به گزارش هنرنیوز ، اولین دوره فستیوال فیلمهای ایرانی در شهر ویتره فرانسه با عنوان «نسل نوین سینمای ایران» از روز چهارشنبه ۲۰ آذرماه آغاز شده و تا ۲۴ آذرماه برگزار میشود.
در این فستیوال شش فیلم ایرانی «یهوآ» به کارگردانی آناهید آباد، «آپاندیس» به کارگردانی حسین نمازی، «ویلاییها» به کارگردانی منیر قیدی، «برگ جان» به کارگردانی ابراهیم مختاری، «مادری» به کارگردانی رقیه توکلی و «خانهای در خیابان چهل و یکم» به کارگردانی حمیدرضا قربانی به انتخاب هنری ابوالفضل جلیلی سینماگر ایرانی انتخاب و به نمایش در خواهد آمد.
به همین بهانه گفتگویی با ابوالفضل جلیلی در خصوص فرآیند انتخاب این فیلمها و مهمتر از آن حضور کارگردانان جوان ایرانی در جشنوارههای خارجی داشتیم.
جلیلی در خصوص تاثیر حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی و نقش سینما بهعنوان یک ابزار فرهنگی در معرفی ایران به جهان گفت: ما نیاز نداریم ایران و اسلام را تبلیغ کنیم، دنیا نیازمند معرفی ایران و اسلام است. یعنی مثلا اگر میخواهیم راجع به امام زمان(عج) صحبت کنیم، باید فلسفه امام زمان(عج) را معرفی کنیم. متاسفانه ما به جای معرفی، مدام ایران، فرهنگ ایرانی و باورهای اسلامی خود را «تبلیغ» میکنیم.
این فیلمساز ادامه داد: مثلا اگر جنگ را اینگونه معرفی کنیم که بچههای ما با دست خالی رفتند و جنگیدند تا جان مردمانشان را حفظ کنند، همه جای دنیا دوست خواهند داشت و به ما با افتخار نگاه میکنند. اما ما به جای تعریف این داستان فقط میخواهیم تبلیغ کنیم «شهید برتر است» در حالی که مردم کشورهای دیگر اساساً تعریفی از «شهید» ندارند! نکته مهمی که برای من راجع به انتخاب فیلمها برای حضور در این فستیوال مهم بود این بود که، فیلم ها، فیلم تبلیغی و پروپاگاندا نباشد بلکه فیلمهایی باشد که بتواند به خوبی فضای ایران را معرفی کند.
متأسفانه هنوز بسیاری از کشورها با «ایران» آشنا نیستند
وی افزود: پیش از برگزاری این جشنواره که مخصوص فیلمهای ایرانی در فرانسه است، در سال ۱۳۶۷ در پاریس فستیوالی با عنوان «فستیوال فیلمهای ایرانی در پاریس» داشتیم. ولی به صورت مسابقه و رقابتی نبود، بلکه مروری بر سینمای بعد از انقلاب ایران بود. حدود ۱۷- ۱۸ فیلم نمایش داده شد ولی تاکنون جشنواره یا فستیوالی از فیلمهای ایرانی، به صورتی که الان قرار است در ویتره برپا شود برگزار نشده است.
به این نتیجه رسیدم که چقدر «حضور» مهم است و سینما چه ابزار خوبی است برای اینکه کشور و مردم خود را به دنیا معرفی کنیم و اینکه کارگردانان چه مسئولیت سنگینی دارند. ما مردم بسیار خوبی داریم که درست معرفی نشدهانداین کارگردان ایرانی ادامه داد: متاسفانه هنوز بسیاری از کشورها با نام ایران آشنا نیستند و نمیدانند ایران کجاست؛ در بسیاری از فستیوالهایی که میرویم، وقتی خودمان را معرفی میکنیم ما را با عراق و افغانستان اشتباه میگیرند. در عین حال البته یکبار برای جشنوارهای رفته بودم به اسلوونی. آنجا از یک دختر و پسر جوان درباره ایران پرسیدم و آنها گفتند به واسطه فوتبال ایران، علی دایی و فیلمهای کیارستمی خیلی خوب ایران را میشناختند و من در همان جا به این نتیجه رسیدم که چقدر «حضور» مهم است و سینما چه ابزار خوبی است برای اینکه کشور و مردم خود را به دنیا معرفی کنیم و اینکه کارگردانان چه مسئولیت سنگینی دارند. ما مردم بسیار خوبی داریم که درست معرفی نشدهاند.
داور جشنواره فیلمهای ایرانی در ویتره توضیح داد: دنیا الان خیلی دوست دارد ببیند که در ایران چه خبر است و در چنین شرایطی جوانان میتوانند بهترین سفیران ما باشند برای اینکه ایران را معرفی کنند، ولی نکته مهمتر اینکه جوانان الان در ایران از زندگیشان راضی نیستند و به همین دلیل فیلمهایی میسازند که در آن نارضایتی و اعتراض دیده میشود وخب در بسیاری از موارد ایران اینگونه به کشورهای دیگر معرفی میشود.
جلیلی تصریح کرد: اوایل انقلاب همه سیاستمداران برایشان انقلاب ایران بهعنوان یک انقلاب مذهبی مطرح بود. برای همین برای جشنوارههای خارجی هم جذاب بود که بدانند در ایران چه اتفاقاتی میافتد. در همان سالها افرادی مثل عباس کیارستمی، امیر نادری، ناصر تقوایی و... برای جشنوارهها فیلم فرستادند و فضای بعد از انقلاب هم فضای آزادی بود و فیلمهای انسانی و شریفی ساخته میشد و از آن فیلمها خیلی هم استقبال میشد.
وی تأکید کرد: سال ۱۳۶۷ من با فیلم «گال» و کیانوش عیاری با فیلم «آنسوی آتش» به جشنواره کن رفتیم. چند روز بعد در روزنامه «منهتن» تیتر یک و عکس صفحه یک من و عیاری بودیم با این تیتر : «سینمای آیتاللهها در کن آتشی به پا کرد.»
نسل جوان فکر کردند تقوایی و کیارستمی بهخاطر جوایزشان مطرح شدند!
جلیلی ادامه داد: اما بعد از این نسل، نسل دیگری وارد سینمای ایران شدند و به جشنوارهها فیلم فرستادند که دیگر مثل فیلمهای سالهای بعد از انقلاب نبودند و خب این نسل جدید، فکر کردند ما چون از جشنوارههای خارجی جایزه گرفتیم و تائید شدیم، فیلمسازان مطرحی شدیم! غافل از اینکه کیارستمی اگر فیلم میساخت و جایزه میگرفت، میخواست یک تفکر را معرفی کند نه اینکه برود آن ور آب مطرح شود. یا مثلا برای تقوایی مهم نبود که به جشنواره خارجی برود؛ او اگر هم جایزه گرفت به خاطر تفکرش جایزه گرفت، نه اینکه چون در جنوب فیلم ساخته بود! اما نسل جدید چون این را نمیدانستند، فکر کردند اگر بروند در جنوب فیلم بسازند یا درباره فقر فیلم بسازند جایزه میگیرند.
برای تقوایی مهم نبود که به جشنواره خارجی برود؛ او اگر هم جایزه گرفت به خاطر تفکرش جایزه گرفت، نه اینکه چون در جنوب فیلم ساخته بود! اما نسل جدید چون این را نمیدانستند، فکر کردند اگر بروند در جنوب فیلم بسازند یا درباره فقر فیلم بسازند جایزه میگیرندوی افزود: تماشاگران خارجی هم به هوای فیلمهایی که قبلا دیده بودند، به دیدن این فیلمهای نسل جدید میرفتند ولی بعد در یک جایی دیگر این اشتیاق تمام شد. حالا به نقطهای رسیدهایم که فیلمهای فستیوالی ساخته میشود، یعنی کارگردان فقط فیلم میسازد که به یک جشنواره خارجی بفرستد؛ همین!
کارگردان «گال» ادامه داد: در این میان کشوری مثل روسیه هم پیدا میشود که هر چه فیلم از ایران فرستاده میشود به آن جایزه میدهد تا جوانان ایرانی را جذب خود کند! وقتی یک جوان از یک جشنواره غیرمطرح و کوچک فیلم در روسیه جایزه میگیرد، تا ابد سمپات روسیه میشود و همه جا میگوید من از فلان جا جایزه گرفتهام.
وی افزود: یکی دیگر از دلایل اینکه این اندازه حضور در جشنوارههای خارجی بین سینماگران ایرانی زیاد شده، این است که برخی امروز به فکر رفتن از ایران هستند و فکر میکنند حضور در این جشنوارهها فرصت خوبی است برای اینکه بتوانند از کشور خارج شوند. حتی اگر برای یک هفته باشد. در خیلی از موارد هم میبینیم که این فیلمهای فستیوالی در جشنوارههای مطرح و کشورهای مهم فرهنگی دیده نمیشوند و به آنها توجه نمیشود و در عوض در کشورهایی که فقر فرهنگی دارند و غیرمطرح هستند، خیلی به این فیلمها بها داده میشود. امیدوارم جشنواره فیلمهای ایرانی در ویتره بتواند شرایط متفاوتی ایجاد کند و حقیقت وضعیت فرهنگی و مردم کشورمان را به خوبی نشان دهد.
جلیلی در پایان این گفتگو درباره تازهترین فعالیتهای سینمایی خود هم گفت: این روزها مشغول تدوین و مونتاژ فیلم جدیدم هستم که میخواهم برای جشنواره فیلم فجر امسال ارسال کنم حالا باید ببینیم قبولش میکنند یا نه، چون من سالهای قبل هم فیلم میفرستادم و آنها قبول نکردند. نویسنده، تهیهکننده و کارگردان اثر هم خودم هستم. در ابتدای این کار ما چهار نفر بودیم که خواستیم کلید بزنیم، ولی به مرور زمان دو نفر از این پروژه جدا شدند و در نهایت من و دستیارم باقی ماندیم که همه کارها را داریم انجام میدهیم. احتمالا من جزو معدود سینماگرانی هستم که همه کارهای یک فیلم را خودم انجام میدهم. چون در اینجا به کسی اعتماد ندارم که کارم را به او بسپارم. کل این فیلم را هم با دو پروژکتور ساختیم!