فیلمی که بعد از هفتاد سال پیدا شد/2
مخوف ترین جهنم ممکن
چهار سال قبل، موزه ی سلطنتی جنگ بریتانیا، تصمیم گرفت فیم هیچکاک و برنشتاین را احیا کند که شامل ششمین حلقه ی فیلم نیز می شود که در پایان پروژه ناتمام ماند
تاريخ : شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۰۱:۵۸
سربازهایی را می بینیم که اجساد مردگان را بر شانه هایشان انداخته اند و آنها را روی تل اجساد دیگر پرت می کنند. در فیلم دوقلوهایی را تماشا می کنیم که از تجربه ی انسانی عجیب و غریب دکتر جوزف منگلز در آشوویتز جان سالم به در بردند و در راهروهای سیم خارداری اردوگاه راه می روند. به چشمان مردگان و افراد در حال مرگ در داچاو نگاه می کنیم که جان کریش، تدوینگر فیلم، می گوید: "مثل این است که داریم به مخوف ترین جهنم ممکن نگاه می کنیم". در تمام آن مدت، محلی های آلمانی در کنار جاده ها ایستاده بودند و شاهد نسل کشی بودند که ادعا می کردند از آن خبری ندارند.
این تصاویر مجبورتان می کند بخواهید به دوردست خیره شوید و وانمود کنید نمی بینید. اما این کار را نکنید. همانطور که ری فار کارگردان آمریکایی موزه خاطره ی سربازان نازی از سال 1995 تا 2003 در این مستند می گوید: "فیلمهای گرفته شده در برگن-بلسن توسط فیلمبرداران انگلیسی بیشتر از هر مدرک فیلمی، سطح انسانی بشریت را در حد نهایی خود آشکار می کند". مصاحبه با بازماندگان اردوگاههای اسرا، سربازانی که آنها را نجات دادند، و فیلمبردارانی که در آنجا حضور داشتند تا این قتل عام را به تصویر بکشند، همه و همه به ما در فهم این صحنه های فیلمبرداری شده کمک می کنند.
بنجامین فرنز، افسر ارتش سوم آمریکا در این مستند می گوید: "اصلا نمی شد تشخیص داد کدام زنده و کدام مرده هستند. ممکن بود پایتان را روی جسدی بگذارید و یکدفعه ببینید که برایتان دست تکان می دهد. آشوب کاملی حاکم بود. بیماریهای اسهال خونی، حصبه، انواع بیماریها در اردوگاه وجود داشت. همه چیز فاسد و متعفن بود، بوی اردوگاه، کوره های آدم سوزی هنوز روشن بودند، اجساد مردگان مثل تپه ای جلوی کوره ها روی هم انباشته شده بودند. نمی شود همچین چیزی را برای یک انسان معمولی تصور کرد. من وارد جهنم شده بودم". فرنز که بعدها یکی از دادستانهای ارشد دادگاه نورمبرگ شد، در حالیکه سعی می کند جلوی گریه ی خود را بگیرد می گوید: "آنچه ما دیدیم به این زودی ها فراموش نمی شود".
مستند "بازدید واقعی از اردوگاههای اسرای آلمان" تنها مستند شناخته شده ی آلفرد هیچکاک است. اگرچه هیچکاک تنها برای یک ماه توانست مالکیت و حق تصدی این فیلم را بر عهده داشته باشد، اما زحمات زیادی برای آن کشید، برای نوشتن و تعیین مسیر داستان کمک زیادی کرد و تلاش کرد نشان بدهد این اردوگاههای اسرا چقدر نزدیک به روستاهایی است که غیر نظامیان آلمانی در آنها زندگی می کردند. او می خواست مردم این فیلم را باور کنند و انکارش نکنند، می خواست اطمینان حاصل کند که قتل عام و نسل کشی انسان هرگز فراموش نخواهد شد.
در تابستان 1945 برنامه های "بازدید واقعی از اردوگاههای اسرای آلمانی" آغاز شد. دولت آمریکا نسبت به فرایند خسته کننده و کند انگلیسی ها و کار برنشتاین معترض بود و کارگردان آمریکایی به نام بیلی وایلدر را برای فیلم گرفتن عازم منطقه کرد تا فیلم کوتاهی درباره ی آن موضوع بسازد. فیلم "آسیابهای مرگ" وایلدر اولین نمایش در وورزبرگ بود و بعدش اپرایی با اجرای لیلیان هاروی روی صحنه رفت. از بین 500 مخاطب حاضر در اوایل اکران فیلم، در نهایت فقط صد نفر روی صندلی های خود باقی مانده بودند. بقیه همه سینما را ترک کردند.
کار برنشتاین دردسر سیاسی برای مقامات آمریکایی و انگلیسی درست کرده بود. توافق عام این بود که نمایش این فیلم دیگر لزومی ندارد. در نامه ای که برنشتاین از وزارت امورخارجه ی انگلستان در تاریخ چهار آگوست 1945 دریافت کرد آمده است که "در حال حاضر سیاستی که قرار است در آلمان پی گرفته شود، سیاست تشویق و تحریک و انگیزه دادن به آلمانی ها و خارج کردن آنها از روحیه ی قساوت و بی عاطفگی است و افرادی در کنار فرمانده ارشد هستند که دستور اکید داده اند که "هیچ فیلم خشن و بی رحمانه ای به نمایش در نیاید". با اینکه صحنه های "بازدید واقعی از اردوگاههای اسرای آلمانی"مدرک اصلی در محاکمه ی جنایتکاران جنگی نازی بود، " این فیلم در سپتامبر 1945 آرشیو شد.
چهار سال قبل، موزه ی سلطنتی جنگ بریتانیا، تصمیم گرفت فیم هیچکاک و برنشتاین را احیا کند که شامل ششمین حلقه ی فیلم نیز می شود که در پایان پروژه ناتمام ماند. فیلم مستند " شب سقوط خواهد کرد"، با صحنه ای از یک مستند تازه کامل شده به پایان می رسد. در این صحنه، گروه بزرگی از غیر نظامیان که مشخص نیستند کی هستند، در این اردوگاهها راه می روند و از اجساد در حال فاسد شدنی می گذرند که در دوطرف جاده افتاده اند. درحالیکه دوربین روی چهره های عجیب مردگان زوم می کند، راوی مستند می گوید: " فقط در صورتی شب به پایان خواهد رسید(سقوط خواهد کرد)، که جهان از این تصاویر درس بگیرد. اما به لطف خداوند مایی که زنده ایم درس خواهیم گرفت".
مستند "شب سقوط خواهد کرد"، با داستان و روایت فوق العاده اش، کشتاری را به تصویر می کشد که نیروهای متفقین در اردوگاههای اسرای آلمان کشف کردند و یادآور آن هستند که چقدر شاهد چنین صحنه هایی بودن می تواند دردناک و در عین حال قدرتمند باشد. همانطور که برنشتاین در مصاحبه ای در سال 1984 اعلام کرد: "به من دستور داده شده بود که از هر چیزی که روزی ثابت خواهد کرد چنین جنایتی واقعا اتفاق افتاده است، فیلم بگیرم. این فیلم درس بزرگی برای بشریت است. حتی برای آلمانها که به خاطرشان این فیلمها را جمع آوری کردیم، مدرکی خواهد بود که باید به آنها نشان داد. من می خواستم ثابت کنم که آنها این صحنه ها را دیده اند و حالا مدارکی نیز موجود است. حدس من درست بود. اگر چنین فیلمهایی نبود، مردم قطعا آنچه اتفاق افتاده بود را انکار می کردند.