موزه‌ها نقش پارک را برای کودکان ایرانی بازی می‌کنند!
یک استاد دانشگاه در گفت و گو با هنرنیوز؛
موزه‌ها نقش پارک را برای کودکان ایرانی بازی می‌کنند!
یک استاد دانشگاه عدم شناخت موزه‌ها توسط کودکان را بسیار زیانبار توصیف کرد و افزود: در این حالت خودآگاهی تاریخی به طور کلی از بین می‌رود و هیچ گونه شناختی از فرهنگ، صنایع دستی، تاریخ، جغرافیا، محیط زیست و اجتماع در ذهن کودکان بوجود نمی‌آید که اثرات آن در دانشگاه و یا هنگام ورود افراد به جامعه کاملا مشهود می‌شود. در چنین حالتی مردم کوچکترین عرقی به سرزمین خود و تحولات آن نخواهند داشت و هزینه‌های کلان برای ایجاد انسجام و وحدت بین داشته‌های یک کشور و تلاش برای حفظ آن کاملاً بی‌معنا می‌شود.
 
تاريخ : شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۴۰

راحله اسدی‌نیا- استاد دانشگاه و کارشناس ارشد مدیریت جهانگردی- در گفت و گو با هنرنیوز با اشاره به این که چیزی به نام « موزه کودک» نداریم، افزود: اگر منظور از وجود موزه ایجاد سرگرمی، لذت و آموزش مستقیم و غیر مستقیم باشد این هدف حتا برای بزرگسالان برآورده نمی‌شود کودکان که جای خود دارند.

وی با بیان این که کشورهای آمریکایی، اروپایی و آسیای دور سرمایه‌گذاری کلانی برای آموزش فرهنگ، جغرافیا و تاریخ خود انجام می دهند، افزود: اما مدارس ما به دلیل نبود امکانات مجبورند کودکان را برای سرگرمی به دیدن فیلم ‌های طنز بزرگ‌سالان ببرند شاید «مدرسه موشها» بعد از مدتها نخستین فیلم مورد علاقه جامعه کودکان بوده است. وقتی چنین فقر فرهنگی داریم چه توقعی می‌توان داشت که فرضآ کارگردانان فیلم‌های سینمایی یا کارتون یا سریالی برای کودکان با محتوای فرهنگی، تاریخ و جغرافیا بسازند و آنها را به بازدید از موزه‌ها دعوت کنند..

این فعال گردشگری توضیح داد: اگر هم بچه‌ها را به موزه ببرند بیشتر، رفتن آنها به سعدآباد، نیاوران و کاخ گلستان ختم می‌شود که کودکان بسیاری از مباحث موزه‌های آنها را متوجه نمی‌شوند. و اصلاً کسی نیست که با توجه به درک کودکانه آنها مسائل را توضیح دهد در نتیجه موزه رفتن برای کودکان ما ختم می‌شود به بزن و برقص در اتوبوس و خوردن خوراکی دیدن فضای سبز اطراف موزه‌ها اگر هم این چند مجموعه تفریحی- تاریخی بخواهد از خود خلاقیتی به خرج دهد نهایتاً در محوطه و فضای باز خود چند نمایش عروسکی برگزار می‌کند.

او افزود: بنابراین بازدید از موزه‌ها به معنای آموزش دوره‌های تاریخی و درک صحیح و برانگیختن انگیزه درونی برای جستجو و کاوش در علوم نیست. کودکان همیشه حس کنجکاوی قویتری نسبت به بزرگسالان دارند اما چه کسی، چگونه و در چه زمانی توسط موزه‌ها به تصویرسازی و خلق دوباره تاریخ و فرهنگ برای آنها پراخته است؟

این استاد دانشگاه با اشاره به این که در آموزش و پرورش انگیزه‌ای برای توجه به دروس« تاریخ»، «علوم اجتماعی» و «جغرافیا » و « ادبیات» وجود ندارد؛ اظهار کرد: این درحالی است که این چهار درس رکن اصلی و شالوده زندگی ملی و فراملی هر مملکتی را تشکیل می‌دهد.

وی عدم شناخت موزه‌ها توسط کودکان را بسیار زیانبار توصیف کرد و افزود: در این حالت خودآگاهی تاریخی به طور کلی از بین می‌رود و هیچ گونه شناختی از فرهنگ، صنایع دستی، تاریخ، جغرافیا، محیط زیست و اجتماع در ذهن کودکان بوجود نمی‌آید که اثرات آن در دانشگاه و یا هنگام ورود افراد به جامعه کاملا مشهود می‌شود. در چنین حالتی مردم کوچکترین عرقی به سرزمین خود و تحولات آن نخواهند داشت و هزینه‌های کلان برای ایجاد انسجام و وحدت بین داشته‌های یک کشور و تلاش برای حفظ آن کاملاً بی‌معنا می‌شود.

اسدی‌نیا از عدم استقبال سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از طرح‌اش تحت عنوان« درس تور» خبر داد و گفت: در این طرح معلمان به جای نشستن سر کلاس درس و آموزش تاریخ در یک فضای مبهم حداقل می‌توانند مباحث مربوط به تاریخ قاجار و پهلوی را در موزه‌های مجموعه‌های گلستان، نیاوران و سعدآباد آموزش دهند اما همچنان آموزش و پرورش ار کمبود بودجه می‌نالد و سازمان میراث فرهنگی هم با وجود شعارهای بسیار زیبا گامی در این زمینه برنداشته است.

او تأکید کرد: موزه مردم‌شناسی کاخ گلستان چند درصد از کودکان را به خود جذب کرده درباره خوراک، پوشاک و گویش محلی اقوام مختلف به بچه‌ها آموزش داده است؟

وی با بیان این که کوتاهی بسیار زیادی در قبال کودکان به عنوان سرمایه‌های آینده انجام شده است، افزود: اگر امروز کودکان ما فرهنگ خود را نشناسند فردا علاقه ای به این کشور و آب و خاک نخواند داشت و در نخستین فرصت از آن فرار خواهند کرد و یا به جای تلاش برای دیدن جاذبه‌های ایران افتخارشان بازدید از کشورهای و جاذبه‌های آنها خواهد بود.

اسدی‌نیا بااشاره به این که سازمان میراث فرهنگی متولی آشنای مردم با تاریخ ، آداب و رسوم، غذا، لباس، رقص، گویش، هویت یک کشور است، تشریح کرد: درحال حاضر یکی از مشکلات وجود راهنمایانی است که حتا اگر روزی سازمان به فکر راه‌اندازی موزه برای کودکان بیفتد و یا با توجه به امکانات کنونی بخواهد همین داشته‌های موجود را به کودکان معرفی کند، این راهنمایان توانایی برقراری ارتباط با کودکان و بیان مطالب مفید تاریخی ، فرهنگی و اجتماعی را به زبانه کودکانه ندارند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: این افراد محفوظات را بدون توجه به سنین مختلف بیان می‌کنند که حتا هضم آن برای گروه سنی بزرگسالان نیز سخت است. از سویی سازمان میراث فرهنگی هم باید به بهانه‌های مختلف برنامه‌ها، جشنواره‌ها و فستیوال‌هایی برای آشنایی با تاریخ، گویش، فرهنگ و هنر مخصوص کودکان در موزه‌ها برگزار کند تا آنها با موزه‌ها احساس غریبی نکنند.

وی خاطرنشان کرد: امروز متاسفانه آموزش و پرورش از موزه‌ها به جای پارک برای کودکان استفاده می‌کند و از سر ناچاری آنها را به موزه می آورد نه از سر رغبت و انگیزه!
کد خبر: 75427
Share/Save/Bookmark