هزار و یک حکایت از اکسپو ۹۱
فروش فرهنگ بصری به جامعه اداری
هزار و یک حکایت از اکسپو ۹۱
به بهانه حاشیه های اکسپو 91 به این رخداد هنری نگاهی دوباره می کنیم.
 
تاريخ : سه شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۴۱


هر رویداد فرهنگی، نیازمند دقت به نیازهای اجتماع است. اجتماعی که بستر آن رویداد قرار می گیرد و تأثیرات آن را می پذیرد.
در توضیح این موضوع می توان گفت؛ فرهنگ عمده ترین نیاز یک اجتماع است و رخداد های آن را منعکس می کند. پس نمی توان این موضوع را پذیرفت که یک رخداد فرهنگی بی توجه به بستر اجتماعی خود نضج یابد و به موازات آن امتداد یابد.
البته در روزگار معاصر ما این موضوع قابل انکار نیست که بخش عمده عرضه با تقاضا هم خوانی ندارد. اما این توجیه در مورد فرهنگ به راحتی قابل پذیرش نیست. فرهنگ شکل دهنده شکل تفکر در اجتماع برای چندین دهه و حتی چندین قرن بعد است. 

** اکسپو، فروش فرهنگ بصری به جامعه اداری

حال می توان با استدلال محکم تری اکسپو ۹۱ را به عنوان یک رخداد فرهنگی بررسی کرد. همان طور که آشکار است اکسپو در پایان خرداد ماه ۱۳۹۱ گشایش یافت. در حالی که مسولان برگزاری اکسپو معتقد بودند؛ زمان کافی برای مقدمات اجرایی نداشتند. همان طور که دبیر اجرایی اکسپو ۹۱ اذعان داشت؛ تمام مقدمات و برنامه ریزی های اجرایی، ارسال فراخوان و جمع آوری آثار با سرعت زیادی اتفاق افتاد.
گرچه پیش از آغاز اکسپو پیش‌بینی می شد، این رویداد به علت عدم وجود زمان کافی برای برنامه ریزی و اجرای آن به نحو مطلوبی اجرا نشود. آثار آسیب ببینند؛ هنرمندان شکایت کنند و مردم خرید نکنند.
اما آن چه رخ داد البته از رویکرد برگزاری درست؛ چندان هم با پیش بینی ها تطبیق نداشت. اکسپو برگزار شد؛ بدون هیچ کار آسیب دیده و بدون شکایتی از سوی هنرمندان پیشکسوت.
اما این بار پای یک بودجه در میان بود. یک دهم درصد از بودجه عمرانی. حزینه ای که برای خرید آثار هنری از سوی دستگاه ها تعیین شده بود و معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظارش است. 

**تأخیر در ابلاغ بودجه و این همه پیامد!

بودجه تصویب شد و به علت ابلاغش با تأخیر ۹ ماهه، در مدت زمانی کم تر از ۵ ماه فرصت اجرا یافت. اندکی پس از آن که این قانون ابلاغ شد؛ وزارت ارشاد مصمم شد تا این بودجه را به سمت آثار هنری جهت دهد. گرچه این تصمیم تا اردیبهشت ۹۱ به طول انجامید و با تغییر در مدیریت مرکز هنرهای تجسمی هم زما شد؛ اما بالاخره شورای سیاست‌گذاری اکسپو تشکیل شد و بلافاصله فراخوانی به گالری داران ارسال شد.
البته بسیاری از هنرمندان شهرستانی از این غافله جا ماندند و موفق نشدند در اکسپو شرکت کنند و به علت کاهلی ادارات ارشاد اسلامی استان ها از شرکت در این اکسپو محروم شدند؛ اما بسیاری از هنرمندان تهرانی در اکسپو شرکت کردند و از آن رضایت داشتند. 

**چرا دستگاه ها از اکسپو خرید نکردند؟

در این میان تعدادی از دستگاه های دولتی به حضور در نمایشگاه فروش آثار هنری اقبالی نشان ندادند و در نهایت حتی پس از تمدید ۱۰ روزه اکسپو از آن بازدید نکردند.
عدم اقبال دستگاه ها به اجرای قانونی که به طور مستقیم با آن ها در ارتباط بود؛ موضوعی بحث برانگیز است. این که چرا دستگاه ها برای خرید به اکسپو نیامدند جای تأمل دارد.
نکته اول این که آثار ارائه شده در اکسپو بیش از آن که به درد یک اداره دولتی و یا ساختمان وزارت خانه بخورد؛ به درد یک خانه لوکس و مرفه نشین می خورد. در واقع به همین منظور هم خلق شده بود و هیچ ایرادی بر هنرمند آن نیست.
اما نکته اصلی این جاست که اگر قرار بود اکسپو با هدف خرید دستگاه ها برگزار شود؛ چرا نیازهای آن ها مورد بررسی قرار نگرفت؟ چرا مجسمه هایی برای نصب در محوطه های اداری در اکسپو نبود؟ چرا مجموعه آثاری که بتوان آن ها را در رایزنی با سفارت خانه ها و مقامات دیگر کشور ها به عنوان نماد فرهنگ و هنر ایران اهدا کرد در میان آثار اکسپو دیده نمی شد؟
در واقع سوال اصلی این جاست که علت عدم تطبیق آثار اکسپو با نیازهای ادارات چیست؟
آیا در چنین شرایطی و با علم به عدم تطبیق آثار اکسپو با نیاز دستگاه های دولتی می توان باز هم برای عدم مراجعه و خرید از اکسپو از آن ها خرده گرفت؟ و سوال آخر این که چه مدت زمان لازم است تا شاهد اتفاقات سنجیده و نتیجه بخش در حوزه فرهنگ و هنر کشور باشیم.

کد خبر: 43927
Share/Save/Bookmark