تعزیه ۲۵۰ساله قودجان نماد استواری باورهای مذهبی مردم
تعزیه ۲۵۰ساله قودجان نماد استواری باورهای مذهبی مردم
اجرای مراسم تعزیه خوانی در روستا قودجان خوانسار به ۲۵۰سال پیش باز می گردد. محل برگزاری آئین های شبیه خوانی در این روستا ابتدا حسینیه ای با بنای خشتی بود که در حدود ۶۰۰متر و در دو طبقه ساخته شده بود ؛ که از حدود چهل سال پیش، بنای این حسینیه تا وسعت دو هزار و پانصد متر مربع گسترش یافت و در سه طبقه تجدید بنا شد.
 
تاريخ : سه شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۰۰
به گزارش هنرنیوز؛ در مجله نمایشنامه شماره ۴۵ چاپ دی ماه ۱۳۹۰ که توسط هادی افسرولایی خوانساری نگارش شده ، درباره تعزیه آمده است:«تعزیه که آن را (شبیه خوانی ) نیز می نامند، مهم ترین نمایش پس از اسلام است که ریشه در آئین سوگ سیاوش دارد. تعزیه پس از اسلام وتسلط اعراب بر ایران رایج شد، و در آن جنبه های اسطوره ای نیز به جنبه های تاریخی اضافه شد.



در دوره معزالدوله احمد بن بویه در قرن چهارم دستور داده شد تا مردم به عزاداری سیدالشهدا بپردازند. ازاین دوره دسته های عزاداری و نوحه خوانی رایج شد و پایه های نمایش شبیه گردانی ایران در زمان آل بویه گذاشته شد تعزیه در زمان صفویه بیشترین رواج خود را پیدا کرد.
دوره صفویه را دوره شکوفایی تعزیه نیزمی دانند ام اتعزیه در زمان ناصرالدین شاه قاجار به اوج تکامل خود رسید و تا زمان مشروطیت در اوج مانددر این دوران تکیه سازی نیز رونق خاصی داشت. که مهم ترین آن ساخت ( تکیه دولت )در تهران ودیگری تکیه (معاون الملک ) در کرمانشاه بود در سال های آغاز دیکتاتوری رضا شاه، یعنی پس از ۱۳۰۴هجری قمری اجرای تعزیه ومراسم روضه خوانی ممنوع اعلام شد و نمایش تعزیه کم کم به فراموشی سپرده شد و تا قبل از انقلاب به طور کم و بیش وخصوصی انجام می شد اما با پیروزی انقلاب اسلامی تعزیه دوباره زنده شد .



پیتر چلکوفسکی تعزیه شناس اروپایی در کتاب (تعزیه هنر بومی پیشرو) درباره تعزیه چنین می گوید: (اگر درجه مهارت درام نویس را تاثیر بر تماشا گر بدانیم، هیچ تراژدی به عظمت تعزیه نمی رسد) از جمله تعزیه شناسان معاصر ایرانی می توان به ۱- صادق همایونی ۲- دکتر جابر عناصری اشاره کرد اما هدف اصلی این مقاله معرفی تعزیه ی قودجان است.»


به گزارش هنرنیوز؛هنر آئینی شبیه خوانی از نمایشهایی است که به لحاظ اتّکای به مذهب، به صورت چشم گیری در میان ایرانیان مورد استقبال وسیع قرار گرفته است.
«تعزیه» به عنوان یکی از کهن ترین و پیچیده ترین شیوه های نمایشی در ایران از پهنه ی جغرافیایی وسیعی برخوردار گردیده و امروزه در محدوده ی زمانی نامشخص و نیز موضوعات متنوع، در کلیه ی برنامه های سوگواری مرسوم و متداول شده است.
این هنر، از سه هزار سال پیش در ابتدایی ترین شکل آن تا کنون، با گذشت زمان رشد و تحوّل یافته و قوی تر شده است. چرا که ریشه در اعتقادات مردم داشته و دارد و همواره بارزترین نماد مبارزه در برابر مخالفان اسلام و قرآن بوده است که در طی آن، چهره ی منفور دشمنان و نمایی از مظلومیت، عبودیت و مبارزات اهل بیت برای حفظ اسلام به تصویر کشیده می شود.



نکته ی قابل تأمل این است که تعزیه - به عنوان مجموعه ای از فرهنگ ها و آئین های مذهبی و ملی - تنها در بروز احساسات تأثیر ندارد؛ و گسترش این هنر و رشد و نفوذ آن در میان اقوام گوناگون، موجب شده، جنبه های مختلف هنرهای ملی، بومی و غیر ایرانی از گذشته به نسل حاضر انتقال داده شود.

از آن جایی که شبیه خوانی در ترویج فرهنگ ملی ما نقش به سزایی دارد، اجرای آن در نواحی مختلف جهان می تواند نوعی دیپلماسی جدید را به همراه داشته باشد؛ به عبارت دیگر، سیاست و دیانت ایرانی می تواند در غالب تعزیه به کشورهای خارجی معرفی شود و موجبات گسترش فرهنگ و اعتقادات ایرانی - که ریشه در مکتب اسلام و تشیّع دارد - فراهم آید.

 تعزیه و شبیه خوانی، هنری کاملا مردمی است و ریشه در اعتقادات و باورهای مردمی دارد، تقریبا در تمامی مراکز و محافل مردمی وحتّی درروستاهای دوردست ایران مورد توجّه قرار می گیرد و اجرا می شود.




روستای «قودجان» از توابع خوانسار نیز از جمله روستاهایی است که تعزیه در برنامه های سوگواری آن جایگاه خاصی دارد!

روستای قودجان در ۶ کیلومتری خوانسار و ۲۵ کیلومتری گلپایگان، از شهرستان‌های استان اصفهان، واقع شده است. این روستا به لحاظ جمعیتی و فرهنگی از دیرباز میان روستاهای توابع خوانسار شاخص بود . وجود بناهای عمومی متعدد در این روستا، نشان از قدمت حیات اجتماعی و زیستی آن دارد. از جمله بناهای عمومی آن می‌توان به مسجد جامع و مسجدهای متعدد دیگر در محله های آن، قلعه قدیمی که هسته نخستین روستا را تشکیل می‌داده، آسیاب‌ها، بنای حمام قدیمی، بنای امامزاده و بنای حسینیه اشاره کرد. قودجان را می‌توان از معدود روستاهایی بر‌شمرد که دارای مسجد جامع است. بنای قدیمی حسینیه قودجان سال‌ها پیش تخریب و بنای جدید با امکانات نمایشی با زیر‌بنای وسیعی به منظور مراسم تعزیه ساخته شد.

این روستا درغرب اصفهان، جزو یکی از روستاهای خوانسار به شمار می رود که از شمال به «تیدجان» از جنوب به «بابا سلطان»، از غرب به «کمرت» و «ارجنگ» و از قسمت شرقی به «خورپیچ» و دشت و بیابان منتهی می شود.





اجرای مراسم تعزیه خوانی در این روستا به ۲۵۰سال پیش باز می گردد. محل برگزاری آئین های شبیه خوانی در این روستا ابتدا حسینیه ای با بنای خشتی بود که در حدود ۶۰۰متر و در دو طبقه ساخته شده بود ؛ که از حدود چهل سال پیش، بنای این حسینیه تا وسعت دو هزار و پانصد متر مربع گسترش یافت و در سه طبقه تجدید بنا شد.

گفتنی است، در قسمت پشت حسینیه، ساختمانی بزرگ به مساحت ۳۵۰۰متر مربع وجود دارد که متشکّل از سه طبقه می باشد. به گفته ی یکی از دست اندرکاران مراسم تعزیه در این روستا، «طبقه ی اول ساختمان برای استفاده ی پرسنل، مهمانان، دست اندرکاران، همچنین مسؤولین کشوری - لشکری و خبرنگاران است. طبقه ی دوم به عنوان سالن عمومی مردانه در نظر گرفته شده، که مجهز به تلویزیون های مدار بسته و امکانات رفاهی برای مهمانان می باشد. طبقه ی سوم نیز به عنوان سالن عمومی زنانه آماده شده است.»

مراسم شبیه خوانی که با تلاش توان فرسا و دشوار مسؤولان آن همراه است، در دهه ی آخر صفر با اجرای هجده مجلس تعزیه، در دونوبت بعد از ظهر و شب به پایان می رسد، که در این مراسم، شاخص ترین هنرمندان و صاحب نام ترین شبیه خوانان نواحی مختلف کشور، در آن به اجرای نقش می پردازند.

روستای قودجان در فاصله اربعین حسینی تا بیست و هشتم ماه صفر پذیرای جمعیت زیادی از سراسر ایران است که برای دیدن مراسم تعزیه به این روستا سفر می‌کنند، روستایی که اگر به واسطه این مراسم نبود، شاید هیچ‌گاه نامش هم به گوش ما نمی‌رسید. در این ده شب، تمام انواع داستان‌های تعزیه‌ای اجرا می‌شود، تعزیه‌های مربوط به حضرت قاسم، دو طفلان مسلم، مسلم بن عقیل، حضرت علی‌اکبر (ع)، حضرت ابوالفضل (ع)، حر، واقعه روز عاشورا، امام حسن (ع)، و حضرت رضا (ع).




از ویژگی‌های خاص تعزیه قودجان همین اجرای همه انواع داستان‌های تعزیه‌ای است این مراسم بزرگترین نمایش تعزیه در ایران است. و گروه‌های مختلف تعزیه‌خوان‌ها از سراسر ایران در آن شرکت می‌کنند. شکل و محتوای اجرای آیینی آن در سالیان پیش به صورت سنتی با همان ویژگی‌های موسیقیایی و نمایشی خاص تعزیه بود اما امروزه، به منظور جذب نسل امروز و ارتباط مفهومی و معنوی با آنها، در شکل و نحوه اجرا و حتی موسیقی آن تغییراتی داده شده است. اما آنچه تغییر نکرده، خیل زائرانی است که هر ساله در این ایام به این روستا سفر می‌کنند تا هم بار دیگر، نمایش داستان زندگی ائمه را شاهد باشند و از سرچشمه‌های فیض آنان سیراب شوند و هم حاجات خود را بگیرند و یا نذری را ادا کنند.

از معجزاتی که برای این مراسم و این حسینیه بر می‌شمرند، برآورده شدن حاجات بسیاری از مردم در طول این سال‌ها و نور باران شدن آسمان بالای حسینیه است.


د ر گفت و گویی که فصلنامه زلال چشمه‏ ساران با فقيه اهل بيت حضرت آيت‏ اله حاج سيّد مرتضي‏ خاتمي انجام داده وی درباره این روستا توضیح داده است: « قريه قودجان را يكي از بزرگان ده ، معرّب كودكان ميدانست و مي‏فرمود:مرحوم مير كبير كه قبر ايشان در همين روستا مورد زيارت است اين اسم را قرار داد وجه تسميه آن به خاطر دو فرزند يعني دو دختر حضرت امام موسي ابن جعفر عليه السلام كه قبور اين دو امامزاده در اين ده محل زيارت و مورد توجه اهالي است.

حدودا بيست سال پيش كه از دواير دولتي عكس برداري از سنگ قبر اين امامزاده‏ها شد بعدا گزارش شد كه خط اين سنگ‏ها نهصد سال پيش نوشته شده و به عينه همان خطّي است كه روي سنگ نوشته حضرت امام موسي ‏ابن جعفر عليه‏السلام و آن هم متعلق به نهصد سال پيش است.




بيش از سيصد سال پيش كه مرحوم مير ابوالقاسم ميركبير كه از مجتهدين و علماي بزرگ اصفهان بوده‏اند از زيارت عتبات برمي‏گشتند اهالي خوانسار و گلپايگان جلوي ايشان راگرفته و استقبال پرشكوهي مي‏كنند و چون ايشان نماز جمعه را واجب مي‏دانستند از ايشان تقاضا ميكنند كه آن آقا نزد آنها بماند و مرجعيت تقليد و امامت جمعه را عهده‏دار شوند ، اين تقاضا مورد قبول واقع مي شود و ايشان اين ده را كه آن روز به صورت چهار قلعه بوده انتخاب ميكنند كه فاصله آن تا گلپايگان چهار فرسخ شرعي كمتر است و نيز فاصله آن تا داران چهار فرسخ شرعي كمتر باشد كه اقامه نماز جمعه را يك هفته در داران و يك هفته در گلپايگان ميكنند كه تقريبا تمامي اين حوالي به اين فريضه توفيق نسبي پيدا كنند . البتّه شرط ايشان اين بود كه تمامي مردم چهار قلعه را ترك كرده و همگي در اطراف اين امام‏زاده‏ها خانه سازي كنند و اسم قريه را قودجان كه معرّب كودكان است قرار دادند و منزل و جايگاه آن بزرگوار هنوز اثارش و محلش در قودجان باقي است و بعد از رحلت قبر ايشان هم در قبرستان ده قودجان تا كنون محل زيارت همگان است.




در سالهاي اوايل انقلاب مرحوم شهيد بهشتي كه از اولاد اين آقا هستند توصيه به تعمير و تجديد بنا و ساختن مقبره جديد براي ايشان كردند كه با كمك ايشان و توصيه آقايان روضاتي‏هاي اصفهان كه همگي از اولاد ميركبير هستند و با كمك اهالي و زحمات جناب آقاي حاج عطا خسروي كه اكنون نيز عضو شوراي اسلامي قودجان هستند اين كار انجام شد.

اما حسينيه كه در سال ۱۳۵۸ از ساختمان قديمي خود تبديل به ساختمان فعلي شد بر روي درب ورودي داخلي ديوار تاريخ ساخت حسينيه حك شده است كه ۱۰۳ ساي قبل از ۱۳۵۸ بوده است .البته داخل حسينيه نشان ميداد كه بخشي قديمي و بخشي جديد است كه نحوه ساخت آن دو بخش كاملا متمايزبوده و مرحوم جناب حجت‏الاسلام‏والمسلمين حاج‏حيدر قيصري كه بيش از ۵۰ سال امام جماعت ده و آقاي منحصر به فرد ده بوده‏اند مي‏ فرمودند كه اين حسينيه و عزاداري تعزيه‏خواني ۲۵۰ الي ۳۰۰ سال است كه در اين محل برگزاري ميشود، البته پشت ساختمان حسينيه قديمي حجره‏اي را نشان ميداد كه در داشته و آقاي قيصري ميفرمودند: در زمان قديم اين حجره‏ها اطاق‏هايي بوده كه زوّار امام‏زاده در آن اقامت مي‏كردند و محلّ وسيعي كه ضلع جنوبي امام‏زاده بوده و تاكنون هم آن محل به همان وسعت است و بدون ساختمان و كشاورزي باقي مانده محل برگزاري مراسم تعزيه‏خواني سنتي بوده و بعدا آن اطاقهاي زوّار به صورت مربع مستطيل،حسينيه شده يعني همان يكصد سال قبل و در سال ۱۳۷۲ كه از طرف رسانه‏ هاي تصويري فيلمبرداري براي ويدئو كلوپ‏ها مي‏شد دوستان فيلمبردار كه صبحها فرصت داشتند چون مراسم بعداز ظهرها و شبها بود، از پيرمردهاي كهنسال ده كه چند نفر بيشتر از صد سال در ده داشتند تحقيقات به عمل آمد و آنها از پدران و پدر بزرگهاي خود نقل قول مستقيم كردند و تا يكصدو هفتاد سال تعزيه‏خواني را مستند به نقل اشخاص زنده كه در اين محل هر ساله اقامه شده مسجلّ كردند.

آري اين حسينيه كه به اسم حسينيه حضرت ابوالفضل قودجان نامگذاري شده از دير زمان محل برگزاري مراسم شبيه‏خواني بوده است و كثرت شركت كننده در اين مراسم حقير را بر آن داشت كه با پيشنهاد و اصرار اهالي ده محضر حضرت‏ امام‏ خميني رحمت‏الله عليه كه در نجف اشرف بودند در سال ۱۳۵۶ مشرّف شدم و آقا از چنين حسينيه‏اي اطلاع قبلي داشتند و وقتي خودم را معرفي كردم كه اهل قودجان هستم ايشان هم احوال آقا نور و هم احوال آقاي سيّدصالحي از علماي قودجان و بيدهند را از من جويا شدند و كسب تكليف كردم نسبت به بزرگ كردن حسينيه ، بعلت كثرت شركت‏كننده در مراسم شبيه‏خواني سنتي، كه حضرت امام امر به بزرگ كردن آن فرمودند و يكبار ديگر تكرار فرمودند كه بزرگ كنيد ، و حقير را تشويق به همكاري كردند.

در سال ۱۳۵۸ عيد نوروز درحضور اهالي دستور امام را به اطلاع اهالي رساندم و حسينيه قديمي را كه حدود ۶۲۰مترمربع و با ساختمان قديمي بود تخريب و حسينيه را به ابعاد جديد بنا كرديم.



حضرت امام رحمته الله عليه در توصيه‏ هايي كه از رسانه‏ها پخش مي‏ شد مي‏فرمودند: كه عزاداري را به همان سبك سنتي و باشكوه برگزار كنيد. اين دستور معظّم‏له به خوبي در حسينيه برگزار مي‏شود كه با حفظ روش كاملا سنتي و با شكوه و بانظم وهمكاري دوستان زحمت‏كش و اداره كنندگان حسينيه اداره مي‏شود كه اگر در حين انجام مراسم آنها را به شماره بگيرند. بيش از۵۰۰ نفر هستند كه در قسمت‏هاي مختلف انجام مراسم چه در بخش برگزاري مراسم چه در بخش تداركات ذاكرين ،بخش سپاهيان موافق و مخالف در تعزيه ، بخش لباس وتداركان اسبها، بخش انتظامات زنانه و مردانه، بخش درب‏هاي ورودي و خروجي كه زنانه ومردانه كاملا از هم جدا هستند ، بخش كنترل جاده‏هاي ورود و خروج شركت كنندگان وترابري آنها ، بخش پذيرايي عمومي و پرسنل اداره كننده ،بخش اسكان شركت كننده‏ ها زنانه و مردانه و غيره به ارائه خدمات مشغول هستند و به حمدالله مراسم هر ساله و به خوبي انجام‏ مي‏ گيرد....»
کد خبر: 85740
Share/Save/Bookmark