نگاهی به آموزش موسیقی کودک در آموزش و پرورش؛
بنایی که زیربنایش را غیر قانونی میپندارند
آموزش موسیقی هم مانند آموزش سایر هنرها نیاز به نقطه شروع و مبدأ دارد که مناسبترین نقطه شروع برای آن در دوران کودکی و حتی دوران پیش از دبستان است.
تاريخ : سه شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۵۶
آموزش موسیقی هم مانند آموزش سایر هنرها نیاز به نقطه شروع و مبدأ دارد که مناسبترین نقطه شروع برای آن در دوران کودکی و حتی دوران پیش از دبستان است.
در بسیاری از مدارس کشورهای صنعتی، آموزش موسیقی از ارکان آموزشی در مقطع ابتدایی تحصیلات است و دلیل این گونه اقدامات تنها آموزش موسیقی نیست بلکه تقویت ذهن ریاضی و افزایش خلاقیت کودکان است و این تنها گوشهای مزایای آمیخته با موسیقی است.
این نوع نگاه تنها تأثیر موسیقی را بر دیگر مباحث آموزشی بیان میکند در صورتی که خود آموزش موسیقی به طور مستقل در نظام آموزشی قابل بررسی است. مدتی قبل در آموزش و پرورش گروههای سرود ترتیب داده میشد و در این گروهها از انواع سازها نیز استفاده میشد که همین فعالیتهای جنبی به نوعی مقدمات آشنایی دانشآموزان را با موسیقی فراهم میکرد. اما مدتی است که حتی اینگونه فعالیتها هم در نظام آموزشی کشور دیده نمیشود.
در جشنوارههای هنری فجر که مخصوص دانشآموزان ترتیب داده شده بود بخش سرود همواره از بخشهای پرطرفدار محسوب میشد که این بخش دیگر فعالیت ندارد، که این موضوع رقابت بین گروههای مستقل را نیز کاهش میدهد.
درست است که نمیتوان آموزش و پرورش را در دسته نهادهای اصلی متصدی موسیقی در نظر گرفت اما نباید از تأثیر آن بر آموزش موسیقی به کودکان چشم پوشید. چرا که گستردهترین نهاد مرتبط با کودکان آموزش و پرورش است و به لحاظ این گستردگی تأثیرگذاری آن هم بیشتر از سایر نهادهاست هرچند که این آموزش در این نظام غیر تخصصی و در سطوح ابتدایی باشد.
حال اگر به سایر نهادهای متصدی آموزش موسیقی نگاه کنیم و جشنوارههای مختلف را با این موضوع نگاه کنیم، میبینیم وقتی خود موسیقی نمیتواند به نقطه قابل قبولی در کشور برسد. آن وقت میتوان بحث موسیقی کودک را جدی تر مطرح کرد و بعد از آن موسیقی کودک را می توان در سطح کشوری مورد بررسی قرار داد. البته این موضوع به برنامهریزی و همت مسئولین نیز بستگی دارد. اگر جشنوارهای بدون برنامهریزی و حتی بدون اعلام فراخوان درست برگزار شود نمی توان نام جشنواره را به آن اطلاق کرد.
برخی مسئولین، این جشنوارهها را تنها وسیله برای رزومه پرکردن می دانند که به واسطه آنها بتوانند در رابطه با دوره فعالیت خود سخن بگویند و در نهایت بگویند ما فقط این تعداد برنامه انجام دادم و تمام.
فعالان حال حاضر موسیقی ما زمانی در دوران کودکی از نهاد آموزشی خاصی یا تحت نظر استاد خاصی شروع کردهاند. اما در حال حاضر نهاد یا متصدی خاصی در رابطه با آموزش موسیقی کودک وجود ندارد که بتوان روی این نهاد خاص برنامهریزی کرده و از آن توقع نشر آموزش را داشت.
برای تغییر در فضای موجود و مرتفع کردن مشکلات این نظام آموزشی در آموزش و پرورش باید در ابتدا این نیاز به موسیقی در کودکان به درستی درک شود و به این نتیجه برسیم که احیای موسیقی کودک زیر بنای ساخت موسیقی آینده است که اگر در ابتدا با آن جدی برخورد نکنیم، این موضوع در آینده هم برای ما جدی نخواهد بود.