هر روز که میگذرد، رسانه و مردم ارتباطشان ناگسستنیتر میشود. پر بی راه نگفتهاند که اینقرن، قرن ارتباطات، اطلاعات و انفجار آن است که هیچ دری برای هیچ مخاطبی بسته نمیماند و هیچ رسانهای نیست که بتواند ادعا کند بیحضور مخاطبانش قادر به ادامه حیات است.
از این میانبرنامههای اجتماعی هستند که نزدیکی بیشتری با بینندگان رسانه ملی دارند و برنامه«پارک ملت»، از این دست برنامههاست که از ابتدای شروع در شبکه یک سیما، توانسته جایی بین خانوادههای ایرانی پیدا کند و بسیاری را تا پای شب بیدار و مشتاق پای برنامه خود نگه دارد.
حال با پیشرفت رسانهها و پیدایش رسانههای جدیدتر، باز هم این تلویزیون است، که جنبشهای رسانهای را پرچمداری میکند و دیگر رسانهها خود را در آن تبلیغ میکنند یا این تلویزیون است که هر چه از آن بیرون میآید ارزش خبری شدن و رسانهای شدن در دیگر رسانهها پیدا میکند.
نمونهاش نظرسنجی برنامه «پارک ملت» درباره تاثیرگذارترین فیلمهای سینمایی پس از انقلاب ازدیدگاه مخاطبان ایرانی است. این برنامه تاکنون چند نظرسنجی اعلام کرده است اما اینبار پیامکهای مخاطبان و اعلام نهایی اسامی فیلمهای سینمایی راه جلد روزنامهها و صفحه سایتها را پیش گرفتهاند و از رسانه تلویزیون به رسانههای دیگر رسیدهاند.
این نظرسنجی یک نکته مثبت و قابل تامل در خود پنهان دارد که در کمتر برنامه تلویزیونی دیده میشود و آن این است که برنامه تنها از مخاطبان میخواهد نام فیلم را اعلام کنند و آن نتایج را بدون اعمال نظر یا هیچ حرفی و سخنی بیان میکند تا قضاوت بر عهده همانهایی باشد که برنامه را دیدهاند یا رای دادهاند.
انتخاب فیلم سینمایی «اخراجیها» به کارگردانی مسعود ده نمکی، «آژانس شیشهای» به کارگردان یابراهیم حاتمیکیا و «مادر» به کارگردانی مرحوم علی حاتمی، برای رتبه های اول تا سوم، نتیجه نظرسنجی و دریافت بیش از نیم میلیون پیامک برای برنامه بود.
«طلا و مس»، «جدایی نادر از سیمین»،« لیلی با من است»، «از کرخه تا راین»، «درباره الی» و «رنگ خدا» نیز رتبههای بعدی را کسب کردند.
با اینکه برنامه در دو شب اول از مخاطبان خواسته بود اسم فیلمها را اعلام کنند و در دو شب دوم درمیان نامهایی که بیشترین تکرار را داشتند، 9 فیلم به رای گذاشته شد و اسامی بالانام این فیلم هاست.
به هر حال اعلام این فیلمها و انتخاب مخاطبان این نکته را به اهالی سینما و رسانهای چون تلویزیون گوشزد میکند که مخاطب ایرانی پس از گذشت سی سال از انقلاب اسلامی و سپری شدن بیش از بیست سال از پایان جنگ هشت ساله تحمیلی، هنوز دلبسته فیلمهایی با موضوع دفاع مقدس است. برای مخاطب ایرانی ارتباطات خانوادگی و حس مادرانه ارجحیت دارد و موضوعات مذهبی و عرفانی را مد نظر قرار میدهد. موضوعات اجتماعی نیز از دیدگاه طرفدار سینما دور نمی ماند. جدایی نادر از سیمین، درباره الی و رنگ خدا که هر یک معضلی اجتماعی را مطرح می کند، تایید کننده این ادعاست.
نظرسنجی هایی این چنینی؛ که اینقدر فاصله را میان خواهان و خوانده کم میکند، میتواند هم زنگ خطری را برای فیلمسازان و مسئولین فرهنگی کشور به صدا در آورد و هم می تواند نقطه قوت و دلگرمی دهنده به آنها باشد.
البته زنگ خطر آنجایی به صدا در میآید که جای تنوع مضامین خالی است و شاید به دلیل نداشتن بازار فروش، کمتر فیلم سازی ریسک می کند تا فیلمی خارج از این حوزه ها بسازد. هرچند تعداد فیلم های گیشه ای و عامه پسند بر پرده در طول تاریخ سینما کم نبوده و نیست.
اما دلگرمی برای فیلمساز آنجا حاصل میشود که حداقل ایرانیان درباره فیلم ها خاطری پاینده دارند. نام فیلمهای خوب را به خاطر میسپارند و بارها تماشا می کنند حتی اگر از زمان ساخت آنها یک نسل بگذرد.
علی صدیقی