محمد حسین ماهری -به گزارش هنرنیوز،هروقت که به گلپایگان سفر می کردم ،قصد داشتم سری به بازارچه صنایع دستی بزنم و از احوال هنرمندان با خبر بشوم و گزارش و عکسی نیز تهیه کنم ولی فرصت پیش نمیآمد. تا اینکه دوست عزیزم آقای مجید منتظری روزی که در گلپایگان بودم با من تماس گرفت و قرار شد در کارگاه منبتش همدیگر را بینیم .
روز مقرر بعد از تهیه گزارش و عکسبرداری از آثار آقای منتظری، در حالی که داشتم کارگاه و بازارچه را ترک میکردم صدایی دلنواز توجهم را به خودش جلب کرد. نگاهی به اطرافم انداختم ،هوا تاریک و سردتر شده بود، همه کارگاهها به جز یکی از کارگاه های انتهایی بازارچه باز بود. نزدیکتر شدم جوانی را دیدم که در حال سنتور نوازی است و آهنگ زرد ملیجه را به زیبایی هر چه تمامتر اجرا میکند. همینطور محو موسیقی شده بودم که آقا مجید از راه رسید و بیمقدمه رو به نوازنده جوان کرد و من را به
جلال سخایی معرفی کرد. پس از احوال پرسی کوتاه در حال بازگشت به خانه بودم که جوان نوازنده درباره دوربینی که همراهم بود سوال کرد و من هم گفتم برای تهیه گزارش از کارگاه آقا مجید آمدم و حالا هم کارم تمام شده و در حال بازگشت هستم.
در حال خداحافظی بودم که حس کردم درد و دلی دارد و حضور من را بهانهای برای واگویههای آن کرده است.
با رویی گشاده مرا به داخل کارگاهش که با ذوق و سلیقه هنرمندانهای آراسته بود راهنمایی کرد نخستین چیزی که نگاهم را به خودش جلب کرد سازهای زیبا و خوش ساختی بود که در ویترین کارگاه قرارگرفته بود .
ناخواسته قرارم را فراموش کردم و به عکس برداری از سازها و کارگاه پرداختم .در حین ثبت عکس و نگاره هافرصت را غنیمت شمرده و گفتگو با جلال سخایی را شروع کردم .
آقا جلال فکر نکنم سن و سالتان از من بیشتر باشد متولد چه سالی هستید و چطور شد که به این کار روی آوردید؟ جلال سخایی هستم و در تاریخ ۱۰/۴/۱۳۶۰ در شهر گلپایگان به دنیا آمدم. از کودکی به کارهای ظریف و هنری علاقه داشتم و کاردستیهای زیبایی را میساختم. مادرم نیز به قالی بافی مشغول بود. من هم به خاطر علاقهای که به هنر داشتم قالیبافی را یاد گرفتم و در کنار مادرم قالیبافی میکردم. زمانی که به بازار کار وارد شدم به دلیل مهارتی که داشتم مدتی در شرکتهای قطعهسازی، قالب سازی و ... مشغول شدم و از هنگامی که با دنیای جذاب چوب آشنا شدم حرفه نجاری و ساخت مصنوعات چوبی را انتخاب کردم و مدتی هم در کارگاه نجاری آقای ناظمی به کار مشغول شدم .
کارگاه نجاری ناظمی علاوه بر ساخت و فروش مصنوعات چوبی،انواع چوب هم به فروش میرساند.)به همین خاطر اکثر اساتید ساز سازی ایران به این محل رفت و آمد دارند. از جمله این افراد استاد معمار زاده (سنتور ساز و شاگرد استاد فقید ناظری) بود که چند وقت یک بار به گلپایگان میآمد و برای تهیه چوب مرغوب ساز، سری به کارگاه میزد (این چوبها بیشتر از درهای قدیمی و درختان گردوی شهرهای گلپایگان و خوانسار تهیه میشوند).
این رفت وآمدها سرآغازی شد برای آشنایی من با استاد و هنر ظریف و دقیق ساز سازی.
ایشان هر وقت که کارهای و آفرینشهای هنریم را میدید، مدام تشویق میکرد که مهارتم را هدفمند کنم. این شد که با راهنماییهای استاد معمار زاده از سال ۱۳۸۸ تاکنون وارد این عرصه شدم و به سنتورسازی در انواع سُل کوک ، لاکوک ، و فاکوک مشغول هستم.
برای ساختن هر یک از سازها چقدر وقت میگذارید؟
۴۳ سال و یک هفته
چطور ؟ مگر میشود ؟
بله . بدین گونه:در هر سازی که تولید میکنم ۴۰ سال تجربه استادم نهفته، ۳ سال هم تجربهاندوزی خودم و یک هفته هم در صورت آماده بودن ابزار مورد نیاز خود اثر یعنی ساز ساخته میشود .بدین گونه است که ۴۳ سال و یک هفته ساز سازی من طول میکشد .
با شناخت جزئی که از چوب و ساز سازی دارم فکر کنم سازهای شما با وسواسی و حساسیت خاصی ساخته میشود و طبعا َمشتریهای خاصی هم باید داشته باشید؟
بله ، مشتریهایم از اقصی نقاط شهرها هستند، تهران، کرج، اراک، اصفهان، قزوین،خمین، خوانسار ، گلپایگان و ...من هم برای اینکه کیفیت کارها پایین نیاید با دقت خاصی و با بهرهگیری از بهترین چوبهای گردوی منطقه و مصالح خارجی (سیم آلمانی،گوشی فولادی ، ساچمه و روی خرک و سیم گیرهای فرانسوی ) ساز میسازم .
از شغلت راضی هستید؟
مشاغل زیادی را تاکنون تجربه کردم و از لحاظ روحی و روانی عاشق این کار هستم ولی خب، مشکلات خاص خودش را هم دارد .
چه مشکلاتی؟
عدم شرکت دادن محصولات صنف ما در نمایشگاههای صنایع دستی، عدم حمایت مالی و معنوی از هنرمندان این عرصه،گرانی و کمیابی مصالح و ... .مورد دیگری که به ذهنم میرسد کمبود چوب مرغوب برای سازسازی است. در چند سال گذشته به دلیل مشکلات اقتصادی به وجود آمده باغ داران و بویژه چوب داران، به فروش بی رویه چوب روی آوردهاند و متأسفانه این امر در بلند مدت علاوه بر کمبود شدید مصالح مرغوب برای قشر ما، ضربه مهلکی به منابع طبیعی و محیط زیست وارد میکند و جا دارد مسئولین امر تدبیری را برای این معضل بیندیشند .
چه سخنی با مسئولین دارید و انتظارشما از آنها چیست؟
با توجه به اینکه ۹۰% مراحل ساخت ساز با دست انجام میشود و کار بسیار دقیق و ظریفی است بنابرین فرقی با هنر منبت ، قاب و سازی و ... ندارد ولی
متأسفانه تحت حمایت صنایع دستی نیستیم و ساز سازی زیر مجموعه وزارت ارشاد است. در نمایشگاههایی که در شهرستان گلپایگان برگزار میشود نیز از ما دعوت به عمل نمیآورند و حتی اگر بخواهیم به صورت شخصی نمایشگاه برگزار کنیم نیز حمایتی از ما نمیشود . به نمایشگاههای تهران و دیگر شهر ها هم دسترسی آسان نداریم. این عوامل در کل باعث شده که هر کدام از همکاران ما در گوشهای از خانه یا کارگاهی و به دور از چشم دیگران به کار مشغول شوند و به تعبیری در دنیای خود و به دور از مردم گوشهای را عزلت گزیدهاند.
انتظار ما این است که قشر هنرمند به خصوص عرصه موسیقی و ساز سازی توجه بیشتر شود تا نگاههای بد بینانه مردم به این حرفه کمتر شود . هم اکنون در گلپایگان افرادی چون استاد قلمی (تار) استاد رستگاری (تار و سنتور ) ، استاد سهرابی (سه تار و سنتور) ، استاد بختیار (تار) ، استاد فیروزی(ویولون) ، استاد زندی(تار) و بسیاری دیگر در حرفه سازسازی مشغول هستند و
شایسته است که از این عزیزان و هنرمندان پیشکسوت ، حمایت های مالی و به ویژه معنوی صورت بگیرد.