پرداخت آسیب های زندگی شهروندی در تله فیلم های سینمایی
نگاهی بر فیلم «خداحافظ تهران» در پخش فیلم های پایان هفته سیما؛
پرداخت آسیب های زندگی شهروندی در تله فیلم های سینمایی
 
تاريخ : شنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۲۲
مدتی است که در برخی مجموعه های تلویزیونی و تله فیلم ها ی صدا و سیما به رویکرد تقابل پایتخت نشینی و معضلات آن پرداخته می شود وگرچه نوع نگرش هریک از کسانیکه به طرح این آسیب ها می پردازند بسیار حائز اهمیت است اما خوب است پیشتر نگاهی به درون بافت این تقابل ها و پیدایی آن در سطوح بست های اجتماعی و خانوادگی بیندازیم.

مشقت های ناگزیری که در زندگی پایتخت نشینی گریبان گیر مردم است در وجوه بارزتر در زندگی مهاجران نمود می یابد، دکتر فریدون وردی نژاد در خصوص ساختار جامعه شناختی معضلات تهران می نویسد: «دربررسی کيفيتهای مطلوب يک شهر برای زندگی، ميزان دسترسی به امکانات بهداشتی، ترافيک، امکانات رفت وآمد، ميزان آلودگی هوا و...مورد بررسی قرار می گيرد. تهران شهری است که با مجموعه ای از اين مشکلات دست وپنجه نرم می کند و هيچ يک ازشهرداران اين شهر با توجه به زيرساختهای ناموزون آن، نتوانسته اند کار فوق العاده ای برای شهر انجام دهند. مشکل ترافيک تهران به حدی پيچيده شده است که هيچ کس حتی نمی تواند برای آن راه حلی تصور کند».

لایه های سترگ و عمیق مشکلات زندگی در پایتخت به مراتب در لایه های زندگی فردی و خانوادگی هم رخ نمود خاص خود را دارد و هنگامیکه از زندگی خانوادگی در کلان شهرهایی چون تهران سخن به میان می آید بیش از هر چیز کالبد یک نظام اجتماعی در این سیستم قابل تشریح است.

«خداحافظ تهران» روایت مردی است که پس از سالها زندگی در تهران و تحمل دشواریهای آن تصمیم می گیرد به موطنش در شهرستان مراجعت کند. این داستان با درونمایه آمیخته به طنزی نیمه تلخ از گذران سخت ایام بر کفیل خانواده ای حکایت دارد که در سالهای نخست پس از مهاجرت به تهران به رغم مشکلات عدیده غالب، توانسته است پایه های زندگی خویش و خانواده اش را مستحکم کند اما پس از گذشت سالیانی چند، بنا به فرار از دشواریها تصمیم به مراجعت می گیرد که با مخالفت سرسختانه همسر و فرزندانش مواجه می شود.

استدلالی که کاراکتر مرد خانواده برای تصمیم خود دارد در جوانبی قابل تامل است. او بنا به انگیزه تغییر شرایط در عنفوان جوانی دشواریهای مهاجرت به پایتخت را که در بخشی شامل اجاره نشینی، تامین درآمد خانواده از رهگذر شغلی آبرومند و امرار معاش و در بخش دیگر همسویی فرهنگی با محیط تازه است را به توانی گزاف سپری نموده و بر محیط غالب آمده است اما در برهه ای که فرزندان او بالغ شده و به تسهیلات پایتخت برای پیشرفت تحصیلی و اجتماعی نیازمندند، برای رهایی از شرایط، ترک پایتخت را مناسب تر می بیند.

شاید برای طرح چنین سوژه هایی بیش از هر چیز توانمندی موکد طنز و فکاهی، در لفافه ای گزنده بتواند موثر واقع شده و در ادای این مفهوم توفیق بیشتری یابد.

بدون شک، محور اصلی این روایت که خود، فی نفسه پتانسیل پرداخت سریالی را همچون تله مجموعه های سیما دارد، بار افزایی دیگر نگرشی را از دریچه مفاهیم اجتماعی در خود مستتر نموده است. این نگرش از منظر آسیب شناسی شهری که دغدغه های تازه ای را پیش روی شهروندان می گذارد، به لایه هایی شکننده در این ساختار اشاره دارد که در سیستم خانواده آسیب پذیری خاصی را موجب می شود.

«خداحافظ تهران» فیلمی است که با کد گذاری نا هماهنگی های این سلسله مباحث همچون بحث زلزله یا آلودگی هوا و نیز ترافیک و گزافی هزینه ها توانسته است رهیافت هایی نیمه باز به مخاطب ارائه دهد که در عین حال به موازات، ترقی اجتماعی در پایتخت را به چالش می کشاند.

ارائه مفاهیمی از این دست، ضمن ترغیب مخاطب شهرستانی به آشنایی ملموس با فضای پر از تهی در این دیدگاه که البته زیرساخت های توسعه به افزون زندگی افراد را در پستوی خود نهفته دارد به مخاطب پایتخت نشین هم نیشتری کوچک است.

«خداحافظ تهران» به کارگردانی محمد رستمی و تهیه کنندگی اسماعیل عفیفه و با نقش آفرینی علیرضا خمسه، زهره مجابی و باقر صحرا رودی در پخش فیلم های پایان هفته نمایش داده شد.

گفتنی است پیش از این، «خداحافظ تهران» در پخش فیلم های نوروزی 90 نیز قرار گرفته بود.



مریم خاکیان





کد خبر: 25945
Share/Save/Bookmark