نگاهی بر فیلم «گلوگاه» ساخته محمد ابراهیم معیری؛
پرداخت تخصصی به معیشت و مشاغل در فیلم های بلند
تاريخ : چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۲۵
شکل پرداخت به مشاغل در اغلب فیلم های بلند ایرانی با اندکی مسامحه همراه است حال آنکه بسیاری از مشاغل توانفرسا با عدم معارفه اجتماعی واجه بوده و اهمیت شناختی آنها محدود و گاه ناگفته مانده است.
در این میان، چگونگی بیان واگویه های پنهان کارگران زحمتکش این حوزه های کاری که اغلب جایگاهی مهم در عرصه اقتصاد و معیشت دارند در سازه های تصویری به صورت فیلم های بلند بسیار حائز اهمیت است؛ این اهمیت از آن روست که سازنده اثر بیش از هرچیز باید به ماهیت مشاغل در ابعاد گوناگون بپردازد و هم نحوه معیشت و کوشایی کارگران این حوزه را در کانون پرداخت قرار دهد.
«گلوگاه» ساخته محمد ابراهیم معیری اثری کاملا متفاوت در ارائه بیان مفاهیم ضمنی حوزه مشاغل است که به شاکله برپایی دکل و دکل سازی از طریق گزینش یک روایت نیمه داستانی پرداخته است.
محمد ابراهیم معیری درباره ماهیت اثر خود می گوید: دغدغه من در ساخت فیلم «گلوگاه» پرداختن به مسئله انرژی و مسایل بومی کشور بود.
جهانگیری کوثری تهیه کننده درباره ساخت این فیلم می گوید: در واقع من ميخواستم با ساخت فيلم «گلوگاه» به كساني كه با برپايي دكلهاي برق به ايجاد نيروي برق كمك كردند و ما با همين نيروي برق در سينما با آن فيلم توليد ميكنيم اداي دين كنم.
«گلوگاه» یک فیلم بلند، بدون اضافات التزامی در مجرای تشریح یک شغل ابزاری مهم است که در حاشیه مشاغل دیگری را که یکی کار معدن و دیگر قالی بافی و فروش فرش است، در تعاملی موازی با آن قرار داده است.
این اثر از منظر تلفیق چند دیدگاه قابل بررسی است؛ نخست آنکه بافت بومی و همجواری سخت معیشتی در روستای گلوگاه را در فراز و فرود یک شغل بسیار دشوار با یکدیگر مبسوط نموده است وگرچه به لحاظ ماهیت، برپایی دکل در همه مناطق مسکونی و حتی در فواصل این مناطق اعم از کوهسار و جنگل و دریا لازم و حادث است لکن بدعت پرداخت به این موضوع در گستره این منطقه، گزینشی مناسب در رویکرد نمونه محور، نسبت به ساختار متعارف این موضوعات است.
وانگهی چینش ابعاد انسانی و نهادن لایه های عاطفی ارتباط کارگران با یکدیگر، عشق و رقابت مشترک دو کارگر دکل ساز بر سر این امر، لایه های مفهومی بیشتری را بر آن مزید نموده است.
مبرهن است در کشاکش این جریانات عاطفی بخش سترگی از درونه کاراکترها به تصویر در آمده است چراکه از تلاش معیشتی به یک تلاقی عاطفی سخت منجر شده و همسانی نقاط مستعد اثر را بیانگر است.
لاجرم در بهره گیری از عناصر پیرامونی و فضاسازی نیز به همین ترتیب ، توالی یک مدل تعمیم یافته را در پی دارد که برای مثال در شکل خاص خود برپایی دکل ها در طول مسیری سخت تا رسیدن به آخرین دکل است که روایت داستان حول این مسئله شکل کانونی یافته و به موازات در یک مسیر طولی ادامه می یابد.
«گلوگاه» در پاره ای موارد با استخدام بهترین بست های هنری همچون رابطه شغل با درگیری زندگی روزمره که برای مثال در کاراکتر کارگر دکل سازی که براثر سقوط از دکل در نهایت با عصای دکلی مجبور به راه رفتن است به بدعت و تازگی بیان موضوع خود صحه نهاده است.
«گلوگاه» ساخته محمد ابراهیم معیری و به تهیه کنندگی جهانگیر کوثری برای نخستین بار در بیست و نهمین جشنواره بین المللی فیلم فجر و در بخش مسابقه سینمای ایران اکران شد و لوح تقدیر و جایزه بهترین فیلم روستایی این جشنواره را از آن خود نمود.
مریم خاکیان