صدیقه کیانفر بازیگر و پیشکسوت رادیو، تلویزیون و سینما گفت: از سال ١٣٣٦ در آبادان و همزمان با تاسیس رادیو در آنجا توسط استادم خسرو کسروی به رادیو دعوت شدم.
وی ادامه داد: یادم است در آن زمان در روز جمعه اولین نمایش رادیویی را اجرا کردیم. به این خاطر که تا آن برهه زمانی، مردم آبادان نمایش رادیویی نشنیده بودند، به محض پخش طرفداران بسیاری پیدا کرد. طوریکه مردم مدام تماس میگرفتند و تقاضای ادامهدار شدن آن را میکردند.در این سالها با افراد بسیاری چون: جواد پیشگر، مجید حمزه، محمد عمرانی، رضا عمرانی، میکائیل شهرستانی، فریدون محرابی، صدرالدین شجره، ایوب آقاخانی، خسرو فرخزادی، ژاله علو و... همکاریهای بسیار خوبی داشتم که همینجا از این عزیزان تشکری ویژه دارم.
کیانفر در ادامه بیان کرد: بعد از آن، رئیس رادیو آبادان که صدای مرا بسیار تایید کرده بود، پیشنهاد برنامه جدیدی به نام ادبیات را نیز به من دادند.
این پیشکسوت صدا گفت: بعد از اینکه به تهران آمدم، رادیو ارتش تهران مرا به همکاری دعوت کرد و با اینکه کارمند شرکت نفت بودم و صبحها فعالیت اداری داشتم این کار را قبول کردم، چراکه لطمهای به هیچکدام وارد نمیشد.
بازیگر نمایشهای رادیویی در ادامه افزود: بعد از سالها فعالیت به سمت تئاتر سوق پیدا کردم و دیگر فرصت فعالیتهای گسترده رادیویی را نداشتم. اما از سال ٧٤ دوباره به رادیو ایران برگشتم و نمایشهای بسیار سنگین، اما جذاب را اجرا کردم. یکی از این نمایشها «تیغ کهنه» نام داشت که در اولین جشنواره رادیویی به همراه احمد آقالو آن را اجرا کردیم و در آنجا اولین جایزه رادیوییام را که یک لوح سپاس بود، دریافت کردم.
وی درباره تفاوت بین رادیو و تئاتر ادامه داد: به عقیده من تفاوت زیادی بین این دو وجود ندارد. از مهمترین تفاوتهای این دو عرصه میتوانم به دیده شدن در نمایش به نسبت تئاتر اشاره کنم. من در این سالها تمام نمایشهای رادیوییام را طوری اجرا کردم که گویی مخاطب روبهرویم نشسته و در حال تماشای اثر است.
بازیگر قدیم تلویزیون گفت: اگر گذشته را حساب نکنم چیزی حدود بیست و پنج سال از فعالیتم در رادیو میگذرد. آخرین کار رادیوییام به نام «بیدستان» قرار است در شانزده قسمت پخش شود. در مجموع به طور دقیق تعداد کارهایم را نمیدانم، اما به طور حتم بیش از صد کار بوده است.
کیانفر راز ماندگاری صدای یک بازیگر رادیویی را در جنس صدایش دانست و افزود: معتقدم صدای بازیگر میبایست رادیویی باشد. همه انسانها میتوانند پشت میکروفون صدا قرار بگیرند و برنامه اجرا کنند، اما باید این صدا، جنس رادیویی داشته باشد و به دل شنونده بنشیند. یک بازیگر رادیویی باید پشت میکروفون اجرا طوری بازی کند که گویی در حال اجرا جلوی دوربین یا مخاطب است و این حرکت میتواند تا سالیان سال ماندگار باشد.
وی آرزویش در این سالهای فعالیت در رادیو را اینگونه بیان کرد: همیشه دوست داشتم مشغول به کار باشم. حدود شش ماه در سال ٩٣ هیچ کاری به من پیشنهاد نشد، با توجه به اینکه تا قبل از آن اغلب ساعات روز را درگیر کار بودم. اما در سال جدید با ریاست جناب قربانی اولین کارم را یک هفته پیش شروع کردم و در همان شش ماه در انتظار صدای زنگ تلفن بود که ای کاش مرا به کاری دعوت کنند.
این هنرمند ضمن اشاره به وضعیت مالی رادیو عنوان کرد: رادیو پول آنچنانی ندارد، اما در اصل آب باریکه زندگی همه ما است و در همان شش ماه که کار نکردم از زندگی مالیام عقب افتادم.
وی ادامه داد: مدتی است مشغول ضبط برنامهای به نام «بچهها بچهها» برای شبکه رادیویی تهران هستیم که در آن برای بچهها قصه میگوییم.
کیانفر در رابطه با اینکه رادیو چه به شخصیت او القا کرده و او چه به رادیو داده است، نیز گفت: رادیو باعث شده ذهن من همیشه آزاد باشد و به واسطه آن مطالعه دارم و باعث جلوگیری از آلزایمر برایم شده است. در مورد بخش دوم سوالتان نیز باید بگویم مردم صدای من را دوست دارند و همین که به هر مکانی میروم مرا از صدایم میشناسند برایم بسیار ارزشمند است.
کیانفر در پایان گفت: از شما سپاسگذارم که به یاد من بودید و دوست دارم از تمام مردم تشکر کنم و امیدوارم که بتوانیم پاسخ محبتشان را بدهیم. همچنین از کارگردانهای عزیز نیز که به یاد ما هستند تشکر ویژه دارم.