نگاهی به فیلم «کلوب مصرف کننده گان دالاس»؛
لاغر و نمردنی
این فیلم پرتره مردی است که در می یابد چگونه به زندگی چنگ بزند و به جهان اجازه وارد شدن به قلبش را بدهد.
تاريخ : دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۴۲
ران وودروف(متیو مککاناهی) غرق در مصرف مواد مخدر و الکل و رابطه با زنان است. او که از راه برقکاری روزگار می گذراند در مسابقات گاوسواری هم شرط بندی می کند. ران بر اثر برق گرفتگی سر از بیمارستان در می آورد و آنجا متوجه می شود که مبتلا به بیماری ایدز است و به گفته دکتر بیمارستان تنها ۳۰ روز برای زندگی فرصت دارد. ران همجنسگرا ستیز است و فکر می کند بیماری ایدز تنها مختص همجنسگرایان است، در نتیجه خشمگین شده و بیمارستان را ترک می کند. او در دوره ای زندگی می کند که در آمریکا بیماری ایدز را مختص همجنسگرایان میدانند و بعدها با تحقیق بیشتر متوجه می شود که بیماری از راه رابطه با زنی معتاد به او منتقل شده است.
ران که حالا از سوی دوستان خود رانده شده تصمیم به مبارزه با بیماری خود میگیرد. تشخیص HIV مثبت و پاسخ بد آن به داروی AZT وودروف را مجبور به مبارزه با سیستم می کند. داروهای لازم برای مبارزه با ایدز در آمریکا در مرحله آزمایش هستند و در دسترس همگان قرار ندارند این موجب می شود ران سر از مکزیک در آورده و با برقراری دوستی با یک دکتر مکزیکی به قاچاق دارو بپردازد. او در ادامه در مقابل سازمان غذا و داروی ایالات متحده(FDA) و دولت قرار می گیرد و مبارزش او برای زنده ماندن او را متحول می کند و در ادامه یک باشگاه برای مبتلایان به ایدز راه می اندازد.
فیلمنامه این فیلم را «کریگ بورتن» و «ملیسا والاک» نوشته اند و کارگردانی فیلم را هم «ژان مارک واله»، فیلمساز کانادایی بر عهده دارد. داستان فیلم با الهام از زندگی واقعی ران وودروف کابوی تگزاسی ساخته شده و روی یک خط باریک بین واقعیت و داستان حرکت می کند. ماجرای وودروف سال ۱۹۹۲ در مقالهای بلند در رزنامه «دالاس دیلی نیوز» منتشر شد و توجه کریگ بورتن را به خود جلب کرد و او به دیدار وودروف رفت و برای نوشتن فیلمنامه داستان زندگی او بیش از 25 ساعت مصاحبه گرفت. دنیس هارپر و مارک فوستر و پیش از واله قرار بود هدایت فیلم را بر عهده بگیرند که بنا به دلایلی این امر میسر نشد. در سال ۲۰۰۰ ملیسا والاک هم به بورتن پیوست و تیم جدید پس از تحقیقات مجدد دوباره فیلمنامه را بازنویسی کردند. واله هم در کارگردانی فیلم با استفاده از نور طبیعی و فیلمبرداری روی دست تلاش کرد تا آنجا که میتواند در فیلم به واقعگرایی نزدیک شود. شاید فیلم مطابق سنت و قراردادها ساخته شده باشد اما هیچ گاه مقدس مابی نمی کند و زاویه خود را با یک شوخی طعنه آمیز حفظ می کند.
بازی خوب متیو مککاناهی و «جارلد لتو» این درام اجتماعی را به اثری فوق العاده تبدیل کرده است. کاهش وزن دراماتیک مککاناهی بسیار مورد توجه قرار گرفته، او بیش از 20 کیلوگرم وزن از دست داده و تلاش زیادی برای گرفت لهجه و گفتار وودروف صرف کرده است. او که بعد از بازی در فیلم های «مایک جادویی» و «ماد» به کلی متحول شده تا اینجا جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگری و نامزدی جایزه اسکار را به دست آورده است. جارلد لتو هم در این فیلم نقش رایان که یک زنانه پوش مبتلا به ایدز را بازی می کند. از آن نقشها که تا مدتها به یاد خواهد ماند. شاید مشخصات کاراکتر بسیار ساده به نظر برسد لتو چنان نقش را باور پذیر و با جزئیات ظریف بازی کرده که به اذعان بسیاری شانس بالایی برای بردن اسکار دارد.
این فیلم پرتره مردی است که درمی یابد چگونه به زندگی چنگ بزند و به جهان اجازه وارد شدن به قلبش را بدهد. مطمئنا انگیزه های وودروف در ابتدا خیر خواهانه نبودند اما همه چیز دست به دست هم می دهد تا او به انسانی متفاوت تبدیل شود.وودروف در سفری برای کشف خود می آموزد تا انسانیت را در هر شکل، رنگ، اندازه و تمایلاتی در آغوش بگیرد و بالاخره گاو جهالت را رام کند.