هنرنیوز: جناب بابویهی! اگر بخواهید نگاهی تحلیلی به شکل گیری خانه سینما و سپس انحلال آن داشته باشید در ابتدا به چه مواردی اشاره می کنید؟
اگر قرار است در باره خانه سینما صحبت کنیم؛ ابتدا باید بر روی چند محور تاکید کنیم. محور اول این است که در حقیقت، یک جریانی بعد از انقلاب تلاش کرد که به شکلی بگوید که سینمای ایران می تواند با روشهای سندیکالیزم اداره شود تا هم اقتدار داشته باشد و هم تا حدودی شبیه به چندین سندیکاهایی در قبل از انقلاب مثل سندیکای هنرمندان یا گویندگان و غیره باشد. اما غافل از اینکه دستور العمل هایی بر اساس نگاه آریامهری بر این سندیکاها حاکم بوده که در فیلمهای تولید شده و گونه های فیلمهای مذکور تولید شده هم وجود داشته است. این در حالی است که اداره سینماها نیز با جریانهایی بوده که وابسته به رژیم پهلوی بودند چرا که در سال ۵۷ و درست قبل از انقلاب اسلامی، سمیناری از طرف روابط عمومی حزب رستاخیز که گرداننده آن آقای علیرضا میبدی بود برگزار شد و سینماگرانی مثل فردین، رضا فاضلی و غیره از یک طرف و آقای خردمند معاون وزیر فرهنگ و هنر وقت و آقای صالح مدیر کل نظارت نیز از طرف دولت در آن حضور داشتند و دقیقا آقای میبدی این مطلب را آنجا عنوان کرد که سینمای ایران به مانند مطبوعات ایران است و باید همان طوری که در مطبوعات؛ یکسری «بایدها و نبایدها» به صورت کلیشه ای وجود دارد و دیگر نیاز به سانسور نیست؛ سینما نیز یکسری دستورالعمل هایی دارد که باید بر اساس آن عمل شود.
بنابر این بعد از انقلاب گروهی فکر کردند که بیایند همین کار را بکنند تا استقلال بیشتری در موضوع تبیین معانی در سینمای انقلاب ایجاد شود اما غفلت کار از این بود که این لقمه، دست به دست گشت و با یک انحراف عجیب، وارد سازوکار سینمای ایران شد. سینمای ایران بعد از انقلاب با طراحی که گروه آقای انوار بر مبنای نگاهی که به کشورهای سوسیالیستی مثل شوروی سابق و یا سازمان سینمایی دفاع آلمان شرقی داشتند پا گرفت و در حقیقت نگاه دولتی بر سینما حاکم شد و به همین دلیل هم هست که: «بنیاد سینمایی فارابی» که قرار بوده بازوی اجرایی سینمای ایران شود به بازوی سینمایی معاونت سینمایی مبدل شد. این تفکر معتقد بوده که سیستم حمایتی ، هدایتی و نظارتی دولت باید بر سینما حاکم شود اما غافل از اینکه سینمای اروپای شرقی همه بودجه اش دولتی است اما در ایران، بخش خصوصی نیز در سینما فعال بوده و این اولین تعارض بود که در این تفکر بوجود آمد.
بنابراین آن ساختاری که در ذهن آقایان انوار و جماعت همفکر ایشان بود با آن چیزی که در قابلیت سینما موجود بود تفاوت پیش آمد به عبارتی پول از بخش خصوصی هم به سینما تزریق می شد و به همین دلیل نمی شد تمام آن نگاهی که آقایان انوار به سینما داشتند را بر سینما حاکم کرد.
هنرنیوز: شما به آقای انوار اشاره داشتید آقای انوار از مدیرانی بودند که سنگ بنای خانه سینما را در سال ۶۶ بنا کردند اما چون آن موقع، زمان مدیریت خودشان در وزارت ارشاد بود تاسیس خانه سینما را تا سال ۷۲ به حالت تعلیق در می آورند و بعد از خروج از پست دولتی برای اینکه نفوذ خودشان همچنان بر سینما حاکم باشد مبادرت به راه اندازی خانه سینما می کنند شما در این مورد چه نظری دارید؟
باید اعتراف کرد که سینمای ایران بعد از انقلاب و با ورود اکیپ آقای انوار که از تلویزیون به سینما آمدند به «حیات خلوت سازمان صدا و سیما» مبدل شد و برای اینکه همواره اقتدار تلویزیون بر سینما حفظ شود با هر تغییر و روی کار آمدن هر وزیری هم سعی کردند مدیرانی از تلویزیون را به سینمای ایران تحمیل کنند؛ شما اگر همه این موارد را بشمارید می بینید که درست این اتفاق تا قبل از دوره آقایان حسینی و شمقدری وجود داشته است یعنی آخرین مدیران این هجوم، اشخاصی مثل آقای جعفری جلوه بودند که از محیط سینما خارج شده و دوباره به تلویزیون رفتند. پس از آن تنها در زمان دولت دهم است که سینما به دست اکیپ غیر تلویزیونی افتاد. البته من این موارد را نیز در جلسه ای که در خدمت آقای رئیس جمهور بودم هم اعلام کردم و گفتم «من اینجا می گویم تا آنجا آقای ضرغامی بشنود. آقای ضرغامی! سینما حیات خلوت شما نیست» . لذا وقتی تلویزیون از معاونت سینمایی (شمقدری) ناامید شد و فهمید که نمی تواند در این حوزه نفوذی داشته باشد سعی کرد تا نفوذ خود را از طریق «خانه سینما» افزایش دهد. روی همین اصل، برنامه ای مثل برنامه «هفت» را راه اندازی کرد و فردی مثل آقای فریدون
” با ورود مدیران خانه سینما به وزارت ارشاد پلی از کوچه سمنان به وزارت ارشاد و از کوچه سمنان به سازمان صدا وسیما زده می شود و این پل همچنان ادامه دارد تا اینکه در زمان آقایان حسینی و شمقدری شکسته می شود و البته درد ماجرای خانه سینما از همین جا نشات می گیرد. “
جیرانی را در این برنامه گمارد تا ایشان وظیفه مهم ، نفوذ بر سینما را به عهده بگیرد همچنین شش شبکه رادیویی طی دو سال گذشته هفتهای چند ساعت برنامه در خصوص سینما (کاملا بی سابقه بوده است) و به چالش کشیدن تولیت سینمای کشور را بر عهده گرفتند به این امید که سینمای ایران، دوباره حیات خلوت تلویزیون شود با این تفاوت که این بار؛ خانه سینما را هم به حیات خلوت تلویزیون مبدل کنند. بر اساس همین سناریو بود که از اغلب بزرگان خانه سینما با دادن اجازه ساخت فیلم و سریال، حمایت کردند و آنها را از نظرمالی، آن ها را فربه کردند. این در حالی است که اکثر این افراد، سالهاست که در سینما فعالیتی ندارند اما مدعی حضور در سینما هستند. دراین میان هم، نهادهایی مثل بخش فرهنگی شهرداری ، حوزه هنری و بنیاد جانبازان و غیره، تلویحا با سازمان صدا وسیما از طریق هیات مدیره خانه سینما یا جماعتی که در هیات مدیره خانه سینما نبودند ولی منافعشان به این تفکر گره خورده بود که سینما باید حیات خلوت تلویزیون بشود همکاری می کردند لذا این شوم ترین، اتفاقی بود که در سینمای ایران افتاد که همین تفکر هم باعث شد تا خانه سینما تا حد انحلال به پیش برود.
هنرنیوز: پس اینکه برخی ها داد می زنند خانه سینما را وزارت ارشاد منحل کرده است در واقع اینگونه نیست بلکه عملکرد خود هیات مدیره خانه سینما این خانه را به این روز انداخته است؟ دقیقا درست است. من هم معتقدم که خانه سینما را ارشاد منحل نکرده است این موضوع را می شود از نظر شکلی هم ثابت کرد بلکه صدا و سیما با تولید برخی برنامه هایش و بویژه برنامه «هفت» و با آدمهایی که توسط صدا وسیما هدایت می شدند؛ خانه سینما را منحل کرد حتی کسانی که در خانه سینما بوده ند نیز خودشان اذعان دارند که وزارت ارشاد نه مقررات جدیدی وضع کرد، نه قانونی را در مجلس به تصویب رسانید و نه شکایت پیگیری شده ای را دنبال کرد - حتی شکایتی را هم که به اشتباه علیه خانه سینما به دادگاه کرده بود را هم پس گرفت - بنابراین این عملکرد خانه سینما بود که باعث انحلال آن شد . خانه سینما در حالی که وکیلی داشت که به همه قوانین سینما اشراف داشت اما باز هم اساسنامه اش را بدون تصویب تغییر داد و با توجه به اینکه وکیل خانه سینما به قوانین به طور کامل مسلط بود این کار به معنای شروع جبهه گیری علیه قانون بود و جالب اینکه بعد خودشان هم به دیوان عدالت اداری شکایت بردند که حاص آن رایی است که همه از آن مطلع هستند.
هنرنیوز: رای دیوان عدالت اداری هم به گونه ای تقسیر شد که گویا خانه سینما بی تقصیر است خود خانه سینما، با نفوذ هایی که کردند سعی کردند رای دیوان عدالت اداری را به نفع خودشان مصادره کنند و تلاش کردند شبهه در رای ایجاد کنند در حالی که رای مشخص است و خانه سینما همچنان مقصر است و حق بازگشایی را ندارد. یک بار دیگر تاکید می کنم خانه سینما را سازمان صدا و سیما با سردمداری هیات مدیره خانه سینما، منحل کرد این اعتقاد من است و حاضرم در هر جلسه ای، ریز این موارد و همه سوابق آن را هم افشا کنم . متاسفانه هیات مدیره و مدیران صنوف خانه سینما از سمت شغلی شان سوء استفاده کردند و اگر یک روزی شکایتی از هیات مدیره خانه سینما به دادگاه ارسال شود قطعا محکومیت این مدیران متصور خواهد بود.
هنرنیوز: آیا خانه سینما از همان ابتدا سعی در سیاسی کاری داشته است؟
قطعا خیر، من خودم در اولین جلسات خانه سینما حضور داشتم. من الان اسنادی دارم که یکی از آنها در باره گزارشی است که آقای انوار در سال ۱۳۶۴ در باره تامین اجتماعی دست اندر کاران تهیه کرده و قرار بوده آن را به دستور آقای خاتمی که آن زمان وزیر ارشاد بودند به مجلس ببرد حتی آقای انوار نامه ای به آقای خاتمی نوشت که متن آن را من در اختیار دارم و ایشان از آقای خاتمی گلایه کرده که «چرا این طرح را قبلا تکثیر نکردید تا به دست نمایندگان برسد اما بهر حال من در مجلس توضیحاتی در باره این طرح دادم فقط خدا کند که نمایندگان نظر مثبت بدهند». که ظاهرا این اتفاق رخ نداد . با توجه به این سند، آن چرا که آقای انوار در این طرح مطرح کرده کاملا مطالب صنفی بوده است. یعنی اگر مسائل خانه سینما الان سیاسی شده فارغ از نیت اولیه بوده اما این نگاه سیاسی بتدریج و با آمدن مدیران جدید به خانه سینما قوت گرفته است و این در حالی بوده که هیچگاه هم مثل این دوره، وزارت ارشاد در مقابل نگاه سیاسی خانه سینما ایستادگی نکرده است.
هنرنیوز: برخی از مدیران خانه سینما بعدا در وزارت ارشاد به سمتهایی مثل معاونت سینمایی و غیره می رسند این نشان می دهد که خانه سینما، وزارت ارشاد را هم با خود همسو کرده بوده است؟ درست است. وقتی آقای انوار و دیگران از تلویزیون در سینمای این مملکت مستقر شدند تا سینما را بدست بگیرند هدفشان این بوده تا زمانی که هستند کارهایی را در جهت اقتدار خودشان انجام دهند علت اصلی آن هم مشخص است اولین مدیر عامل، آقای آقاجانی می شود بعد گروهی مثل آقای دادگو در خانه سینما نفوذ می کنند یا همان طوری که شما اشاره کردید افرادی از خانه سینما در ارشاد، مدیر می شوند مثل آقایان منوچهر محمدی و مرحوم سیف الله داد، اینها کسانی بودند که در خانه سینما مسئولیت داشتند و آنگاه به پست های معاونت سینمایی و مدیر کل نظارت منصوب می شوند به عبارتی با ورود مدیران خانه سینما به وزارت ارشاد پلی از کوچه سمنان به وزارت ارشاد و از کوچه سمنان به سازمان صدا وسیما زده می شود و این پل همچنان ادامه دارد تا اینکه در زمان آقایان حسینی و شمقدری شکسته می شود و البته درد ماجرای خانه سینما از همین جا نشات می گیرد.
هنرنیوز: الان آقای فرهاد توحیدی به عنوان رئیس هیات مدیره خانه سینما عنوان کرده که خانه
” اگر تا کنون خانه سینما پلمپ نشده به این دلیل است که وزارت ارشاد می داند که دیگر چیزی در خانه سینما باقی نمانده چرا که تمام اسناد و فایلها مشخص است که هم اکنون در دفتر کدام آقا نگه داری می شود ولی ازجهت اجرای قانون، وزارت ارشاد می تواند با این حکمی که دارد آنجا را پلمپ کند “
سینما تصمیم گرفته اساسنامه اش را با مقررات جاری ناظر بر اساسنامه موسسه های فرهنگی هنری انطباق دهد و تحت نظارت وزارت ارشاد فعالیت کند آیا این تمایل و همکاری خانه سینما می تواند گامی به جلو تلقی شود؟ متاسفانه با نگاه سیاسی حیرت انگیزی که بر خانه سینما حاکم است و با وجود تغییر بدون تصویب اساسنامه آن ، دیگر این نوع اعتراف ها تاثیری ندارد چرا که این حرف را خانه سینما باید ۶ ماه پیش عنوان می کرد، الان دیگر این سخنان موثر نیست و باید قبل از منحل شدن موافقت خود را اعلام می کردند لذا این حرفها به معنای «چوب بر کفن مرده زدن» است. بنابراین انحلال خانه سینما از نظر من حتمی است حتی یک آئین نامه ای که مصوبه سال ۱۳۷۵ است و تا حالا هم کسی به آن اشاره نداشته، وزارت ارشاد این آئین نامه را پیش کشیده که این آئین نامه با امضای آقای حبیبی است و با این آئین نامه دقیقا اقتدار وزارت ارشاد در این موضوع - انحلال خانه سینما - حتمی است و این انحلال، شبهه پذیر نخواهد بود.
هنرنیوز: با انحلال خانه سینما، تکلیف سینماگران چه می شود؟ هیات ساماندهی صنوف به مدیریت آقای زندباف دارد همین کار را می کند که تکلیف این سینماگران مشخص شود تا به سرعت به صورت قانونی سروسامان بگیرند غیر از هیات ساماندهی صنوف ما حتی اگر به این هیات هم کاری نداشته باشیم باز هم هر کدام از صنوف سینمایی که بخواهند فعالیت کنند باید مجوز کار بر اساس یک اساسنامه تصویب شده داشته باشند اگر بر خلاف اساسنامه ای که مصوب شده کاری انجام دادند آنگاه سروکارشان با قانون خواهد بود. اما کاری که در هیات مدیره خانه سینما اتفاق افتاد با مفاد قانونی که در اساسنامه اشان ثبت شده بود مغایرت داشت به گونه ای که عملکرد آنها فارغ از اساسنامه اشان بود در حالی که اهداف اساسنامه این نیست که یک مجموعه چند نفری ، اختیاری را کسب کنند که این اختیار هم ماهوی و هم کمی و کیفی باشد به عبارت دیگر، آنها ( هیات مدیره خانه سینما ) کارهای خودشان را با بیان دیگری تفسیر می کردند.
هنرنیوز: آقای توحیدی گفته «تعجب ما این است که ساعت ۹ صبح یک حکم ابلاغ می شود و ساعت ۱۱ ماموران همان دستگاه برای پلمپ مراجعه می کنند پس مهلت ۲۰ روزه مقرر در قانون کجا رفته است» سوال من این است که آیا این مهلت ۲۰ روزه می تواند تغییری در حکم ایجاد نماید؟ چون صادر کننده این حکم وزارت ارشاد است و مجری اجرای حکم هم همان وزارتخانه است لذا اصلا تعارضی ندارد به محض اینکه حکم داد، می تواند آن را اجرا کند و آنجا را هم پلمپ کند . اعتراضی که خانه سینما بر اساس قانون می تواند طی ۲۰ روز بکند یک روند دیگر اداری دارد که با این عمل وزارت ارشاد ارتباطی ندارد. اگر تا کنون خانه سینما پلمپ نشده به این دلیل است که وزارت ارشاد می داند که دیگر چیزی در خانه سینما باقی نمانده چرا که تمام اسناد و فایلها مشخص است که هم اکنون در دفتر کدام آقا نگه داری می شود ولی ازجهت اجرای قانون ، وزارت ارشاد می تواند با این حکمی که دارد آنجا را پلمپ کند چرا چون مفاد دیگری در آن مصوبه وجود دارد که به وزارت ارشاد این اختیار را می دهد که آنجا را مهرو موم کند حتی وزارت ارشاد می تواند به صورت موقت و با یک اخطار، حتی قبل از حکم و برای پیشگیری از عوارض بعدی، خانه سینما را مهرو موم کند حالا که حکم دارد قطعا می تواند این کار را بکند اما اگر هیات رسیدگی به شکایت، تشخیص داد که اعتراض خانه سینما و ادله آنها قابل قبول است و دستور بازگشایی صادر کند خود ارشاد می تواند آنجا را فک مهر کند.
هنرنیوز: چرا با وجودی که خانه سینما از وکیلی برخوردار بوده که به همه جوانب قانون و مفاد آن آگاهی داشته بازهم دست به کارهای غیرقانونی در اساسنامه اش زده است؟ به نظرمن بخشی از اغفال خانه سینما توسط کسانی بوده است که نامشان را وکیل خانه سینما گذاشتند و به هیات مدیره خانه سینما، مشورتهای غلط می دادند یعنی اندازه کسانی که به آنها مشورت می دادند خیلی کوچکتر از آن بوده که اینجوری هیات مدیره را به چاله و چالش انداختند . من بارها اظهارات حقوقی که از سوی خانه سینما منتشر شده را مطالعه کردم و دیدم که اغلب آنها غلط است - البته این نظر من است - معتقدم محور حقوقی خانه سینما نه تنها ناقص عمل کرده بلکه ناآگاهانه عمل کرده و بیشتر چالش ها هم از سوی آنها بوده است.
هنرنیوز: آیا آقای فرهاد توحیدی می تواند به لحاظ قانونی راهکار بدهد و اعلام کند ما حاضریم تحت نظارت ارشاد فعالیت کنیم؟
هیات مدیره در حال حاضر اجازه ندارد از طرف هزاران نفر سینماگر آن هم با توجه به انحلالی که پیش آمده سخن بگوید. بنابراین هیات مدیره خانه سینما، صلاحیت راهکار دادن ندارد. در حالیکه باید این راهکار را قبل تر می داد. چه شده که این بار، محکومیت را پذیرفته و آن را درست می داند اما قبل تر درست نمی دانستند این تناقض نشان می دهد که یا حقوقدان خانه سینما به مفاد قانونی آگاهی نداشته یا عمدا می خواستند قوانین را زیر پا بگذارند و قصد مصالحه و همراهی در جهت حمایت از منافع صنوف را نداشتند. ریشه اصلی آن هم به تحریک افرادی بوده که منافع شخصی داشتند.
هنرنیوز: پس انحلال خانه سینما با توجه به سخنان شما قطعی است و شکی در آن نیست؟ من که در آن شکی نمی بینم مگراینکه غیر از مقرراتی که ما می دانیم چیزهای دیگری هم وجود داشته باشد به نظر من باید همه مدیران خانه سینما؛ اختیار و قدرت را به اعضای صنوف نه شوراهای مرکزی صنوف که در جهت منافع هیات مدیره حرکت کردند برگردانند. شوراهای مرکزی بزرگترین صدمات را به افراد صنوف تا زدند، بیایند آمار ارائه دهند که در جهت اساسنامه هر صنفی چکار کردند؟ در اساسنامه هر یک از صنف ها بیش از ۱۰ ماده وجود دارد در حالی که آنها بجز بند انتخابات که آن هم همواره با تبلیغات، فشارها و ترفندهایی به نتیجه رسیده ، برای صنوف هیچ کاری نکردند.