عاشقم هنوز نمی پرسم چقدر پول می‌دهید
مسعود فروتن در گفتگو با هنرنیوز:
عاشقم هنوز نمی پرسم چقدر پول می‌دهید
مسعود فروتن گفت: به نظرم عشق‌ها در کار کمرنگ شده‌اند در گذشته ما عاشقانه کار می‌کردیم و خیلی به پول فکر نمی‌کردیم. از چهل سال پیش عشق به این حرفه همراه ما بوده است تا به امروز و هنوز نمی‌پرسم که مثلاً برای فلان کار که پیشنهاد داده‌اید چقدر می‌خواهید پول دهید.
 
تاريخ : يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۴۴
مسعود فروتن در گفتگو با خبرنگار سینمایی هنرنیوز درباره برنامه تلویزیونی «یادگاری» گفت: برای برنامه «یادگاری» فقط من نیستم که کار می‌کنم یک گروه هستند که دارند زحمت می‌کشند من هم یکی از آن افراد هستم و همچنین یکی از آن وسایلی که برای رسیدن هدف برنامه «یادگاری» به مخاطب در این برنامه تلاش می‌کند. نویسنده، طراح صحنه، کارگردان و خیلی از دوستان دیگر نیز با همین فکر در این مجموعه فعالیت می‌کنند.

وی در ادامه گفت: من به عنوان مجری در این برنامه قرار گرفته‌ام فقط سعی می‌کنم که آن برنامه را درست اجرا کنم و متن‌هایی را که نویسندگان نوشته‌اند درست بخوانم و مفهومی را که نویسنده و کارگردان مد نظرشان است را به درستی به مخاطب منتقل کنم. البته آن متن را از جنس صدای خودم کنم کلمات متن را  جزو دانسته‌های خودم کنم. این گونه به باور مردم می‌نشیند من همیشه سعی می‌کنم جملات را باور کنم و بعد ادایشان کنم.

فروتن در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار سینمایی هرنیوز مبنی بر اینکه این برنامه چه هدفی را دنبال می‌کند، گفت: ما در این برنامه نباید به دنبال هدف خاصی برویم و یا اینکه بگوییم این برنامه هدف خاصی را دنبال می‌کند، این برنامه یک برنامه تلویزیونی است که آلبوم عکس‌های قدیمی را را ورق می‌زند و خاطرات عده‌ای را مطرح می‌کند خاطراتی از چهل سال پیش به این طرف که برای برخی یاد آور حس زیبایی خواهد بود خاطرات افرادی که امروزه دیگر وارد میانسالی شده‌اند. افرادی در آن موقع مانند خود من کار می‌کردند که دیگر امروز با شمایلی دیگر کارشان را ادامه می‌دهند.

وی در ادامه گفت: ما در این برنامه سوژه های خاصی را انتخاب می‌کنیم سوژه‌ ما ممکن است هر چیزی باشند ماشین و غذایی که در برنامه های آنسال نشان داده می شد می‌تواند از سوژه‌های این برنامه باشند. برنامه‌ تلویزیونی «یادگاری» به این موارد می پردازد که مثلاً ماشین های آن زمان چگونه بوده اند و فکر می‌کنم حالا حالا‌ها سوژه اهی زیادی برای نشان دادن داریم. نوستالژی زیبایی است که به یاد افراد می‌آوریم که مثلاً غذا خوردنمان این گونه بوده است، که همه دور هم جمع می‌شدند و بدانیم که هنوز هم خوب است که الان هم ما دور هم جمع باشیم و غذا بخوریم.

فروتن این گونه ادامه داد: من نمی‌توانم بگویم که در ساخت برنامه‌های الان عشق وجود دارد یا نه ولی مطمئناً عشق در آن برنامه‌ها وجود داشته است که هنوز پس از گذشت چند سال به یاد‌ها مانده است. اما من در خودم عشق را می‌بینم چند وقت پیش در مورد عشق مطلبی را در برنامه می‌خواندم و دوستان بعد از آن به من می‌گفتند که آنقدر کلمه عشق را خوب ادا می‌کردی که ما فکر می‌کردیم که واقعاً عاشقی درست است من واقعاً عاشق هستم و در مرحله اول عاشق کارم هستم و ما چهل سال پیش هم که کار می‌کردیم این عشق همراه ما بوده است تا به امروز که در خدمت شما هستیم.

مجری برنامه تلویزیونی «یادگاری» در ادامه با اشاره به اینکه رویم نمی‌شود بپرسم که چقدر برای فلان کار پول می‌دهید گفت: اصلاً به این فکر نمی‌کردیم که چقدر قرار است به ما پول بدهند بیش از هر چیزی فکر می‌کردیم که کارمان ساخته شود و مردم ببینند. البته الان هم گاهی جرقه‌های این چنینی را می‌بینم در برخی از تله فیلم‌ها این احساس به من منتقل شده است که این گروه با عشق کار کرده‌اند. من عشق را در جوان‌هایی که تئا‌تر کار می‌کنند بیشتر می‌بینم در مورد تلویزیون نظر دادن سخت است و من یکی از آن افرادی هستم که در تلویزیون کار می‌کنم.

وی در ادامه افزود: نکته‌ای دیگر باید بگویم که شاید یکی از آفات ما همین است من هنوز رویم نمی‌شود بگویم که مثلاً برای اجرای فلان کار چقدر به من پول می‌دهید؟ چون کارم را دوست دارم اما الان به گونه‌ای شده است که دوستان وقتی با پیشنهادی روبرو می‌شوند قبل از هر چیزی می‌پرسند که چقدر پول می‌دهید؟ هنری که در تلویزیون بچه‌ها با آن سر و کار دارند دیگر قیمت پیدا کرده است و این یعنی اینکه دیگر عشق وجود ندارد.

این هنرمند در ادامه گفت: من منظورم این نیست که همه باید مجانی کار کنند باید پول خرج کرد و سریال‌هایی مانند «مختار» ساخت وقتی بازیگری شش سال برای بازی کردن یک نقش صبر می‌کند باید خیلی عاشق کارش باشد این طبیعی است که باید قیمت مناسبی را برای یک فرد این چنینی در نظر بگیرند. یک آدم عاشق دوست دارد که مرفه باشد و ما فکر می‌کنیم که اگر مرفه باشد دیگر عاشق نیست. من مانند قطره‌ای از یک شب بارانی هستم و نمی‌توانم قضاوت دقیقی داشته باشم. اما نباید عشق را با پول یکی کرد.
کد خبر: 69252
Share/Save/Bookmark