به گزارش هنرنیوز، هرچند آمارها نشان از افزایش گردشگران خارجی به ایران دارد اما سهم طبیعتگردی در این بین چقدر است؟
یک
ی از آژانسداران تهران معتقد است سرمایهگذاری خاصی در این حوزه انجام نشده است و اگر هم طی این سالها طبیعتگردانی به ایران سفر می کردند به صرف آشنایی آنها با برخی آژانس ها و روحیه ماجراجویانه آنها داشته است. او توضیح میدهد: « همانطور که تصویر منفی از مردمان ایران در اذهان عمومی وجود دارد. از طبیعتگردی ایران هم تصویری برای جهانیان ایجاد نشده است. هم اکنون نیز بیشتر گردشگران ورودی فرهنگی و با سنین بالا هستند. طبیعتگردی حوزهای ماجراجویانه است و ایران در حوزه بستههای سفر ماجراجویانه عملاً اقدامی نشده است.»
از سویی هر چند به گفتهی ابراهیم پور فرج- رییس جامعه تورگردانان ایران- که تعداد گردشگران طبیعتگردان هم افزایش یافته است اما
آرش نورآقایی - رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی راهنمایان تور- که خود از فعالان طبیعتگردی است معتقد است که نمیتوان آمار دقیقی از گردشگران طبیعتگرد ارائه کرد.
او در عین حال تأکید میکند:« من در طول این چندماه به شخصه زیاد درخواست تورهای متنوعِ عجیب میبینم. مثلا یک شرکت آلمانی درخواست عکسی از یوز ایرانی برای کاتالوگ سال ۲۰۱۵ خود دارد. همچنین درخواستهایی برای تهیه کاتالوگ با عکسهایی از میانکاله، روستاهای خاص، مسیر میراثهای جهانی و مسیرهای عرفانی داشتم که این نشان میدهد گردشگران خارجی آرام آرام به سمت طبیعت ایران نیز گرایش پیدا میکنند و خواستار تنوع بیشتر هستند. اما متأسفانه هیچ زیر ساختی برای طبیعت گردی آماده نکردیم. زیر ساختهای تبلیغاتی وضعیت بدتری دارد. ما عملاً هیچ تبلیغی برای پرندهنگری، رصد آسمان، کوهنوردی، اسکی، غارنوردی یا دوچرخه سواری انجام ندادیم .از سویی امنیت لازم را هم برای طبیعتگردی فراهم نکردیم. همه ایران را با جاذبههای تاریخی- فرهنگی اصفهان، شیراز و یزد میشناسند اما شناختی از طبیعت ایران ندارند. چه اشکالی دارد ما با داشتن دو نوع یوز، فرضاً ۱۰۰ دلار یا ۶۰ دلار از گردشگر خارجی بگیریم و آنها را به تماشای این بخش از حیات وحش ایران ببریم. یا زیستگاه گورخر آسیایی در مسیر یزد را به گردشگران علاقهمند معرفی کنیم اما باید یک حداقلهایی از زیر ساخت فراهم باشد. مکانی برای استراحت، یا تأمین امنیت در صورت وقوع حادثه حداقلهای سفر طبیعتگردی است.»
نورآقایی ادامه میدهد: « برای صعود به قلههای اروپایی در طبیعت هتل ۵ ستاره وجود ندارد اما تمام وسایل، مسیرها و محل اقامت آماده است ولی ما در مناطق پارک ملی هم حتا شاخص ایمنی لازم را فراهم نکردیم. یا با وجود رودخانههای خروشان بستر لازم برای قایق سواری ماجراجویانه (رفتینگ ) ایجاد نشده است.»
او بیشترین در خواست گردشگران طبیعتگرد خارجی را اسکی، کوهنودی، رفتن به دامنه کوهها، زندگی با عشایر و دوچرخه سواری در ایران عنوان میکند.
علی شادلو یکی دیگر از فعالان طبیعتگردی ظرفیت گردشگری چه فرهنگی، تاریخی، طبیعی و... را صرفاً منبعی می داند که برای کشور منافع، شغل و اقتصاد تولید نمیکند.
او توضیح میدهد: مثلاً در چشمه باداب سورت به عنوان یک ظرفیت ملی و طبیعی چه خدمات گردشگری ارائه میشود که بتوان گردشگر خارجی را برای دیدن آن برد. یک چشمه بی نظیر بدون هیچ امکاناتی، این فقط ظرفیت است و تولید منافع نمیکند.
یک سرمایهگذار برای هزینه کردن در باداب سورت نخست به بازگشت سرمایه و سود فکر میکند.سرمایهگذار فکر میکند اگر سرمایهاش را به ترکیه ببرد خیلی راحتر است تا ایرانی که گردشگر ندارد یا اگر هم دارد با هزار یک مسأله روبروست. البته هرچند در دروه خاتمی تعداد تختها و هتلها افزایش پیدا کرد اما با رکود گردشگری طی این ۸ سال سرمایهگذاران ضررهای زیادی کردند و عملاً سرمایهگذاری در حوزه گردشگری ایران یک ریسک بزرگ است.
او ادامه میدهد: ما از پروازهای متنوع و کیفیتدار کل جهان به ایران محرومیم درحالی که از اقصی نقاط دنیا به راحتی به ترکیه پرواز می کنند. مضاف بر این که سفر به ترکیه ویزا نمیخواهد اما ایران یا چنین امکانی ندارد یا روند گرفتن ویزای آن بسیار سخت است.فرضاً اگر یک کوهنورد بخواهد به ایران سفر کند ابتدا در مورد حمل و نقل هوایی با مشکل روبروست دوم برای گرفتن ویزا و سوم در بهترین حالت وارد کشور هم بشود اپراتورهای قوی، علمی و آموزش دیده برای خدمات دهی به کوهنوردان یا معدودند و یا وجود ندارند. مجوزها، تمهیدات قانونی و ... که جای خودارد.
او با اشاره به این که سرمایه گذاری در زیرساختهای طبیعتگردی مثل پناهگاه در کوهنوردی، اکو کمپ در طبیعت، اقامتگاه طبیعی در پارک ملی و... با مشکل مواجه است، افزود: یک سرمایهگذار داخلی طرحی را به گردشگری میدهد و با استقبال روبه رو میشود اما همین طرح در منابع طبیعی با تضاد قانونی روبه رو میشود. محیط زیست هم که با کل طرحها مخالف است مگر خلاف آن ثابت شود. تضاد قانونی باعث میشود حتا اگر در ۳ یا ۷ سال آینده، ایران با اقبال خوب گردشگران مواجه شود اما به خاطر بروکراسی اداری و تضادها و بن بستهای قانونی ارگانهای مختلف، عملاً سرمایهگذار در هزارتوی این فرآیند فقط دچار فرسایش روح شود و عطایش را به لقایش ببخشد.
شادلو اضافه میکند: نهایتاً یک پروژه در اکوتوریسم مثل کوهنوردی ، گردشگری دریایی، غواصی، صحرا نوردی حتا اگر مسیرهای قانونی آن طی شود، و یک سرمایهگذار حتا اگر از خوان مسیرهای قانونی که دستاویز ارگانهاست، بگذرد؛ در بدنه کارشناسی سازمان با اعمال سلایق متفاوت روبه رو میشود.
به گفته این فعال طبیعتگردی، از طرفی برخی به دنبال سرمایهگذاری در طبیعت با تکیه بر اصول توسعه پایدار نیستند. یعنی زیر لوای سرمایه گذاری به دنبال زمین خواری هستند.
او میگوید: پس طبیعتگردی ما هم در انتخاب سرمایهگذار، هم در تدوین قوانین، هم دربدنه کارشناسی و سلیقه محوری مشکلات مختلفی دارد، مضاف بر آن که درگاه روابط پهنای باند بیشتری از درگاه ضوابط دارد.بنابراین خیلی از سرمایه گذارانی که جاذبه گردشگری در کشورهای مطرح گردشگری همسایه و حتا دنیا تولید کردند، سرمایه گذار ایرانی هستند. اپراتورهای ایرانی در گرجستان، ارمنستان، ترکیه، عراق، کردستان عراق، امارت، عربستان حتا در پاکستان، تایلند، چین و قلل تبت خدمات دهنده هستند.
شادلو اضافه میکند: به عبارتی سرمایهگذار از آنجا که مطمئن نیست سرمایهاش در ایران باز میگردد این سرمایه را در کشورهای دیگر در حوزه گردشگری به کار میگیرد.