كارشناسان در نشست بررسی ادبيات قرآنی با تأكيد بر ترويج مفاهيم قرآنی ميان كودكان و نوجوانان كه صبح امروز شنبه 16 تير در خبرگزاری ايكنا برگزار شد، بر اين نكته تأكيد كردند كه متأسفانه نويسندگان دينی و قرآنی حوزه كودك و نوجوان مخاطب خود را به درستی نمیشناسند.
به گزارش هنرنيوز به نقل ازايكنا نخستين نشست از سلسله نشستهای تخصصی كتاب و كتابخوانی از ديدگاه قرآن با مشاركت نهاد كتابخانههای عمومی كشور و خبرگزاری ايكنا صبح امروز شنبه 16 مرداد با حضور «محمدرضا سرشار» نويسنده كودك و نوجوان و «محمدعلی شامانی» پژوهشگر و مشاور بنياد فرهنگی رفاه برگزار شد.
«محمدرضا سرشار» در ابتدای اين نشست در سخنانی در اشاره به شاخصههای ادبيات قرآنی و دينی كودك و نوجوان و تعريف از اين ادبيات گفت: ادبيات اسلامی كودكان و نوجوانان ضمن دارا بودن همه جاذبههای ادبی بايد بتواند در مخاطب خود رشد به مفهوم قرآنی ايجاد كند و اين ادبيات را میتوان به دو شاخه فرعی ادبيات دينی محض و ادبيات دينی غير مستقيم تقسيم كرد.
وی ادامه داد: در ادبيات دينی محض نويسنده به سيره زندگانی ائمه(ع)، پيامبر و اوليای خدا و داستانهای قرآن به طور كل میپردازد، همچنين محور، مضمون و درونمايه اثر خود را يكی از آموزهها و مسائل دينی به طور مشخص قرار میدهد. اما در ادبيات دينی غيرمستقيم نويسنده ممكن است به هيچكدام از شخصيتهای شناخته شده دينی نپردازد و به طور خاص هيچ درونمايه ويژه حديثی و قرآنی را محور كار خود قرار ندهد، بلكه نويسنده به همين زندگانی امروزين مردم معمولی توجه كرده است،
سرشار تصريح كرد: اما نويسنده در نهايت برآيندی كه به مخاطب میدهد، تأثيری معنوی است.
با اين تعبير دامنه ادبيات دينی بسيار وسيع میشود، حتی ما گاهی اوقات میتوانيم رگههايی از ادبيات دينی را در آثار نويسندگانی كه آگاهانه قصد ايجاد اثر دينی نداشتهاند، مشاهده كنيم.
بايد تعريف دقيقی از ادبيات دينی داشته باشيم
اين نويسنده كودك و نوجوان با بيان اين مطلب كه بايد تعريف دقيقی از ادبيات دينی داشته باشيم، گفت: در حوزه علوم انسانی تشابه اصطلاحات بسيار است، برای نمونه وقتی از واژه «اخلاق» نام میبريم به تعداد مكاتب موجود فلسفی و مسلكهای معنوی تعريف از واژه اخلاق وجود دارد، كه گاهی نيز در تعارض با هم قرار دارند. پس به طور كلی در علوم انسانی بايد اصطاحات خاص را در چارچوب مكتب خود تعريف كرد، سپس وارد تعريفهای كلیتر شد. خلط مباحث مخاطبان را سر در گم كرده و سوء استفادههای بسياری را به دنبال دارد.
وی تصريح كرد: تعاريف ما از مقولههای داستان و شعر در حوزه ادبيات و اصولی كه برای نقد و تأليف اثر در اختيار داريم و به اهالی فن عرضه میكنيم، عمدتاً غربی است. متأسفانه نويسندگان ما بر اساس اين اصول شروع به نوشتن داستان میكنند و در نتيجه حاصل كار دور از هدفی كه به عنوان نويسنده مسلمان داشته است میشود. اگر هم بخواهد اندكی از اين چارچوبها خارج شود منتقدان غير مذهبی بر اساس همان اصول بر اثر او میتازند و آن را از نگاه فنی مردود اعلام میكنند.
سرشار با بيان اين مطلب كه قرن بيستم دوره تكثر است، گفت: به يك معنا مكاتب مختلف گاهی متناقض و متضاد در يك كشور وجود دارند و هر كدام پيروان خاص خود را دارند، نمیتوان گفت مكتبی مردود است؛ چگونه ممكن است ما اين امر را برای الهيون قائل نشويم. اگر اين را بپذيريم و تعصب بورزيم بر آن كه از بدو آفرينش انسان شروع همه هنرها و ادبياتها ادبيات و هنر دينی بوده است و در طول تاريخ هم قویترين جريانهای ادبی و هنری تا قبل از رنسانس دراروپا و تا قبل از مشروطيت در ايران جريانهای ادبی و هنری مذهبی بودهاند، اهميت كار بيش از پيش روشن میشود.
وی افزود: بايد تلاش كنيم، تعاريف خاص خود را از داستان اسلامی عرضه كنيم و بر روی آن پا بفشاريم و اگر منتقدی بر اساس اصول اومانيستی بر ما خرده گرفت توجه نكنيم.
«محمدعلی شامانی» نيز در ادامه نشست در سخنانی در اشاره به طبقهبندی مخاطب گفت: هر نوشتهای كه بتواند راه آسمان را به انسانهای زمين نشان دهد و آسمان را با زمين گره زند و انسان را با مبدأ هستی آشنا كند، قطعاً نوشتهای معنوی و دينی است.
نمیتوان به راحتی آنچه را كه فهم بزرگسال میشود، به مخاطب كودك و نوجوان هم منتقل كرد
وی ادامه داد: اما وقتی به سراغ مخاطب كودك و نوجوان میرويم، اوضاع متفاوت میشود، چرا كه با مخاطب متفاوت و فهم و دانشی متفاوت روبرو هستيم، نمیتوان به راحتی آنچه را كه فهم بزرگسال میشود، به مخاطب كودك و نوجوان هم منتقل كرد، توان ذهنی انسانها و فهم آنها متفاوت است.
شامانی با بيان اين مطلب كه فهم يك اصل مشترك در تمام انسانهاست گفت: كودكان میفهمند و مخاطبان عميقی هستند، از اين حيث وقتی میخواهيم با وی ارتباط برقرار كنيم، با الگو گرفتن از چگونگی سخن گفتن خدا با بشر به گونهای بيان كنيم كه برای همگان قابل فهم، فرا زمانی و فرامكانی باشد.
وی در اشاره به اهميت شناخت مخاطب گفت: يادمان باشد برای مخاطب خاص خود فقط و فقط در دايره تجربه و فهم او سخن گوييم نه فراتر از آن. خيلی از اوقات دوستان بسياری با قصد غربت برای كودكان نوشتهاند ولی هيچگاه مخاطب نوشتههايشان را نخوانده است، چرا كه مخاطب را مدنظر نداشتهاند.
شامانی با بيان اين مطلب كه نويسندگان دينی كودك و نوجوان بايد سخنان خدا و چگونگی بيان كلام قرآن را مد نظر قرار داده و به مانند آن نرم و زيبا به گونهای كه زمينه پذيرش را در مخاطب فراهم كند، سخن گويند.
از تنها چيزی كه میشود به راحتی برای كودكان حرف زد، دين خداست
وی ادامه داد: گاهی ما مطالبی را نوشتهايم كه به لحاظ نوع بيان و نوشته مخاطب را دلزده كرده است، از اين حيث اگر ما برگرديم و دوباره به مخاطب نگاه كنيم با همان نگاه میتوان به مخاطب نزديك شد، چرا كه از تنها چيزی كه میشود به راحتی برای كودكان حرف زد، دين خداست، مشروط بر اينكه فهم ما از دين فهم درستی باشد، دين راه و رسم زندگی است.
شامانی ادامه داد: اما متأسفانه نويسندگان ما زبان مخاطب را نمیشناسند، خوب نمینويسند و بنابراين كودكان آثار آنان را نمیخوانند، نويسندگان ما فهم خود را روايت میكنند و نمیخواهند از اين پوسته بيرون آيند. كار دينی نوشتن كار متفاوتی است بايد در اين پوسته ماندتا فرصت پروانه شدن پيدا شود، در حاليكه نويسندگان ما زمانی كه میخواهند از دين برای كودكان بنويسند، سادهانگارانه عمل میكنند.