«نامه نقد»؛ کارنامه‌ای برای نقد ادبی
مجموعه مقالات نخستین همایش ملی نظریه و نقد ادبی منتشر شد؛
«نامه نقد»؛ کارنامه‌ای برای نقد ادبی
مجموعه مقالات نخستین همایش ملی نظریه و نقد ادبی در ایران به کوشش دکتر محمود فتوحی منتشر شد.
 
تاريخ : شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۴۳
فتوحی دبیر نخستین همایش در مقدمه این کتاب می‌نویسد: در نخستین همایش ملی نظریه و نقد ادبی در ایران (دانشگاه فردوسی مشهد، اسفند ۱۳۸۹) تلاش بر آ« بود تا وضعیت نقد ادبی در ایران در کانون توجه قرار گیرد؛ یعنی نقد شناسی و نقدِ نقد و نظریه‌های ادبی به اضافه سنت نقد ادبی در ایران، بنا به تصمیمات اولیه، مقاله‌هایی از اولویت برخوردار بود که به بازنگری و تحلیل وضعیت موجود درایران پرداخته باشد، اما از میان نزدیک به سیصد مقاله رسیده به دبیرخانه همایش، تعداد انگشت شماری به این موضوع اختصاص داشت، آنچه در این مجموعه می‌آید، بخشی از مقالاتی است که در همایش ارائه شد و در واقع، نمایی از وضعیت نقد دانشگاهی ایران در پایان دهه هشتاد شمسی است. به طور طبیعی، هر نسلی از موضع تاریخی – اجتماعی خودش، پرسش‌هایی از متن ادبی مطرح می‌کند؛ زیرا ادراک هر نسل به موقعیت تاریخی او بسته است، نویسندگان این مقالات نیز در مقام بخشی از دست‌اندرکاران نقد ادبی در دهه هشتاد از جایگاه تاریخی خود به موضوع نگریسته‌اند و مقالات آن‌ها خود گویای این امر است.
در ادامه این مجموعه، «رویکردهای نقد ادبی در ایرانِ» پس از مشروطه، مورد بررسی قرار گرفته و آمده است: در یکصد سال پس از مشروطه که نقد ادبی به معنای جدید آن در ایران مطرح شده است، در میان دیدگاه‌های انتقادی معاصر می‌توانیم پنج رویکرد انتقادی متمایز را بر اساس پایگاه اجتماعی منتقدان مد نظر قرار دهیم که عبارتند از: نقد سنتی، دانشگاهی، مرامی، جریان ترجمه نظریه و نقد ادبی و نقد بینارشته‌ای. هر کدام از این رویکردها دارای مبانی و اهداف و نقش اجتماعی جداگانه‌ای هستند.
در بخش دیگری از این مجموعه مقالات همایش، به توضیح و تفسیر «کاستی‌ها در نقد ادبی ما» پرداخته شده است. دکتر فتوحی در ادامه می‌نویسد: مقاله‌های رسیده به دبیرخانه همایش که موضوعشان بررسی و تحلیل وضعیت نقد ادبی ایران بود، بسیار اندک بودند؛ اما در همین تعداد اندک، دیدگاه‌های نویسندگان بسیار نزدیک به هم بود؛ چنان که گویی تنها از یکی دو منظر محدود به موضوع نگریسته‌اند، صرف‌نشر از سخنرانی‌هایی که موضوع خاص مثل نقد مارکسیستی، روایت‌شناسی در ایران، پژوهش‌های رئالیستی فارسی را گزارش‌گونه بررسی کرده‌اند، در بقیه مقالات روش مشخص و دقیقی نمی‌بینیم و اغلب به موضوعاتی مثل بحران در نقد ادبی، نظریه‌زدگی، عدم انعطاف‌پذیری و غفلت از خویش و امثال آن می‌پردازندو مطالعات روشن و روشمندی که به آسیب‌شناسی موضوع پرداخته باشد، وجود ندارد. نویسندگان مدام از بحران سخن می‌رانند؛ اما ریشه‌ها، دلایل و علل «بحران نقد ادبی» را نمی‌کاوند. در این مجال (مجموعه مقالات) به اختصار می‌توان به برخی نقصان‌ها که در نقد ادبی ایران مشهود است و در مقالات همایش نقد ادبی، رساله‌ها و مقالات دانشگاهی و نقدهای مطبوعاتی هم کمابیش به چشم می‌آمد اشاره کرد: نخست؛ «غلبه نسبی گرایی» است، دوم؛ «شخصیت‌سازی ادراک» است. سوم؛ «ایدئولوژیک شدن نقد»هاست و چهارم «کژخوانی نظریه‌ها». پنجمین علت را می‌توان «مدل‌سازی مکانیکی از نظریه‌های جدید» دانست، و ششم «غفلت از تاریخی‌نگری». «شعار بومی‌سازی» هم از دیگر مباحثی بود که در مقالات به آن‌ها پرداخته شده بود.
دکتر فتوحی در پایان می‌نویسد: سحن آخر این است که تلاش اصلی همایش بر آن بوده تا در میان دیدگاه‌های مختلف توازنی بر قرار کند؛ به ویژه بین دو طیف سنتی و نو در دانشگاه و نیز نقد دانشگاهی با نقد مطبوعاتی. هر چند در همایش منتقدان مطبوعاتی چندان حضور نداشتند.
کد خبر: 37384
Share/Save/Bookmark