نقد سريال به كجا چنين شتابان
 
تاريخ : پنجشنبه ۱ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۲۸
سريال به كجا چنين شتابان قصه جواني است كه قرار است راه صد ساله را در يك شب طي كند و با اتصال به يك خانواده متمول تمامي آرزوهاي نهفته در درون خود را برآورده سازد . او اما در اين مسير بايد در مقابل خواست پدرش كه موافق به اين گونه پول درآوردن نيست بايستد و نامزدي خود با دخترعمويش را نيز بر هم بزند تا بتواند سوار بر توسن آرزوهايش شود.


ابوالقاسم طالبي ؛  فيلمسازي است كه با ساخت چندين فيلم سينمايي با قصه گويي براي مخاطب آشنا است و مي‌داند كه قصه اش را چگونه براي تماشاچي، آن هم تماشاچي تلويزيون كه قرار است يك شب در ميان سريالش را ببيند تعريف كند .


طالبي در ايام محرم طي نامه‌اي از مديريت شبكه 5 كه سريالش شب‌هاي فرد از اين كانال پخش مي شود خواسته بود پخش اين سريال را تا 15 محرم متوقف كند تا مردم ضمن پرداختن به عزاداري در مساجد و تكايا از قصه اين سريال دور نمانند .


اين سريال به دليل پرسوناژهاي نسبتاً زياد خود در ابتداي داستان بسيار كشدار به نظر مي‌رسيد اما بعد از معرفي شخصيت‌هاي اصلي سريال و مشخص گرديدن خط داستان، سريال بعد از حدود 10 الي 12 قسمت مسير قصه‌گويي خود را پيدا كرده و اينك سريال وارد كنش و واكنش شخصيت‌ها نسبت به رخدادي است كه در حال شكل‌گيري است .


يكي از ويژگي‌هاي مشخص سريال به كجا چنين شتابان؛ جاري بودن زندگي در اين سريال است . ببيننده در همذات‌پنداري با اين سريال خود را در بطن زندگي شخصيت‌هاي سريال مي‌گذارد و آن چنان دل به آدم‌هاي سريال مي‌سپارد كه گوي زندگي خود اوست كه روايت مي شود؛ ديالوگ‌هاي مطرح در خانواده‌هاي هادي ( با بازي بهروز بقايي )  و هاتف (با بازي علي عمراني ) همان ديالوگ‌هايي است كه در هر خانه ايراني بيان مي‌شود. چنان شخصيت‌ها بويژه شخصيت عزير با بازي آهو خردمند روان و دلنشين است كه توگويي انگار اين مادربزرگ و اين خانه و كاشانه را بارها ديده‌اي و انگار اين آدم‌ها هر روز از كنار تو عبور مي‌كنند.


 طالبي تلاش كرده است در اين سريال با پرداختن به چند خانواده و نوع طبقه اين خانواده‌ها و همچنين ارتباط آنان با يك ديگر؛ آنان را نقد كند و از اين رهگذر زندگي و آدم‌هاي آن را رودررو هم قرار دهد. توجه به والدين و احترام به آنان كه توصيه قرآني ما مسلمانان است و طالبي نيز در اول سريال بر روي اين آيه تأكيد دارد يكي از مسائلي است كه كارگردان بر روي آن تأكيد دارد. هشدار نسبت به مال حرام و حلال‌خوري و سالم زيستن تمركز ديگري است كه كارگردان بر روي آن مانور مي‌دهد.


فريدون خان با بازي رضا رويگري نمونه‌اي از زندگي افراد متمول است كه ثروت خود را از راه غير سالم اقتصادي بدست آورده است. او كه رابطه خوبي با هاتف ندارد با نشان دادن در باغ سبز به يونس پسر هاتف؛ او را از خانواده‌اش جدا كرده و با وسوسه پول و امكانات مطيع خود ساخته كه بتواند آپارتمان‌هايش را كه همين روزها صداي كلاهبرداري‌اش درخواهد آمد را به گردن يونس بياندازد و بدين گونه كينه چندين ساله خود را از هاتف بستاند.


اما اين سريال نقاط كشدار زيادي را هم سرهم كرده است تا ريتم سريال را طولاني‌تر سازد به عنوان نمونه توضيحات استاد دانشگاهي كه در خصوص طب سنتي با دانشجويان صحبت مي‌كند آنقدر كشدار و بي معني در ارتباط با قصه است كه همچون يك وصله ناجور و تنها شايد به دليل علاقه كارگردان به طب سنتي بيان شده است ! كه هيچ كمكي به روند قصه نمي‌كند يا پختن غذا توسط افراد خانواده كه سعي شده به جزئيات پختن غذا توجه شود يا سركشي‌هاي طولاني يونس به آپارتمان‌ها و... اما روي هم رفته اين سريال تا اينجاي كار مخاطب خود را پيدا كرده است و طالبي موفق به جذب تماشاچي شده و بنا به گفته مركز پژوهش صدا و سيما ؛ سريال به كجا چنين شتابان جزو پربيننده‌ترين سريال‌هاي حال حاضر است .


نوشته : ميلاد كيميا
کد خبر: 7187
Share/Save/Bookmark