به گزارش هنرنیوز؛ دانای بزرگ توس (طوس) حکیم ابوالقاسم فردوسی به سال ۳۲۹ قمری (سال مرگ رودکی) در قریه باژ توس متولد شده است. او که از معدود شاعران شیعه، اسماعیلی یا معتزلی عصر خود بود عمر گران بهای خویش را در راه پاسداشت زبان و فرهنگ ایران زمین صرف کرد و بزرگ ترین سرمایه فرهنگ ملی ایرانیان، شاهنامه، را از خود به یادگار گذارد. شاهنامه، چه از حیث حفظ روایات کهن ملی و چه نگهبانی زبان فارسی گرانبها ترین متن تاریخ زبان فارسی است و آن را قرآن عجم نام نهاده اند.
آرامگاه فردوسی، بنایی است در توس در شمال مشهد که در سال ۱۳۱۳ هم زمان با آیینهای هزاره فردوسی افتتاح شد. طراح این بنا حسین لرزاده میباشد. این مجموعه ی فرهنگی در مسیری منشعب از راه عمومی مشهد به کلات نادری، نزدیک به شهر تاریخی طابران و بقعه تاریخی هارونیه قرار دارد. روستای پاژ زادگاه فردوسی که امروزه فاز نامیده میشود در ۲۸ کیلومتری شرق آرامگاه فردوسی قرار دارد. در حال حاضر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری طرحهایی برای گسترش و بهسازی آرامگاه حکیم در دست اقدام دارد که در همین زمینه زمینها و ساختمانهای اطراف آرامگاه به تملک این سازمان در میآیند و هرگونه ساخت و ساز تازه در حریم آرامگاه کلا ممنوع میباشد.
چنانکه مشهور است، پیکر فردوسی را به گورستان راه ندادند و ناچار او را در باغ خودش درون شهر طابران توس، نزدیک به دروازهٔ شرقی رزان به خاک سپردند. خاکجای او زیارتگاه اهل دانش و معرفت بود و با آنکه بارها آن را با خاک یکسان کردند از نو ساخته میشد. خبری نه چندان موثق ساختن اولین بنا بر گور ابوالقاسم فردوسی را به سپهدار توس در زمان فردوسی، یعنی ارسلان جاذب سپهدار توس نسبت داده، که ذکر او در دیباچه شاهنامه آمدهاست. صد سال پس از مرگ فردوسی در ۵۱۰ نظامی عروضی گور شاعر حماسه سرای ایران در باغی متعلق به خود شاعر زیارت کرد، و ششصد سال بعد هنگامی که عبیدخان ازبک به تیشهٔ تعصب آن را ویران کرده بود قاضی نورالله شوشتری به شرف زیارت آن نایل آمد. بعدها در ۱۳۰۲ ه. ق که میرزا عبدالوهاب خان شیرازی نصیرالدوله (آصفالدوله) والی خراسان بود، به دستور آن مرد ادبدوست گورجای فردوسی به قرائن و آثار و علائمی، در باغی درون طوس تعیین گردید و بنایی آجری بر آن ساخته شد.
بعد از جنگ جهانی اول که شور و احساسات ملی در ایران بالا گرفته بود، در مجامع و مطبوعات قدرشناسی از فردوسی و لزوم بنای شایستهای بر سر خاک او مطرح گردید. ملکالشعرا بهار که طوس را زیارت کرده و تنها سکویی بی سقف و دیوار بهجای بنای آصفالدوله یافته بود، در ۱۲۹۹ در هفتهنامهٔ نوبهار خود مقالهای در لزوم بنای آرامگاه نوشت. پس از تأسیس انجمن آثار ملی در سال ۱۳۰۱، به همت محمدعلی فروغی رئیس انجمن کوششهایی برای ساختمان آرامگاه آغاز شد. چون نیت این بود که آرامگاه شاعر بزرگ ملی به هزینهٔ مردم و نه از بودجهٔ دولت ساخته شود، در ۱۳۰۴ با نشر بیانیهای از مردم خواستند که اعاناتی برای این منظور به حساب انجمن پرداخت نمایند.
در سال ۱۳۰۵ گروهی از طرف انجمن برای تعیین محل دقیق آرامگاه و تهیهٔ طرح آن از تهران به طوس رفتند. آندره گدار رئیس اداره باستان شناسی، مقبره را به شکل اهرام مصر طراحی کرده بود و ساخت این طرح در مراحل اولیه پیش رفته بود ولی با مخالفت ذکاءالملک فروغی این طرح تخریب شد تا به جای آن مقبرهای به سبک ایرانی هخامنشی ساخته شود. طراحی این مقبره بر عهده حسین لرزاده گذاشته شد.
اشعار کتیبهها به خط استاد عمادالکتاب نوشته شده و سپس بر سنگهای نما انتقال داده شده. ساختمان آرامگاه در سال ۱۳۱۱ آغاز و در مدت ۱۸ ماه به پایان رسید و برای جشن هزاره فردوسی در سال ۱۳۱۳ آماده شد. برای تأمین کسری هزینه ۱۶۰۰۰۰ برگ بلیت بختآزمایی ده ریالی چاپ و از طریق شعبههای بانک ملی ایران توزیع شده بود. مساحت ساختمان ۹۴۵ متر بود و بهترین حجاران تصاویری از شاهنامه را بر دیوارهایش حک کردند. اما از آنجا که در طراحی بنا محاسبات فنی دقیق لازم به عمل نیامده بود، بویژه به سبب عدم محاسبهٔ مقاومت خاک و مصالح پی، ساختمان آرامگاه از همان سالهای نخست شروع به جذب رطوبت و نشست کرد. تعمیرات و مراقبتهای سیساله هم کارگر نیفتاد، و ناچار لزوم تجدید بنای آرامگاه مطرح شد. به دستور انجمن آثار ملی در سال ۱۳۴۳ بازسازی بنا با نظارت مهندس هوشنگ سیحون در سال ۱۳۴۷ به انجام رسید.
بنای پیشین دارای نمای بیرونی شبیه بنای فعلی بود، اما داخل آن کوچکتر و کمعمقتر و دارای دو ورودی کمعرض شرقی و غربی بود. بنای کنونی، که سعی شده در ظاهر کاملا شبیه بنای پیشین باشد دارای نهصد متر سطح زیربنا، و ساخته شده از بتون و سنگ و کاشی است. بخش فوقانی بنا، که در اجرای اولیه توپر بود این بار میانتهی ساخته شد. سقف داخلی آن هم با کاشیکاری معرق و متأثر از عناصر تزیینی دورهٔ هخامنشی و عصر فردوسی روکاری شد. دیوارهای آن هم تماماً با سنگهایی از منطقهٔ توس نماسازی شد. هیأت کلی بنا آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد را تداعی میکند. اینک باغ آرامگاه که حدود شش هکتار مساحت، و یک موزه و کتابخانه دارد، سالانه بیش از یک میلیون زائر و شیفتهٔ فردوسی را میپذیرد. با این همه فضلای اهل ادب ایران این مجموعه را درخور شأن رفیع فردوسی نمیدانند و در صدد توسعه و آبادی آنند