موزه‌های ایران مثل کودکان فال فروشند!
دبیر کانون انجمن‌های صنفی راهنمایان سراسر کشور در گفت و گو با هنرنیوز؛
موزه‌های ایران مثل کودکان فال فروشند!
دبیر کانون انجمن‌های صنفی راهنمایان سراسر کشور گفت: در صورت تراکم گردشگر خارجی در ایران ظرفیت پذیرش و حداکثر زمان استفاده بازدید کننده، در هیچ کدام از موزه‌ها و بناها و محوطه‌های تاریخی تعریف نشده است.
 
تاريخ : شنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۲۱
سیده مهسا مطهر در گفت و گو با هنرنیوز اظهار داشت: موزه‌های ایران شاید ثروت موزه‌های بزرگ دنیا مثل آرمیتاژ و لوور را نداشته باشند اما اشیا منحصر به فردی دارند که گردشگران از دیدن این اشیا شگفت‌زده می‌شوند.

این فعال حوزه گردشگری با بیان این که یکی از بهترین موزه‌های کشور در زاهدان است،افزود: حفاظت، طراحی، چیدمان اشیا در این موزه علمی است البته شاید نوساز بودن هم یکی از دلایل موفقیت این موزه در رعایت برخی استانداردهاست.

وی درباره بازدید از موزه‌های ایران گفت: محل نگهداری آثار تاریخی دو حس متفاوت را به لحاظ موزه‌داری در ایران به انسان القا می‌کند اینکه چقدر از موزه‌‌داری دنیا عقبیم در عین حال که نسبت به برخی مناطق وضعیت مناسبی داریم.

او با اشاره به این که موزه‌های ایران حکایت کودکان فال‌فروشی را دارد که با وجود استعداد فراوان به دلیل عدم حمایت و مدیریت صحیح هرگز مشمول دست نوازشگر و احترام نبوده‌اند، افزود: معمولاً مدیران موزه، امین اموال، راهنمایان با جان و دل به اشیا موزه وابسته‌اند. وقتی کسی نادانسته دست به اشیا می‌زند گویی سیلی به گوش آنها نواخته است و فقط به صرف داشتن شغل از این اشیا نگهداری نمی‌کنند اما روح زندگی در موزه‌های ما جریان ندارد و تقریباً هیچ گروه سنی به آن علاقه‌مند نیست. همین فراموشی در بین کارکنان موزه‌ها نیز تسری پیدا کرده و هیچ ذوقی برای ارائه برنامه‌هایی جذاب برای گردشگر در موزه‌های ایران وجود ندارد.

دبیر کانون انجمن‌های صنفی راهنمایان سراسر کشور ضعف بازاریابی و عدم خلق هویت را یکی از مشکلات عمده موزه‌ها دانست و گفت: مثلاً در موزه لوور تابلو مونالیزا به نمایش در می‌آید اما مونالیزا را در سراسر شهر روی ماگ‌ها، تی‌شرت‌ها حضور دارد، در مورد آن فیلم می‌سازند، برنامه‌سازی می‌کنند تا همیشه در رأس اخبار فرهنگی باشد و مدام در مورد آن قصه‌ سازی می‌کنند تا به عبارتی برایش هویت خلق شود و در اذهان زنده بماند به گونه‌ای که آدم‌ها همیشه آرزو دارند حتما با ورود به لوور این اثر را ببینند. اما این فرآیند اصلا در مورد اشیا موزه‌های ایران به کار گرفته نمی‌شود.

مطهر با بیان اینکه یک شخص درباره موزه آبگینه به غیر از مطالعات شخصی خودش هیچ پیش زمینه‌ای ندارد، افزود: موزه‌ ایران باستان در برنامه گشت روز اول ورود گردشگران به ایران همیشه وجود دارد اما گشت ‌شهری در سایر دنیا در روز نخست به گونه‌ای طراحی می‌شود که پارانومیک باشد یعنی گردشگر با کلیت شهر آشنا می‌شود و در ساعات خالی خود به موزه مراجعه می‌کند تا با سرعت پایین‌تر و فراق بال بیشتر از موزه بازدید کند چرا که دیدن موزه یک فعالیت فردی است نه جمعی. اما در صورت تمایل به بازدید گروهی هم یک راهنما آنها را همراهی می‌کند.

وی در پاسخ به این پرسش که دیدن یک موزه به همراه راهنما در دنیا چه قاعده‌ای دارد؟ گفت: در هرکدام از موزه‌های مطرح دنیا مثل موزه واتیکان، کاخ ورسای، موزه لوور، اورسی فرانسه و... تا سقف معینی از افراد به صورت گروهی با راهنما می‌توانند از موزه‌ها بازدید کنند مثلا در لوور ۲۵ نفر و در کاخ ورسای حدود ۳۰ نفر اما هرگز ۴۰ یا ۵۰ نفر با یک راهنما در موزه حرکت نمی‌کنند. به همین دلیل اطراف راهنما خلوت است. همچنین در صورت تمایل در بازدید فردی نیز می‌توان در خواست راهنما کرد.

او اضافه کرد: اما در ایران موزه ها محدودیتی برای ورود گروه‌های بزرگ ندارند بنابراین ظرفیت پذیرش در موزه‌ها رعایت نمی‌شود و کیفیت بازدید پایین می‌آید.

این راهنمای گردشگری با اشاره به این که در ایران سیستم نجواگر وجود ندارد، گفت: wisperingsystem یا earphone سیستم‌هایی هستند که صحبت‌های راهنما را به گوش گردشگر منتقل می‌کنند بدون آن که این صدا به گوش دیگران برسد و برای محیط ایجاد آلودگی صوتی نماید.audiosystemهم مدل دیگری است به نام «راهنمای صوتی» که گردشگر با صدای از پیش ضبط شده بدون حضور راهنمای زنده می‌تواند از سایت‌ها بازدید کند.

وی ادامه داد: در ایران چنین امکاناتی وجود ندارد و گاهی یک راهنما وسط موزه با صدای بلند شروع به تشریح آثار می‌کند غافل ازاین که شاید گروه دیگر مستقر در موزه با توجه به سن، تحصیلات، جنسیت، روحیه و...خواهان شنیدن این اطلاعات نباشد. مضاف بر این که تمرکز سایر بازدیدکنندگان از بین می‌رود.

این دارنده دفتر خدمات مسافرتی با اشاره به این که خوشبختانه صحبت با تلفن همراه در موزه‌های ایران نیز ممنوع است، تصریح کرد: معمولاً در موزه‌های ما هم تعریف مسیر وجود دارد هر چند شاید تمام موزه‌های ایران این استاندارد را رعایت نکنند.

وی با تأکید بر این که افزایش گردشگر خارجی مشکلات جدیدی را برای موزه‌های ایران به همراه دارد، توضیح داد: در صورت تراکم گردشگر برای هیچ کدام از موزه‌ها و محوطه ها و بناهای تاریخی ایران ساعت بازدید تعریف نشده است. مثلاً در موزه لوور یا واتیکان به عنوان موزه‌های پر بازدید ظرفیت موزه بسیار حائز اهمیت است از این رو ظرفیت پذیرش و حداکثر زمانی که یک بازدید کننده می‌تواند از موزه بهره ببرد تعریف می‌شود.

مطهر با اشاره به این که ظرفیت پذیرش یک تکنیک مدیریتی در جهانگردی و بازدید سایت موزه‌هاست، یادآور شد: این تکنیک آموزش می‌دهد که در هر سایت چه تعداد گردشگرتا چه زمانی می‌توانند بازدید کنند در حالی که کنترل کیفیت خدمات هم افول نکند. به عبارتی همواره بیشترین میزان رضایت و کمترین آسیب وارده به یک سایت را باید جزو اصول گردشگری فرهنگی مد نظر داشت.

او ادامه داد: در ایران مخصوصاٌ در ایام نوروز شاهد هستیم که به یک باره تعداد زیادی گردشگر از عالی قاپو، تخت جمشید، چغازنبیل یا فلان مسجد و بنای تاریخی بازدید می‌کنند که میزان فرسایش ایجاد شده توسط این عوامل انسانی از میزان آسیب‌های طبیعی وارد شده به همین سایت‌ها طی صدها سال بیشتر است.

وی تشریح کرد: ظرفیت پذیرش حتا به بخار آب حاصل از تنفس گردشگر و گرمای بدن آنها و تأثیر آن برآثار اهمیت می‌دهد. این نکته شاید در ایران فقط در مورد بازدید از مردان نمکی زنجان مورد توجه قرار گیرد و این بی‌توجهی خود از عوامل تخریبی محسوب می‌شود.
کد خبر: 70990
Share/Save/Bookmark