میدیا فرج نژاد در گفتگو با هنرنیوز:
موسیقی فرزند نامشروع است؟
فرجنژاد نوازنده تار و سه تار درباره عدم توجه به موسیقی معتقد است با موسیقی همانند فرزندی نامشروع برخورد میشود.
تاريخ : سه شنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۳۱
«میدیا فرجنژاد» متولد مهر ماه ۱۳۶۲ نوازنده تار و سه تار، فارف التحصیل از دانشگاه موسیقی سوره و از شاگردان و اساتیدی چون کیوان یحییزاده، افشارنیا، عطاالله جنگوک، حمید سکوتی است. وی ردیف نوازی، فنون نوازندگی، گروه نوازی و تلفیق شعر و موسیقی را از محسن نفر آموخت. نخستین آلبوم وی با نام «شرح پریشانی» در اسفند ماه ۸۸ به بازار موسیقی رسید. او تاکنون آلبومهایی چون «راه بینهایت» با صدای «حسام الدین سراج» و «طغیان» به خوانندگی «حسین علیشاپور» را روانه بازار موسیقی کرده است. در روزها و ماههای اخیر، این هنرمند کشورمان روزهای پر تب و تابی را میگذراند، با او درباره فعالیتهایش به گفتوگو نشستهایم:
آقای فرجنژاد برای اولین سوال درباره فعالیتهای اخیرتان توضیح دهید.
در حال ضبط مجموعههای جدیدی هستم که ازین دو مجموعه در فرم ارکسترال اجرا میشوند. تنظیم بخش کلاسیک این اثر سمفونیک برعهده «امیر حسین سمیعی» بوده که سابقه طولانی در اجرای موسیقیهای کلاسیک دارد و کاملا با این فضا نیز آشنا هستند و بخش موسیقی ایرانی را نیز خودم نواختهام. این اثر در مایهٔ چهارگاه و همایون و بر اساس اشعاری از هوشنگ ابتهاج، مولانا و فریدون مشیری ساخته شده است. به محض اتمام این آلبوم اقدام به ضبط مجموعه دوم و سوم خواهیم شد.
آیا قبلا هم کاری در زمینه موسیقی ارکسترال انجام داده بودید؟
بله. در مجموعه «راه بینهایت» نیز کار ارکسترالی را با آقای سراج انجام داده بودم اما نه بدین شکل
اجرای موسیقی به سبک کلاسیک و ایرانی با چه مشکلات و سختیهایی نسبت به سایر آثار موسیقیایی قبلی مواجه بودید؟
موسیقی ایرانی همانند مینیاتوری است که زیباییها را به صورت بصری و ترکیب بندی به مخاطب منتقل میکند. هر نقطهای در مینیاتور دارای معنای خاصی است حتی زمانی که ساده به تصویر کشیده شود.
در حوزه موسیقی اصیل ایرانی هر تک نت یا مضراب دارای یک معنای خاص و منحصر به فرد است که گهگاه موسیقیدان و آهنگساز را محدود میکند بخصوص که مخاطب موسیقی اصیل ایرانی بسیار سخت پسند است و دقت بسیار زیادی دارد اما با ورود موسیقی کلاسیک به عنوان مثال میتوان از فواصل موسیقی غربی به جای فواصل موسیقی ایرانی بهره برد.
آیا سلیقه مخاطب ایرانی با چنین آثاری که در دو بخش موسیقی کلاسیک و ایرانی ارائه میشوند، سازگاری دارد؟
بله، امیدوارم. من همواره از سالهای گذشته مایل به ساخت چنین آنسامبلی بودم. برای ساخت این اثر در تلاش بودم تا بخش موسیقی کلاسیک را به کسی بسپارم که ذهنیتی از موسیقی ایرانی نداشته و تمام تفکر و دیدش تنها معطوف به موسیقی کلاسیک باشد. علی رغم اینکه در حال حاضر، موزیسینهایی هستند که علاوه بر موسیقی کلاسیک به موسیقی ایرانی نیز آشنایی دارند اما علت انتخاب اقای سمیعی برای همکاری در این اثر را میتوان اینگونه توجیه کرد که ایشان هیچ ذهنیتی از موسیقی ایرانی نداشتند. جالب است بدانید که حتی من در چندین جلسه به ایشان موسیقی ایرانی را آموختم تا در دو بخش مجزای موسیقی ایرانی و کلاسیک به همگونی برسیم.
آیا این جنبه متمایز در آثار شما باعث جذب و تاثیر گذاری بیشتر در مخاطبان میشود؟
من قبل از آهنگسازی و ضبط هر یک از آثارم، سلیقه و علاقه مخاطب را مورد بررسی قرار میدهم و با انتخاب بهترین شکل، کلام، ملودی و همینطور در نظر گرفتن جغرافیای صحیح به دنبال برترین تاثیر گذاری هستم و با توجه به اینکه اکثر کارهایم از درون مایه و مضمون اجتماعی برخوردارند با اقبال بیشتر مخاطبان روبرو میشوند.
دوره جدیدی در روزهای اخیر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با انتصاب علی جنتی آغاز شده است، در پایان و به این بهانه از توقعات و پیشنهادهای خود به عنوان یک هنرمند در عرصه موسیقی بگویید.
در سالهای اخیر، هنر و هنرمندان موسیقی با مشکلات متعددی دست به گریبان بودهاند که قهر بسیاری از هنرمندان و مخاطبان را در برداشته است. عملکرد بخش فرهنگی ضعیف بوده و امید میرود که زین پس رویه تازهای اتخاذ شود. اخذ مجوز انتشار آلبوم و کنسرت برای کشور فرهنگ مداری مانند ایران شبیه به یک فاجعه است. چرا با موسیقی همانند یک فرزند نامشروع برخورد میشود؟ موسیقی در ایران همانند فرزند نامشروعی است که متولد شده اما بهتر بود که نباشد....
موسیقی و ادبیات اصیل ایرانی بر پایه اخلاق مداری، دوری از کژیها و نادرستیها بنیان شده که مخاطبی فهیم و آگاه دارد. اکنون نه تنها نباید با اجرای چنین موسیقی اصیلی در سالنهای کنسرت ممانعت شود بلکه باید دست یاری به سوی هنرمندان نیز دراز نمود...
ندا فراهانی