به گزارش هنرنیوز به نقل از روابط عمومی برنامه هفت ؛ این برنامه شب گذشته به نقد فیلم «چه خوبه که برگشتی» داریوش مهرجویی با حضور دو منتقد خسرو نقیبی و رضا درستکار اختصاص داشت.
بنا بر این گزارش ؛ در ابتدای این بحث رضا درستکار منتقد با اشاره به جایگاه داریوش مهرجویی در سینمای ایران گفت: ما نمیتوانیم این اثر را مستقل از فیلم سازش بررسی کنیم. اکثر کارهای ایشان جز کارهای درجه یک سینمای ایران است و جایگاه اش غیر قابل خدشه است. آقای مهرجویی آنقدر به سینمای ایران افزوده است که نمیشود در این تک فیلم خلاصه اش کرد. این مطالب را به دلایلی گفتم که بدانیم قصدمان فقط نقد این فیلم است و قرار نیست خدشه ای به شخصیت ایشان وارد کنیم.
درستکار در ادامه افزود: از زمانی به بعد در سینمای مهرجویی غلط زیاد پیش آمد و دچار رفتار تقلیدی شد. شاخص ترین فیلم ایشان در این چند سال «مهمان مامان» است که پس از آن تبدیل به یک سینمای تقلیدی شد، سینمایی که به سمت باج دادن به گیشه روی آورده است. در این فیلم چیزی به نام سینمای مهرجویی وجود ندارد. به نظرم این فیلم انهدام سینمای مهرجویی است. «چه خوبه که برگشتی» به شدت ساختار شل و وارفته دارد و دچار بلاتکلیفی و سردرگمی شده است.
خسرو نقیبی در مورد جایگاه این فیلم گفت: به نظرم «چه خوبه که برگشتی» بازگشتی به اواخر دهه هفتاد است و این فیلم در وسط سینمای فاخر و سینمای بازیگوشی مهرجویی قرار دارد.
این منتقد سینما افزود: من انهدام را قبول ندارم. مهرجویی تا آخر دهه هفتاد فاخرترین فیلم های سینمای ایران را ساخته است. در دهه هشتاد ساختار رهاتری را انتخاب می کند. آزمون و خطایی را پیش می گیرد که به نظرم خطاهایش بیشتر است و این ساختار برای این فیلمساز سبک است ولی انهدام نیست.
نقیبی در ادامه گفت: بهترین کارهای آقای مهرجویی کارهای اقتباسیاش بوده اند. در این کار نیز به نظرم برداشت خانم ترقی از کتاب گوگول مواد لازم را برای ایشان آماده کرده بود. ما نباید این فیلم را در کنار سینمای دهه هشتاد مهرجویی قرار دهیم و به نظر من این فیلم اصلا شبیه بقیه آثار ایشان نیست.
درستکار در پاسخ اظهار کرد: به نظرم حرف آقای نقیبی درست نیست. مسئله ای که در نقد یک فیلم باید لحاظ شود این است که باید یک فیلم در ابتدا ساختمان داشته باشد بعد ما به سراغ جزئیاتش برویم. «چه خوبه که برگشتی» یک ساختمان نیمه کاره است.
وی افزود: این فیلم راجع به از هم پاشیدگی است ولی خود فیلم نیز از هم گسیخته است. یک قاب بندی درست در این فیلم وجود ندارد. به نظرم همه بخش های این فیلم دچار یک نقصان است.
نقیبی در مورد ساختار این فیلم گفت: شوخی ها و بازی های کلامی این فیلم روی یک مرز روشنفکری- ابتذال حرکت می کند و به سمت هیچ کدام متمایل نمی شود و هم مخاطب خاص و هم مخاطب عام را می خنداند. برخلاف نظر آقای درستکار به نظرم همه تکنیک ها در این فیلم رعایت شده است. مهرجویی مانند یک نقاش کوبیسم که اصول را می شناسد و سپس به هم می ریزد این کار را انجام داده است.
درستکار در پاسخ اظهار داشت: هرجایی که نمی توانیم ساختار فیلم را اثبات کنیم کلماتی را به کار می بریم که نامانوس است. بهتر است در مورد خود فیلم صحبت کنیم وضعیت فیلم برداری این فیلم دهشتناک است. تصاویر تاریک است. وضعیت این فیلم شلخته است. اگر این فیلم را از هسته اصلی اش وارد شویم می خواهد از هم پاشیدگی بخشی از طبقه متوسط جامعه را بگوید، برای طرح این موضوع که خود فیلم نباید شلخته باشد.
نقیبی درباره جایگاه سینمای مهرجویی گفت: به نظر من آقای مهرجویی ساختار فیلم هایشان را به طور کامل عوض کرده اند فیلم های ایشان در دهه هفتاد سعی در واقع نمایی داشت و در کارهایش به بلوغ رسید ولی بعد از آن حق دارد تغییر روش میدهد. ایشان می خواهد از یک ساختار رهاتری استفاده کند تا به یک زبان نو برسد.
وی افزود: در این فیلم دو رفیق قدیمی داریم که پس از سال ها به هم می رسند این به هم رسیدن موجب به وجود آمدن اتفاقاتی می شود و قصه به سمت یک فضای فانتزی می رود ولی در پس زمینه یک تراژدی وجود دارد که این دو آدم در آستانه ۵۰ سالگی به فروپاشی رسیده اند.
درستکار با اشاره به صحبت های نقیبی گفت: به نظر من در این فیلم اصلا ساختاری وجود ندارد. کدام فیلم ساز جهانی یک جهش ژنتیکی معکوس داشته و به یک باره روش فیلم سازی اش را عوض کرده است؟
این منتقد سینما افزود: اساس این فیلم از تفکر خیام که همان «دَم غنیمتی» است شکل گرفته است و مدام می گوید همین خوبه! مهرجویی در گذشته همیشه می گفت: «این خوب نیست». به نظرم این تغییر یک بازگشت به عقب است که در برخی سینماگران ایرانی دیده می شود.
درستکار در پاسخ به این سوال که شاید شرایط موجب این رفتار در کارگردانان ایرانی می شود، گفت: بله به نظرم این درست است که شرایط چنان برای امثال مهرجویی تنگ شده است که مجبورشده اند برطبل بی عاری بزنند.
درستکار در مورد اقتباسی بودن این فیلم گفت: به نظرم اقتباس به خوبی صورت نگرفته است و ایرانی نشده است. در کارهای قبلی مهرجویی این کار به خوبی صورت گرفته بود ولی این فیلم تطابقی با فرهنگ ایرانی ندارد.
درستکار در پایان تصریح کرد: این فیلم می خواهد صورت بندی جامعه را به نمایش بگذارد. اغتشاش و بلاتکلیفی را که امروز متاسفانه در جامعه ایرانی دیده می شود را نشان دهد که این کار را بسیار ضعیف انجام داده است.
نقیبی نیز در پایان صحبت هایش گفت: این فیلم در راستای سایر فیلم های مهرجویی نیست. من در زمان جشنواره پیش بینی کرده بودم که این فیلم فروش خوبی خواهد کرد و مخاطب عام را می خنداند که امروز شما می بینید این اتفاق افتاده است.
گفتگو درباره فیلم«زبان مادری»
در ابتدای گفتگو حسین زندباف تهیه کننده فیلم «زبان مادری» گفت: به نظرم این فیلم از لحاظ موضوع نو است و در پس زمینه تحت تاثیر نوشته های مولاناست. البته اتفاقات این فیلم در بستری تخیلی اتفاق می افتد. این فیلم می خواهد بگوید که بسیاری از مشکلات را می توان با حرف زدن حل کرد.
قربان محمد پور کارگردان فیلم زبان مادری با اشاره به فروش این فیلم گفت: فروش این فیلم تا امروز خوب نبوده است. به نظرم دلیل این مسئله این است که ما نمی توانیم مخاطب را به سینما بکشانیم که شاید علتش نداشتن یک سوپر استار در فیلم است تا مخاطب را جذب کند.
وی افزود: ما در این فیلم نیاز به بازیگری داشتیم که بتواند به دو زبان صحبت کند و تصمیم گرفتیم که از بازیگران خارجی استفاده کنیم.
محمد پور درپاسخ به این سوال که شما را معمولا با فیلم های عامه پسند می شناسند، گفت: من قبل از کارگردانی فیلم نامه نویس بودم و فیلمنامه بسیاری از کارهای پرفروش کار من بود در این فیلم نیز می توانستم به سمت گیشه حرکت کنم ولی نمی خواستم این کار را انجام دهم. موضوع این فیلم مسئله روز جامعه است که مردم با اینکه هم زبان اند ولی حرف همدیگر را نمی فهمند.
در ادامه زندباف تهیه کننده این فیلم گفت: به نظر من وجود فیلم های تجاری در سینما ضروری است و لی این نباید به هر قیمتی اتفاق بیفتد. سینما مقدس است و ما نمی توانیم مردم را گمراه کنیم. اعتقادم این است که فیلم باید تاثیرگذار باشد.
محمدپور در پایان صحبت هایش گفت: خوشبختانه مخاطب که فیلم را می بیند راضی است و این مسئله برای ما بسیار مهم است. این فیلم در نظر مخاطب خسته کننده نیست.