به گزارش مهر، در ادامه نشست نقد و بررسی نمایش "تهرن"، محمود استادمحمد در مورد تاثیر حضور عوامل این نمایش گفت: "بدون تردید این نمایش بدون بازیگران فعلی اثر دیگری می شد. نمایشی که الان روی صحنه است، چیزی نیست که در خانه روی آن کار کرده باشم. بخش اصلی شخصیتهای نمایش را بازیگران و سایر عوامل اثر ساختهاند."
وی خاطر نشان کرد: "ما به اقتضای شرایط کنونی تئاتر در کشور فعالیت می کنیم. اینکه یک کارگردان فهرستی از بازیگران مورد نظر خود را بنویسد، چندان عملی نیست. من در رفت و آمدهای بازیگران در نهایت به اصغر همت رسیدم. چون ابتدا با بازیگر دیگری تمرین می کردم، اما صدرالدین شجره نتوانست با زمان و شکل تمرین ما همراه شود."
اصغر همت، هدی ناصح و نگار جواهریان در صحنهای از نمایش "تهرن"
این کارگردان با اشاره به دشواریهای حضور همت در نقش ملک دیوان یادآور شد: "هنوز همت پایش در این نمایش محکم نشده بود که بازیگر نقش مقابل وی عوض شد. در اصل همت سعی کرده بود بر اساس حرکتها، عادات و کنشهای پردیس افکاری در نقش خورشید به ویژگیهای مورد نظرش برسد که با حضور هدی ناصح شرایط کاملا تغییر کرد."
استادمحمد با بیان اینکه این شرایط برایش هراسآور بوده، اظهار داشت: "جادوی تئاتر ناصح را وادار کرد که از این موقعیت نترسد. حضور او در نقش خورشید، دلواپسیهای همت را نیز رفع کرد و آنها با هم هماهنگ شدند. به نظر من این ترکیب ایدهآل بود."
وی در مورد صحنهای که ملک دیوان پیش روی بابازار به زانو میافتد، گفت: "سعی کردم همت را مجاب کنم روشنفکران ما در برابر عوامل ضد مشروطه، دیکتاتوری رضا شاهی و دربار مجبور به زانو زدن شدند. این اشتباه تاریخی است که ملک دیوان در برابر بابازار که نماینده خرافه است، به زانو نیفتد. زیرا در اصل مشروطه در برابر فشارهای جانبی شکست خورد. مسئله شکست خوردن روشنفکران ما در برابر دیکتاتوری واضح است."
این نمایشنامه نویس درباره مشابهت شخصیتهای نمایش با اشخاص واقعی تاکید کرد: "در بروشور نمایش نوشتهام که شخصیتهای نمایش مابهازای تاریخی ندارند، ولی در نظر من سرنوشت ملک دیوان شباهتهایی با میرعلی خان ظهیرالدوله دارد. این شخصیت تصویری است که من از روشنفکر دوره مشروطه داشتم و ملک دیوان را سایه ای از این شخصیت کردم. در مورد خورشید هم نگاهی به شخصیت تاج السلطنه داشتم."
وی با تاکید بر بازیگر محور بودن نمایش "تهرن" گفت: "ملک دیوان و شاهزاده قجر در این اثر جمع اضداد هستند. نوع حضور بازیگران کمک زیادی کرد آنچه در ذهن داشتم، روی صحنه نمایش اجرایی شود. این اجرای ما از "تهرن" تا حد بسیار زیاد مدیون بازیگر است و این موضوع در مورد تمامی بازیگران نمایش صدق می کند."
استادمحمد در مورد طراحی صحنه نمایش و ارتباط آن با مضمون و ساختار کلی اثر اظهار داشت: "استعاره در ذهنم نبود. صحنه کنونی چیزی نیست که در ذهن داشتیم. ما یک ساحل پر از وحشت و توهم میخواستیم. ساحلی که برف خون از آن میبارد و زندگی در آن نیست. صدای مرغان دریایی و ساحل مد نظرمان بود، ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد."
وی ادامه داد: "ما در صحنه نمایش به یک صخره داشتیم که کسی در ارتفاعی از صخره اسیر است و راه پس و پیش ندارد و تنها مفر و راه ارتباطی اش یک جاده کور است که در تصور تماشاگر به وجود بیاید. الان تنها چیزی که داریم یک کوهستان و صخره در نقطهای مرتفع است و فاصله بسیار زیاد میان آدمها و بندر وجود دارد. من بر تجربه و تبحر طراح صحنه و لباس این نمایش تاکید میکنم، اما شاید به دلیل موقعیت صحنه یا گرفتاریهای فراوان موفق به ارایه صحنه مورد نظر ما نشد."
این کارگردان در ادامه با انتقاد از طراحی لباس نمایش توضیح داد: "همت وقتی لباس خود را میپوشد و جلوی تماشاگر قرار میگیرد، همانند بیماری است که در بیمارستانی امروزی زندگی میکند. در حالی که لباس و دکور و وسایل صحنه در این نمایش با کیفیت اثر ارتباط زیادی دارد. ساحل، کوهستان، و خانه اشرافی را نمیتوان با نماد نشان داد. به همین دلیل از باتجربهترین طراحی که میشناختم برای حضور در این نمایش دعوت کردم تا بخشی از بار خود را روی دوش او بگذارم."
اصغر همت نیز در ادامه نشست با اشاره به تغییر بازیگر نقش مقابل خود گفت: "من اطلاع داشتم در چه موقعیتی قرار دارم. حتی نمیتوانم آنهایی را که از کار خارج شدند سرزنش کنم. هر چند به جهت حرفهای وقتی بازیگر قول همکاری میدهد، نباید قول خود را با میلیونها تومان پول عوض کند."
وی ادامه داد: "من به جهت ارتباط و همکاری با خانم افکاری نزدیکتر هستم، اما وقتی متوجه حضور خانم ناصح شدم، به جهت حرفهای خوشحال شدم، چون به عنوان تماشاگر پر و پا قرص تئاتر در جریان فعالیت فعالان این عرصه هستم و اطمینان قلبی من از اجرای مناسب نمایش بیشتر شد. اتفاقا نگران انرژی منفی بودم که از طرف خانم افکاری منتقل میشد و بیانگیزه بودن او روی کار تاثیر منفی میگذاشت."
این بازیگر با اشاره به ایدههایی که به کارگردان میداد اظهار داشت: "من درباره بخشهای مختلف کار با استادمحمد صحبت میکردم. از نظر ساختار و مضمون مشکلی با نمایش نداشتم، اما به جهت سختافزار شرایط چندان مناسب نبود."
وی درباره صحنه تعظیم ملک دیوان در برابر بابازار توضیح داد: "گاهی دلم به حال ملک دیوانها میسوزد. آنها با وجود داشتن آگاهی و اعتقاد باید در برابر جهل سر فرود بیاورند. این اتفاق در صحنه نشاندهنده نهایت فرو ریختن روشنفکری در برابر مظهر خرافه است."
بازیگر نقش ملک دیوان در مورد اهمیت صحنه حضور مامازار و بابازار و سایر اهل هوا اعلام کرد: "این یک شکل ظاهری است. بابازار نماد غریزه و مامازار نماد دانش و آگاهی است. نوعی فرهیختگی در مامازار وجود دارد، در حالی که بابازار نشاندهنده کامل غریزه انسانی است. بابازار تا جایی پیش می رود که جوان را تهرن میکند. در این صحنه من بسیاری اوقات به عنوان اصغر همت صحنه را نگاه میکنم نه به عنوان ملک دیوان."
همت با گله از اجرای این نمایش در سالن قشقایی اظهار داشت: "اجرای این نمایش در سالن چهارسو مناسب تر بود. چون اکنون فاصله بسیار کمی میان پشت صحنه و دکور وجود دارد و بازیگر باید به سختی داخل شود. "تهرن" بیش از 20 بازیگر دارد و میتوانست در سالن چهارسو شرایط بهتر داشته باشد. در حالی که اکنون در این سالن نمایشی با حضور دو بازیگر اجرا میشود که این نوع تقسیمبندی چندان منطقی نیست."
این بازیگر ادامه داد: "زمانی تئاتریها خواهان وجود دو مدیر اجرایی و هنری متفاوت در تئاتر شهر بودند. اکنون که شرایط فراهم شده، باید شرایط اجرایی نمایشها شکل مناسبتر به خود بگیرد، اما نمیدانم به چه دلیل و با چه منطق نمایش "تهرن" در سالن قشقایی روی صحنه میرود. چه نوع کارشناسی وجود دارد که تعداد بازیگران نمایشها مورد توجه قرار نمیگیرند و تقسیمبندی سالنها بر این اساس صورت نمی گیرد."
هدی ناصح درباره نقش خود در نمایش "تهرن" گفت: "نکته جذاب برای من در این نمایش گیر کردن ملک دیوان میان شرایط زندگی و خانوادگی و افکارش بود. وی از یک طرف همسری دارد که زندگی اشرافی دارد و از طرف دیگر خود مخالف با نظام سلطنتی است و از آن طرف در محیطی زندگی می کند که خرافات زیادی دیده میشود."
وی ادامه داد: "خورشید دختر ناصر الدین شاه است و در اصل همان ویژگیها را دارد، اما علاقه و وفاداری به همسر که در تمامی زنان جهان دیده میشود، در این زن هم وجود دارد. همچنین اساس ارتباط این زن با دنیای اطرافش همسرش است. خورشید در کنج قرار میگیرد و با دنیای اطرافش ارتباط برقرار نمیکند. او درست نمی داند در اطرافش چه اتفاقی میافتد. وی با شوهرش ارتباط دارد و شوهرش با سایر افراد در ارتباط است."
ندا حاجبابایی بازیگر نقش مامازار در مورد حضور خود گفت: "با توجه به اینکه تهرن شدن و مراسم زار در این نمایش اهمیت زیادی دارد، اعتماد کارگردان به من برای بازی در این نقش اهمیت داشت. کمترین خطا در نوع ارایه نقش ممکن بود شرایط را به سمتی ببرد که کار مضحک شود."
وی ادامه داد: "اشتباه در هر کدام از بخشهای این نمایش میتوانست خطرناک باشد. کارگردان در تکمیل این نقش به من کمک زیادی کرد، حتی وی در مورد جایگاه این نقش به دیگر بازیگران نیز توضیح میداد. من با آنکه نکاتی درباره مراسم زار در جنوب میدانستم، ولی برای بازی در این نمایش اطلاعات خود را تکمیل کردم. چون هرگونه اشتباه میتوانست خطرناک باشد."