رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه در گفت و گو با هنرنیوز؛
تخریب میراث فرهنگی برشاخه نشستن و بُن بریدن است
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه گفت: هر کس با هر انگیزهای آثار و بناهای تاریخی، فرهنگی، هنری را تخریب کند، یا مقابر و خانهها و حتا اندیشه مفاخر و مشاهیر را از بین ببرد در اصل ریشه و بنیاد فکری و فلسفی این سرزمین را میسوزاند و مملکتی که ریشه نداشته باشد، هیچ چیز ندارد.
تاريخ : سه شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۲۹
حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه در گفت و گو با هنرنیوز درباره پیوند میراث فرهنگی و خودآگاهی تاریخی و ضرورت حفظ آثار تاریخی با توجه به این ارتباط اظهار کرد: این یک پرسش مهم فلسفی است.اصولاً جامعهای تمدنساز است که هویت داشته باشد. و جامعهای هویت دارد که خودآگاهی تاریخی داشته باشد. عقبه خود را فراموش نکند و سیر تطور و رشد جامعه خود را ببیند.
وی افزود: در فلسفه اجتماع بحثی داریم که اصالت از آن فرد است یا جامعه. من همیشه میگویم اصالت از آن فرد است و جامعه و تاریخ. یعنی تاریخ هم یک اصالت و ما به ازای بیرونی دارد. و از این جهت باید به میراث گذشته ی نرم افزاری و سخت افزاری یعنی فرهنگی و تمدنی توجه داشته باشیم.
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه اضافه کرد: این میراث گذشته شامل پیش از اسلام و بعد از آن، عقبه فلسفی دارد. به عبارتی به عنوان مثال تخت جمشید صرفاً چهار تخته سنگ کنار هم گذاشته نیست بلکه یک عقبه فلسفی دارد. یا اهرام ثلاثه مصر یک پیش زمینه فکری و فلسفی دارد. یا هنرها و معماری اسلامی که در اصفهان، شیراز، مشهد، یزد، تبریز، کاشان و... میبینیم همگی دارای عقبه فکر و فلسفی هستند. این طور نیست که یک بنّا، چهار پاره آجر را کنار هم بچیند و یک مسجد، حمام، بازار یا مدرسه ساخته شده باشد. ما به دنبال تمام اینها یک مکتب، فکر و اندیشه داریم. آداب و حرف و پیام داریم.
او در عین حال تأکید کرد: اگر ما که به دنبال تمدن هستیم به این عقبه فرهنگی توجه نکنیم هرگز نمیتوانیم تمدنسازی کنیم. ما صاحب تمدن بودیم چون به نهلههای فکری و اندیشه تاریخی و هویتی خود بها میدادیم. در غرب هم همینطور است، غرب مدرن منتقد قرون وسطی است، منتقد پیش از قرون وسطی است اما در همین زمان «وایت هد» زاده (۱۵فوریه ۱۸۶۱ - مرگ
۳۰ دسامبر ۱۹۴۷ فیلسوف و ریاضیدان انگلیسی) میآید «فلسفه پویشی» را ذکر میکند و تفکر خودش را مبتنی میکند بر تفکر «هراکلیتوس» که متعلق به ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح است.
حجتالاسلام خسرو پناه افزود: آنها گاهی مباحث جدیدی مطرح میکنند و آن را پیوند میدهند با «آگوستین قدیس» که در قرن چهارم بعد از میلاد میزیسته است. پس میبینیم غرب جدید هم از هویت گذشته خود جدا نشده است. اصلاً فلسفه وجود موزهها و حفظ بناها و بافتهای تاریخی هم همین پیوند تاریخ، آگاهی تاریخی و تلاش بر تمدنسازی بر اساس خودآگاهی تاریخی است.
او گفت: در دیداری که با یک فیلسوف فرانسوی داشتم به او گفتم شما چه توصیهای به دانشجویان خود دارید و او پاسخ داد:« من به دانشجویان خودم سفارش میکنم تا تفکرات افلاطون و ارسطو را نخواندهاید، وارد دپارتمان من نشوید.»
وی تصریح کرد: اما متأسفانه در کشور ما برخی افراد که دغدغه مدرن دارند، فکر میکنند باید یک لگد جانانه به عقبه فکری، فلسفی، هویتی،هنری، تاریخی و فرهنگی این سرزمین زد. مصداق این افراد مَثَل کسانی است که بر شاخه نشسته بن میبرند و در نهایت خودشان سقوط میکنند. در مورد میراث فرهنگی نیز همینطور است. هر کس با هر انگیزهای آثار و بناهای تاریخی، فرهنگی، هنری را تخریب کند، یا مقابر و خانهها و حتا اندیشه مفاخر و مشاهیر را از بین ببرد در اصل ریشه و بنیاد فکری و فلسفی این سرزمین را میسوزاند و مملکتی که ریشه نداشته باشد، هیچ چیز ندارد.
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه بار دیگر بر ضرورت خودآگاهی تاریخی تأکید کرد و افزود: یکی از راههای نجاتِ ازخودبیگانگی همین خودآگاهی تاریخی است که به مردم یک سرزمین هویت بخشی کرده و جهت را برای آینده تمدنی یک کشور تعیین میکند. از سویی بخش جدانشدنی خودآگاهی تاریخی، حفظ میراث فرهنگی و داشتههای تاریخی است. پویایی فکری یک جامعه در گرو شناخت گذشته خود و مسیر یابی بر اساس آن است. بنابراین هر آن کس که تلاش کند تا میراث فرهنگی یک کشور از بین ببرد، تفکر و اندیشه و فلسفه فکری و در یک کلام حیات آن جامعه را نابود کرده است.