در چهارمین شب از جشنواره موسیقی فجر؛ دیشب گروه رستاک در تالار وحدت به اجرای نواهای ایرانی پرداختند. همین موضوع سبب شد تا این گونه موسیقیایی را در اجرای گروه رستاک به بازنگری بنشینیم.
تالار وحدت رنگ و بویی دیگر داشت. حضور پر شور مخاطبان این گروه موسیقی نشان داد که فارغ از تمامی گونه های نوظهور موسیقی در ایران، هنوز هم آواهای محلی و نغمه های سنتی حرف های زیادی برای گفتن دارند.
در واقع به نظر می رسد شور و هیجان نهفته در موسیقی نواحی ایرانی به سبب نمادگرایی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
در حقیقت حضور گروه هایی که موسیقی نواحی ایران را در میان مردم زنده کند؛ اتفاق خوبی برای موسیقی ایران به حساب میآید. چرا که سبک ها و شیوه های نوازندگی غربی در دهه اخیر چنان رونق گرفته است که سلیقه نسل جوان جامعه را از موسیقی اصیل, به موسیقی بیگانه معطوف کرده است. اما موسیقی مقامی ایران متفاوت از این گونه های موسیقیایی، زبان فرهنگ مردم سرزمین ماست.
در حقیقت در پس تمامی نغمه های موسیقی مقامی در نقاط مختلف ایران، افسانه ها و داستان هایی نهفته است که بهای آن ها با هیچ گونه دیگر موسیقی قابل قیاس نیست. موسیقی مقامی یادآور باورهای یک فرهنگ و دربردارنده هویت بومی، توصیف آب و هوا، رسوم رایج در میان یک قوم، و روایت های داستانی ارزشمندیست که در میان نسل های پی در پی نقل شده است. همین پیشینه ریشه دار سبب می شود تا این گونه موسیقیایی متمایز از گونه های رایج در موسیقی باشد. از سوی دیگر موسیقی سنتی نواحی مختلف ایران، شور و غوغایی وصف ناشدنی در خود دارد که مخاطبانش را وادار به همراهی کردن باشادی نهفته در نغمه هایش وادار میکند.
طنین و رنگ موسیقی نواحی ایران، به واسطه تنوع در سازهای مورد استفاده آنان از تنوعی چشمگیر برخوردار است. از سوی دیگر شدت و توازن آن در این گونه موسیقی، آن را از نوعی سرمستی و شادی لبریز می کند. این خصلت سبب میشود تا مخاطب به شنیذنش تمایل پیدا کند.
هم نشینی سازها و نغمه های ایرانی با جامه مردم مناطق مختلف از موسیقی محلی نواحی ایران، میراث ارزشمندی ساخته است که گویای هویت دیرپای ایرانیست. آنچه سبب می شود تا این گونه موسیقی در ذهن مخاطبانش جلوه کند در همین خصوصیت نهفته است.
حضور رستاک در جشنواره موسیقی فجرنشان داد که موسیقی ایرانی و گونه های مختلف موسیقی نواحی ایران بیش از تمامی گونه های موسیقی در میان مردم طرفدار دارد.
زنده کردن موسیقی نواحی ایران توسط یک گروه موسیقی معاصر، اتفاقی ارزشمند به حساب می آید. در روزگار رواج موسیقی غربی و تغییر در باورهای مردم به زندگی در دنیای مدرن، چنین حرکتی را می توان تا حد مرمت یک بنای باستانی گران بها دانست.
در حقیقت آنچه گروه رستاک را متمایز از سایر گروه های موسیقی معاصر نشان می دهد؛ باور به قابلیتهای موسیقی های قومی است. این امر نه به معنای از یاد بردن موسیقی نواحی از سوی سایر موسیقیدانان بلکه به معنای ارزش گذاری بر انتخاب گونه ای از موسیقیست که امروز در میان موسیقی های بیگانه از فرهنگ ایرانی، کمرنگ شده است.
به هر روی در عرصه تمامی هنرها و همه گونه های فرهنگی ایرانی نیاز به بازنگری در فرهنگ ایرانی احساس می شود و گروه رستاک به سبب توجه به اصل هویت د ر موسیقی ایرانی جایگاهی ممتاز دارد.
یادداشت: مینا عبدی