا میتوان گفت استفاده از موسیقی هم میتواند به دو صورت در سینما و تئاتر بروز و ظهور یابد؛ نخست اینکه به عنوان عنصری تکمیل کننده باشد و در برخی مواقع حتی طخمت انتقال معنا و مکمل تصویر را بر عهده گیرد؛ دوم اینکه فقط برای احساسیگری کردن پرده یا سمانسی به متن تئاتر یا سینما میآید و سعی در اغراقآمیز کردن بیشتر تصاویر دارد. اما در مورد نمایش باید گفت «از آنجا که مقوله موسیقی دراماتیک در ایران آنگونه که بایسته است شناخته شده نیست و اهمیت و نوع کارویژههای آن مشخص نشده؛ تصور اولیه هر هنرجو و مطلع نسبی هنر نمایش از موسیقی دراماتیک مجموعهای از ملودیهایی است که توسط یک یا چند ساز نواخته میشوند و گاهی همگام با عواطف حاکم بر نمایش ظاهر میشوند. مثلا هر گاه بازیگری در صحنهای از نمایش خشمگین شد؛ موسیقی نیز ضرباهنگ سهمگین یک تیمپانی خواهد بود یا هر گاه قهرمان نمایش دچار مصیبتی شود جتماً یک ملودی محزون و غم انگیز توسط یک دسته ویلن یا یک فلوت و یا سازی دیگر بر صحنه حاکم خواهد شد. ولی آیا به راستی مقولهی موسیقی دراماتیک و در بحث ما موسیقی تئاتر و یک اثر نمایشی به همین سادگی است و باید به همین سطحی نگری دنبال شود.»
در این باب البته سخنان فراوانی مطرح شده است و نظرات متفاوتند اما میتوان گفت رویکرد کارکردانان تئاتر به موسیقی در تئاتر به همان دو صورت پیشین محدود شده است. نخست؛ آن بخش از نمایشهایی است که موسیقی جزو لاینفک آن است؛ مثل اپرا؛ اپرای بالاد؛ اپرای بوفا؛ اپرای چمبر؛ اپرای کمیک؛ اپرای سریا؛ اپرت؛ باله یا بالت و همین نمایش تخته حوضی که اساس ساختار نمایش بر حرکت و موسیقی استوار است؛ و دوم آنکه موسیقی نه در ساختار اثر که در حاشیهی آن بتواند بخشی از فضای خالی ذهن مخاطب را به سمتی هداست کند که معنای کلی نمایش میخواهد به آن برسد. «در این حالت موسیقی پیش از آنکه به برجسته کردن شحصیتها؛ خط داستانی یا القا و انتقال زمینه فراگیر بپردازد به ایجاد فضا و حس مناسب و مورد نظر کارگردان میپردازد و با استفاده از امکانات مختلف موسیقایی به برجستهتر شدن حس و فضای مورد نظر نمایش کمک میکند و به کمک سایر عوامل نمایش میتواند در ارتباط با تماشاگر نقشی مهم ایفا کند». البته در این دسته از تقسیم بندی نوع دیگری از موسیقی هم وجود دارد که اگرچه در خدمت نمایش است اما میتواند فضاسازی موثری داشته باشد؛ موسیقی مورد نظر در این بخش موسیقی تاریخی است. در این نوع از موسیقی؛ اثر نمایشی بر این است که بخشی از تاریخ را به صحنه ببرد که موسیقی آن زمان اهمیت دارد و به بخشی از تاریخ آن روزکار بدل شده است. در این نمونه از نمایش موسیقی موقعیت ویژهتری مییابد اگرچه هنوز در خدمت نمایش است.
در مجموع باید به این نکته توجه ویژه داشت که موسیقی و تئاتر دو هنر مستقل هستند که اگرچه در برخی از موارد به یکدیگر کمک میکنند اما همانگونه که ماهیت مستقلی دارند تاثیرات متفاوتی هم بر مخاطب خواهند داشت.